ايران و جهان  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 

صفحه اول

پیوندهای پیک

بايگانی پيک

18 شهریور ۱۴۰۳

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

شنبه، ۱۸ شهریور ۱۴۰۳

یک کار مفید تری

باید به دست بسیج سپرد!

 
 

  

امروز خیلی روز شلوغی بود. همان جلسه اول صبح در قرارگاه [سازندگی] خاتم [الانبیاء] بیشتر انرژی مرا گرفت. بین سرداران سپاه گفتم مشکل مدارس در مناطق محروم را می‌توانیم بدهیم یک تیپ مدرسه طراحی کنند و بسیجی‌ها و [با] کمک خود مردم یک‌ساله حل کنیم. همان‌طور که خانه‌های بهداشت را در آذربایجان شرقی در شش ماه حل کردیم، زمانی که وزیر بودم، یا شاید هم رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز [یا شایدم نماینده مجلس، دقیق یادم نیست]. آن‌قدر سرعت بالا بود که اگر شش ماه دیگر ادامه می‌دادیم، تا خود استانبول خانه بهداشت می‌ساختیم.

بعد از جلسه خانم [فرزانه] صادق [وزیر راه و شهرسازی] پیام داد که چطور می‌شود یک طرح تیپ داد که هم در تابستان بندر جاسک جواب دهد و هم در زمستان خلخال؟ خوشم آمد. حواسش جمع است و ثابت کرده که در کارش کارشناس است. بعدازظهر هم [محمد رضا] عارف تذکر داد که چرا بسیجی‌ها بروند بسازند؟ گفتم که بهتر از آن است که وقت خودشان و مردم را در ایست بازرسی‌ها تلف کنند. این‌ها انرژی و انگیزه دارند. باید انرژی و انگیزه‌شان در راه درست مصرف شود [که شب دیگه راحت بگیرند بخوابند طفل‌های معصوم].

صبح چون خیلی پیش سپاهی‌ها بودم و فیلم‌هایش پخش شد، گفتم یک‌سر به ارتش هم بزنم که وفاق به خطر نیفتد، ولی حرفی نزدیم و فقط احترام نظامی بود و فیلمی هم درنیامد. به همین دلیل گفتم عکس را از جلسه با ارتش بگذارم. البته مرتب‌تر بودن لباس برادران ارتشی از برادران سپاهی هم بی‌تأثیر نبود.

شب برگشتم خانه [جدید]. مجبورم کردند بیایم پاستور ساکن شوم. گفتم فقط در صورتی می‌آیم که بچه‌هایم هم بیایند. طاقت دوری آنها را ندارم. خداراشکر موافقت شد و الآن همه دور هم هستیم. دلم می‌خواهد یوسف را به کار بگیرم. خیلی پسر خوبی‌ست و به او بسیار اعتماد دارم، ولی [لامصب] مسئولان نظام آن‌قدر به صورت رسمی و غیررسمی به فرزندان‌شان میدان‌های مختلف داده‌اند، می‌ترسم شر شود. خودش هم البته میلی ندارد انگار. دائم بهانه درس و دانشگاه را می‌آورد. گفتم بیا معاون علمی شو، گفت کلاس درس دارم. گفتم بیا مسئول دفتر ریاست‌جمهوری شو، گفت ددلاین مقاله دارم. فقط وقتی گفتم لااقل بیا این کانال را دست بگیر، چشمش برق ریزی زد، ولی باز گفت ایام امتحانات باید سؤال طراحی کند و نمی‌تواند بنویسد و بدقول می‌شود. فعلا فقط زیر بار تبریک قهرمانی‌های ورزشی در شبکه ایکس [توییتر] رفته است. آن هم تازه چک کرد که بازی [ملی] حساسی در ایام امتحانات نداشته باشیم. چند روز پیش هم رمز عبور [Password] را گم کرد و از چند تا تبریک وسط پارا المپیک جا ماندم و دل‌خوری شد. امیدوارم دوره بعد نروند زیر پرچم آذربایجان و مغولستان و بلغارستان.

سراغ مهدی را هم گرفتم. درگیر دکتراست. این دانشجوهای دکترا هم در ایران خیلی گرفتارند. نه حقوقی، نه بیمه‌ای، نه هیچی. بعد می‌گویند چرا این بچه‌ها می‌روند خارج؟ خب چرا نروند؟ حالا مهدی پدرش رئیس‌جمهور است و مانده، ولی پدر همه دانشجویان دکترا که نمی‌شود رئیس‌جمهور شود.

در خبرها آمده بود ۲۱ میلیون مسافر در هفته گذشته رفته‌اند شمال. تعداد مسافران شمال در هفته گذشته را اگر با ساکنان سه استان میزبان جمع کنیم، از مشارکت مردم در انتخابات بیشتر می‌شود! به زودی گردشگری را جدی خواهم گرفت. خداراشکر هوا خنک شد و از مشکل برق عبور کردیم و فضا برای کارهای دیگر باز شد.

(عناوینی گزارش های پزشکیان به ابتکار پیک نت و برگرفته از مضمون نکاتی از گزارش است. این توضیح را دادیم تا فردا آنها که مته روی خشخاش می گذارند، یک مضمون دیگری را برای ما کوک نکنند)

@Masouds_Concerns

 
 

 


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت  8 سپتامبر  ۲۰۲۴

 
 

اشتراک گذاری: