احمد توكلی در كنار احمدی نژاد، سمت گيری ضد كارگری دولت او را
نشان خواهد داد. اعتصاب های كارگری وارد مرحله آگاهانهای شده
كه حكومت ميخواهد با ايجاد بسيج جديد در كارخانه ها با آن به
مقابله برخيزند. سطح دانش در كارخانه ها در مرز ديپلم
دبيرستانی است و اين ميزان سواد دركارخانه ها را يك خطر برای
رشد آگاهی كارگران و جهت گيری های آينده ارزيابی كرده اند.
همين طرح را برای جلوگيری از رشد اعتصاب ها و تحصن های
كارمندان، پرستاران و ... ميخواهند به اجرا بگذارند.
اعتصاب های كارگری، مرحله
پراكندگی و بيسازمانی خود را پشت سر ميگذارد، حتی اگر
همآهنگی های كنونی اين مرحله از اعتصابات عمدتا فشار سازمان
يافته برای ناچار ساختن دولت آينده برای انتخاب وزير كاری همسو
با خواست كارگران و حمايت از توليد ملی باشد.
اعتصاب دو ساعته كارگران كه
اكنون خبر ميرسد در بسياری از شهرهای كشور، بصورت همزمان
برگزار شد، دارای چنين اهميتی است، بويژه در كوران شايعاتی كه
در باره پيوستن احمد توكلی به كابينه احمدی نژاد جريان دارد.
شخصيتی كه وزير كار دولت ميرحسين موسوی بود و مناسبات كارگر و
كارفرما را مناسبات ارباب با رعيت ميداند. شهرت عمده او ضديت
با قانون كار بود و بعيد به نظر ميرسد، با انديشه های بستهای
كه دارد، دراين زمينه ها متحول شده و منورالفكر شده باشد.
پس از اعتصاب دو ساعته در
سراسر كشور، كه همچنان اخبار آن بتدريج روی سايتهای خبری
ميآيد، در كارخانههای توليد بزرگ نيز اعتصاب ها بتدريج از
پراكندگی و التماس و درخواست برای دستمزدهای عقب مانده خارج
ميشود. اين اعتصابها چند ساعته است و درآنها كارگران ميزگرد
و سخنرانی ميگذارند و بحث های جدی برای تاثير گذاری سياسی بر
دولت ميكنند. بالا بودن سطح سواد و مدرك تحصيلی كارگران به
بزرگترين فرصت برای كسب آگاهی و آگاهی بخشی تبديل شده است.
اكنون در بسياری از كارخانه های بزرگ و شركت های توليدی مرز
تحصيلی ديپلم دبيرستانی است و حتی دانشجويانی كه درس را به
دلائل مختلف رها كرده و نتوانسته اند آن را ادامه دهند در
واحدهای توليدی مشغول به كار شده اند. شمار ليسانسيه هائی كه
در كارخانه ها كار ميكنند كم نيست. اينها تفاوت های اساسی سطح
آگاهی اجتماعی كارخانه ها و كيفيت اعتصاب های كارگری در مقايسه
با گذشته است.
شواهد نشان ميدهد كه دولت جديد
اين خطر را زودتر و دقيق تر از اصلاح طلبانی كه روی طبقه متوسط
سرمايه گذاری كرده بودند و باصطلاح اپوزيسيون فهميده است و به
همين دليل طرح بسيج كارخانه ها را در دستور كار دارد. سخنان
سردار ذوالقدر كه وعده راه اندازی بسيج در كارخانه ها را
ميدهد ناظر بر همين مسئله است. ميخواهند آگاهی را در كارخانه
ها و واحدهای توليدی كنترل كنند. انجمن های اسلامی ديگر جوابگو
نيستند و مخلوطی شده اند از گرايش های مختلفی كه بيشتر روی
جنبه های صنفی تكيه ميكنند تا اسلام ارتجاعی. همين وضع را
شوراهای كارگری دارند. به همين دليل است كه طرح بسيج دانشگاهی
را موفق ارزيابی كرده و در پی راه اندازی بسيج كارخانهها
هستند. اين بسيج وظيفه دارد عليه خواست تشكل های مستقل كارگری
بايستد. عليه اعتصاب موضع بگيرد، بازوی شبه نظامی صاحبان
كارخانه ها شود، تجمع كارگران در كارخانه ها را سركوب كند،
حراست ( سازمان امنيت) كارخانه ها را تقويت كند ... و تمام اين
ها به بهانه توليد و پيشرفت قرار است انجام شود. مصاحبه بسيار
مهم سردار ذوالقدر را در اين زمينه بايد بارها و بارها خواند
تا دانست ميخواهند به كجا بروند. او فرماندهی نظامی انتخابات
پادگانی را داشت و طرح گسترش بسيج در دانشگاه ها، كارخانه ها و
ادارات دولتی زير نظر او تهيه شده است. اين بسيج همان نقشی را
ميخواهد عهده دار شود كه لباس قهوه ای ها در دوران هيتلر و
نازی ها درآلمان و با شعار"يك بشقاب غذای مجانی" در كارخانه ها
ايفاء كردند. آنها با اين يك بشقاب غذای مجانی ميگفتند
سوسياليسم را به كارخانه ها برده و شكم كارگران گرسنه را سير
ميكنند. اين همان ترفندی است كه با شعار "بردن پول نفت بر سر
سفره غارت شدگان" احمدی نژاد را به رياست جمهوری رساند و اكنون
طرح های كپی برداری شده از دوران نازی ها در آلمان با مخلوطی
از آنچه در انقلاب فاجعه بار فرهنگی در چين و كامبوج پياده شد
را ميخواهند يكی پس از ديگری به اجرا بگذارند. نازی ها خود را
برای جنگ و فرافكنی بحران اقتصادی آماده ميكردند. دولت جديد
با طرح هائی كه به اجرا ميگذارد نيز همين هدف را دنبال نمی
كند؟ اعلام داشتن سلاح اتمی به اين پيش زمينه ها نيازمند نيست؟
( برخی اخباراعتصاب های كارگری
را درهمين شماره پيك نت دنبال كنيد. فرازهائی از سخنرانی سردار
ذوالقدر و تفسير پيك را می توانيد از
اينجا بخوانيد) |