جمهوری اسلامی، پس از 8 ماه خونین رسیده
است به یک گذرگاه گریزناپذیر. یعنی پذیرش
یک وزن کشی ملی، در پای صندوق های رای.
این همان پیشنهادی است که محمد خاتمی در
هفته های اول پس از کودتای 22 خرداد، از
آن بعنوان یگانه راه حل منطقی و واقعی نام
برد و گفت: به جای هر ادعائی، بهتر است از
خود مردم در یک رفراندوم سئوال شود که آیا
انتخاباتی را که انجام شد و نتیجه ای که
اعلام شد قبول دارند یا خیر؟
این پیشنهاد محمد خاتمی، امروز و با
ادعاهائی که علی خامنه ای می کند و با
اتکاء به دو راهپیمائی حکومتی 9 دی و 22
بهمن می خواهد برای سیاست های خونین خود و
دولت کودتائی اش مشروعیت داخلی و جهانی
کسب کند، بیش از پیش منطقی به نظر می رسد.
او که در نماز جمعه پس از کودتای 22
خرداد، وحشت زده از راهپیمائی سه میلیونی
مردم تهران از میدان امام حسین تا میدان
آزادی، به موسوی و کروبی و خاتمی نهیب زده
بود که "لشکرکشی خیابانی، بعد از انتخابات
کار درستی نیست!" (این سخنرانی را در ستون
دست چپ پیک نت می توانید بشنوید) اکنون
خود به لشکرکشی نظامی استناد می کند و
مدعی است مردم فریب خورده، پس از 8 ماه
سرکوب خونین به راه درست بازگشته اند. او
می خواهد بگوید با نزدیک به 10 هزار
زندانی معترض به کودتا، با توقیف مطبوعات،
با برقراری سانسوری که با دوران پس از
کودتای 28 مرداد قابل مقایسه است، با فلج
کردن اینترنت، با فجایع روی داده در
بازداشتگاه ها، با 8 ماه قلب واقعیات توسط
صدا و سیما، با حبس عملی و خانگی موسوی و
خاتمی و حذف نیمه کاره هاشمی رفسنجانی و
لت و پار کردن مهدی کروبی و... مردم فریب
خورده را به راه راست آورده است. او مدعی
است، همه مدعیان خط امام اشتباه می کنند و
خط امام همان است که ایشان دنبال می کند.
مردم، مات و متحیر از این همه وقاحت می
پرسند تکلیف چیست؟ از این مرحله به بعد چه
باید کرد؟ ایشان که ماهیت خود را نشان
داده است و برگزیدگان نظامی و روحانی اش
هم که نظیر احمد جنتی و سرلشگر فیروزآبادی
است که اولی طرفدار حمام خون است و دومی
با امام زمان نامه نگاری می کند.
در چنین شرایطی، منطقی ترین و قانونی ترین
شعار و خواست، برای آنها که نمی خواهند
کشور متلاشی شود، نمی خواهند ایران غرق
جنگ داخلی شود، نمی خواهند رئیس دولت هر
روز یک جنجال جدید راه انداخته و مملکت را
به سمت خطر و فلج اقتصادی- سیاسی ببرد،
نمی خواهند فراتر از قانون اساسی عمل کنند
و سخن بگویند و... چه راه حلی باقی مانده
جز تبدیل کردن یک شعار و یک خواست به ملی
ترین و سراسری ترین شعار و خواست. یعنی
همان پیشنهاد محمد خاتمی: رفراندوم!
رفراندومی که نتیجه آن روشن خواهد کرد،
واقعیت همان است که علی خامنه ای ادعا می
کند و یا همچنان، پس از 8 ماه سرکوب و
جنایت، خواست مردم همان است که میرحسین
موسوی و خاتمی و دیگر معترضان به کودتای
انتخاباتی می گویند؟ برای وزن کشی و تعیین
تکلیف راه حل قانونی دیگری باقی است؟
این رفراندوم نه برای از جا کندن خامنه
ایست و نه برای تغییر ساختار ولایت فقیهی
نظام. رفراندومی است برای معلوم شدن نظر
واقعی مردم، بی آن که نیازی به لشکر کشی
مردمی از جانب جنبش سبز و یا لشکر کشی
نظامی توسط حکومت باشد! اگر یک جو صداقت
هم در علی خامنه ای باقی مانده باشد و اگر
اطمینان به ادعای بازگشت مردم از راه فریب
خورده داشته باشد، از این پیشنهاد منطقی
باید استقبال کند و طبق اختیارات خود با
رفراندوم تعیین تکلیف قطعی انتخابات 22
خرداد موافقت کند.
در هر مکان و محل و پیامی می توان این
خواست را مطرح کرد و به آن جنبه ملی دارد. |