|
در این روزها که غربگرایان ایران بریده هائی از سخنان رد و بدل
شده میان پوتین و بوش پسر را با هدف روسیه ستیزی و جلوگیری از
اتحاد ایران و روسیه، با آب و تاب در رسانه های داخلی منتشر
کرده اند، بد نیست بریده ها و نقل قولهایی از سخنرانی های
پوتین از سال
۲۰۰۱
تا کنون، بویژه دو سخنرانی مهم وی، یکی در مقابل بوندستاگ
آلمان در سال
۲۰۰۱
و دیگری در کنفرانس امنیتی مونیخ در سال
۲۰۰۷
را جمع آوری کرده و منتشر کنیم زیرا در سیاست، اغلب بر روی
فراموشی شهروندان حساب میشود. این متن یادآوری برخی بخشهای
کلیدی سخنرانیهای ولادیمیر پوتین در گذشته است. برای آگاهی از
واقعیات جنگ اوکراین ودلیل ورود ارتش روسیه به اوکراین، هیچ
چاره ای جز بازگشت به گذشته و مرور آن هشدارهائی نیست که پوتین
داد اما به گوش امریکا و متحدان اروپائی آن نرفت. آنها خود را
آماده حمله به روسیه و تقسیم آن کشور میان خود کرده بودند.
آنها پایان جنگ دوم جهانی را قبول نداشتند و در تمام سالهای پس
از آن جنگ خود را آماده ادامه آن جنگ تجاوزگرانه ای می کردند
که هیتلر در نیمه راه آن متوقف ماند و پس از قریب
۵۲
میلیون کشته که
۲۷
میلیون آن نظامیان و شهروندان روسیه بودند از بیم اسیر شدن
بدست ارتش سرخ شوروی زنی را که با او زندگی می کرد با سیانور
کشت و خود را نیز با گلوله تپانچه ای که همیشه بر کمر داشت از
شر چنین اسارتی برای همیشه خلاص کرد. غرب روی فراموشی دو نسل
پس از جنگ دوم جهانی حساب کرد و روی امکانات اقتصادی و توان
نظامی و جنگی اوکراین و به همین دلیل نازی های اوکراین را
آموزش داد و پرورش داد. جنگ اوکراین چنین عقبه ای دارد که
متاسفانه و زیر فشار رسانه های غربی و دنبال روی رسانه های
ایران از آنها، نمیدانند چرا روسیه وارد اوکراین شد که اگر
نشده بود، پس از قتل عام روس تبارهای شرق اوکراین، ناتو وارد
روسیه شده و البته دروازه عبورش ابتدا جمهوری بلاروس بود....
ادامه
......
گزیدههایی از سخنرانی ولادیمیر پوتین در بوندستاگ آلمان۲۵
سپتامبر
۲۰۰۱
(که در آن زمان با دقایقی طولانی از تشویق ایستاده نمایندگان
همراه بود):
"روسیه کشوری اروپایی با نیت دوستانه است. برای کشور ما، صلح
پایدار در این قاره، هدف اصلی بهشمار میرود. هیچکس ارزش
بزرگ روابط اروپا با ایالات متحده را انکار نمیکند. اما به
نظر من، اروپا تنها در صورتی میتواند جایگاه خود را بعنوان
مرکزی قدرتمند و مستقل در سیاست جهانی در درازمدت تثبیت کند که
تواناییهای خود را با منابع انسانی، سرزمینی و طبیعی روسیه و
همچنین با ظرفیتهای اقتصادی، فرهنگی و دفاعی آن پیوند دهد.
جنگ سرد به پایان رسیده است. ما میراث تاریخی مشترکی داریم.
نباید آن را با خطوط جدایی جدید جایگزین کنیم. روسیه در پی
شراکتی قابل اعتماد و پایدار با اروپا است."
این سخنرانی که پوتین آن را به زبان آلمانی ایراد کرد، حاوی
چشماندازی روشن از یک فضای امنیتی مشترک اروپایی بود؛ فضایی
که در آن، روسیه بهعنوان شریک و دوست درک شود.
.....
گزیدههایی از سخنرانی او در کنفرانس امنیتی مونیخ در تاریخ۱۰
فوریه
۲۰۰۷:
در این سخنرانی که بازتاب گستردهای داشت، پوتین بار دیگر بر
اهمیت اعتماد متقابل، شراکت و امنیت جمعی تأکید کرد. همزمان،
او نظم جهانی تکقطبی را بهشدت مورد انتقاد قرار داد و آن را
با توجه به شرایط جدید جهان، کهنه و منسوخ دانست:
"به اعتقاد من الگوی تکقطبی نه تنها غیر قابل قبول است و
نمیتواند مشکلات جهان را حل کند، بلکه در دنیای امروز اساساً
ناممکن است. جهان تکقطبی چیست؟ جهانی است که در آن یک ارباب،
یک حاکم وجود دارد که پیش از هر چیز به منافع خود میاندیشد.
گسترش ناتو به سمت شرق هیچ ارتباطی با نوسازی این پیمان یا با
امنیت در اروپا ندارد. برعکس، این امر یک تحریک جدی است که
اعتماد متقابل را کاهش میدهد. … ما حق داریم بپرسیم: این
گسترش علیه چه کسی صورت میگیرد؟ امنیت یک کشور نباید به بهای
ناامنی کشور دیگر تأمین شود. … تا زمانی که حتی یک کشور در
جهان احساس ناامنی کند، هیچ تضمینی برای امنیت جمعی وجود
نخواهد داشت."
.....
پیامهای محوری این سخنرانی عبارت بودند از:
رد یک نظم امنیتی کوتاهبینانه و تحت سلطه آمریکا، بدون توجه
به منافع اروپا و جهان؛ مطالبه "امنیت جمعی و تفکیک ناپذیر" و
هشدار آشکار نسبت به گسترش ناتو به سمت شرق.
......
مجموعه ای از نقلقولها در مورد اتحادیه اروپا، ناتو و امنیت
از سال
۲۰۰۰
تا کنون:
پوتین در مصاحبهای با بیبیسی در سال
۲۰۰۰
گفت:
"روسیه حتی عضویت در ناتو را منتفی نمیداند، مشروط بر آنکه
منافع روسیه در نظر گرفته شود."
در سخنرانی در مقابل بوندستاگ آلمان در سال
۲۰۰۱،
او اروپا و روسیه را یک فضای مشترک توصیف کرد:
"اروپا و روسیه باید بهطور مشترک درباره امنیت قاره تصمیم
بگیرند و منافع مشترک را در اولویت قرار دهند، بدیهی است در
چارچوب همکاری جهانی."
.....
از سال
۲۰۰۱
به بعد، پوتین در سخنرانیهای متعدد از آنچه از دید روسیه نقض
اعتماد و امنیت بود سخن گفت و خواستار همکاری و شراکت شد؛ امری
که از نظر او بارها و بارها تخریب شده است:
"گسترش ناتو اعتماد متقابل را کاهش میدهد." (مونیخ
۲۰۰۷)
»الگوی تکقطبی به امنیت بیشتر منجر نمیشود، بلکه نتیجهای
معکوس دارد.» (مونیخ
۲۰۰۷))
.....
او در کنفرانسهای سالانه گروه
۲۰
میان سالهای
۲۰۱۰
تا
۲۰۱۵
بارها گفت:
"نگرانیهای ما نادیده گرفته میشود. مدام به ما گفته میشود
که این نگرانیها بیاساس هستند. اما در واقع، هیچکس واقعاً
به ما گوش نمیدهد."
درباره اوکراین، او بارها تصریح کرد:
»اوکراین خط قرمز ماست. ناتو با زیرساختهای خود مستقیماً تا
مرزهای ما پیش آمده است. این چیزی نیست که بتوان آن را شراکت
نامید. این یک تحریک آشکار است.»
(منبع: رویترز)
.....
در سخنرانیهای سالهای
۲۰۲۱
تا
۲۰۲۲
درباره تضمینهای امنیتی برای روسیه، او گفت:
"ما چیز غیرعادیای مطالبه نمیکنیم. ما امنیت برای روسیه
میخواهیم. چرا غرب منافع امنیتی مشروع ما را نادیده میگیرد؟"
(منبع:
رویترز)
در سالهای
۲۰۲۳
تا
۲۰۲۴،
پوتین با صراحت بر تفکیک میان عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا
و عضویت در ناتو تأکید کرد:
"در مورد عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا، ما هرگز مخالفتی
نداشتهایم. اما ناتو و گسترش آن به سمت مرزهای ما، موضوعی
کاملاً متفاوت است."
(مصاحبه
با رویترز)
جمعبندی
همانگونه که خواندید در بیش از
۲۵
سال گذشته، یک خط فکری منسجم در سخنرانیهای پوتین دیده میشود:
اروپا بهعنوان شریک؛
همکاری اروپا و روسیه؛
تفکیک اتحادیه اروپا از ناتو؛
امنیت برای همه؛
رد گسترش نظامی در مرزهای روسیه؛
و انتقاد مداوم از نادیدهگرفتن متکبرانه منافع امنیتی روسیه
از سوی غرب.
اکنون همان چیزی رخ داده است که پوتین سالها نسبت به آن هشدار
داده بود. به بهای جان و زندگی مردم اوکراین، ایالات متحده در
زمان ریاستجمهوری جو بایدن و همچنین آلمان، ارتش فاشیستی آزوف
را مسلح کردند، کودتای سال
۲۰۱۴
در اوکراین را تأمین مالی و هدایت نمودند و منافع ژئوپلیتیکی
خود را دنبال کردند. آلمان، کمیسیون اتحادیه اروپا و بریتانیا
این سیاست را با نوعی سیاست خودمحورانه و تبلیغاتی در خدمت
صنایع نظامی ادامه میدهند.
در این بازی، اوکراینیها چیزی جز گوشت دم توپ نیستند و
مالیات دهندگان اروپایی بهای سودهای صنایع نظامی را
میپردازند – هم از نظر مالی و هم از طریق کاهش سطح زندگیشان.
تبلیغات روسستیزانه همچنان بطور مداوم ادامه دارند: یکبار
گفته میشود
۳۶۰
هزار سرباز روسی در بلاروس مستقر شدهاند (به نقل از رودریش
کیزه وتر سیاستمدار ضد روس آلمانی)؛ بار دیگر ادعا میشود
پهپادهای روسی بر فراز آلمان پرواز میکنند – ادعاهایی که از
سوی سیاستمداران جنگ طلب از هر جناحی مطرح میشود و...
شهروندان اروپایی، بهویژه شهروندان آلمانی، حق دارند بپرسند:
چرا روسیه باید به آلمان یا اروپا حمله کند؟ با چه دلیلی و
برای رسیدن به چه هدفی؟ روسیه تنها کشوری در جهان است که
میتواند به تنهایی و بطور کامل خودکفا باشد. یک. چنین کشوری
چرا و با چه انگیزه ای بایستی به آلمان و یا اروپا تهاجم نظامی
کند؟
این روسیه است که در طول تاریخ بارها از سوی قدرتهای
امپریالیستی اروپایی مورد حمله قرار گرفته است و نه برعکس.
مردم. حق دارند که بپرسند که چرا باید میلیاردها یورو صرف ساخت
تانک و تسلیحات نظامی شود، آن هم علیه کشوری که نزدیک به
۱۰
هزار کلاهک هستهای دارد و میتواند ظرف چند ثانیه همهچیز را
نابود کند؟
بر اساس چه شواهد و دلایلی سیاستمداران ناآگاه، بیگانه با
تاریخ و متکبر در اروپا و بویژه در آلمان، بریتانیا و فرانسه
سیاست روسیه ستیزانه اشان را پیش میبرند؟
در این میان معدود سیاستمداران غیر فاسد و آگاهی وجود دارند که
بهخوبی میدانند که نه تسلیحات بیشتر، بلکه دیپلماسی، همکاری
و شراکت است که با خود امنیت به همراه میآورد.
......
سخنرانی پوتین در مقابل بوندستاگ آلمان در سال
۲۰۰۱:
https://youtu.be/F۰_۰WqUuh۹E?si=QgbaRKvuWqjlcysA
سخنرانی پوتین در کنفرانس امنیتی مونیخ در سال
۲۰۰۷:
https://youtu.be/AfByW۲T۷WBk?si=vKL۱mz۶۱mv۵mETCq
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۲۹ دسامبر ۲۰۲۵ |