دولت سوئد قطعنامه ای را تسلیم سازمان ملل متحد کرد که در صورت تصویب، گزارشگر یا ناظری برای بررسی تعهد ج. اسلامی به میثاقهای بینالمللی تعیین میشود.این گزارشگر باید بصورت منظم وضعیت حقوق بشر در ایران را به مجمع حقوق بشر سازمان ملل متحد گزارش بدهد.
بخشی از هدف علی اکبر صالحی وزیر خارجه جدید ج. اسلامی به سوئیس، جلوگیری از تهیه چنین قطعنامه ای بود.
درپایان اجلاس مجلس خبرگان که در آن،
هاشمی رفسنجانی صندلی ریاست این مجلس را
تحویل آیت الله مهدوی کنی داد، 60 تن از
اعضای این مجلس در دفتر هاشمی رفسنجانی در
ساختمان مجمع مصلحت نظام حضور یافته و با
وی دیدار کردند. آنها در دیدار از وی
خواستند که همچنان در جلسات مجلس خبرگان
حضور یابد. این 60 نماینده باضافه 3
نماینده دیگر این مجلس به آیت الله کنی
برای ریاست مجلس خبرگان رای دادند و در
میان آنها که به دیدار هاشمی رفتند هیچیک
از گروهبندی مصباح یزدی، جنتی و شیخ محمد
یزدی در مجلس خبرگان حضور نداشتند.
در این دیدار هاشمی، اشاره وظیفه ای کرد
که رهبر جمهوری اسلامی برای ایجاد وحدت از
هم گسیخته جامعه دارد و گفت:
«دروغ ها خیلی شایع شده است. آمار و وعده
های دروغ دادن، تخلف از وعده کردن،
شعارهای بی محتوا دادن، فریب دادن، تهمت
زدن، همه اینها خلاف اسلام است.اگر در جامعه این موارد
شایع شود قطعا برای مردم تردید پیش می آید.اگر مردم وفادار
باشند…مشکلی نخواهد بود ولی تفرقه دارد
جدی می شود و باید تلاش کنیم مردم را
منسجم نگه داریم.خانواده ها اکنون آسیب
پذیرتر شده اند. بحث دختران فراری که سعی
می کنیم کمتر بگوییم تبدیل به مسئله جدی
شده است.با زور و ترساندن کار پیش
نمی رود. ما با کسانی که هم نسل خودمان
هستند خیلی مشکل نداریم ولی به فکر جوان
ها باشیم.اگر کسی دستی از آستین
بیرون بیاورد و وحدت جدی ایجاد کند، باز
هم همان مقام رهبری است. ما میتوانیم کمک
کنیم، ولی در نهایت ایشان میتوانند کار
را انجام دهند.
خاموشی "غنی بلوریان" از رهبران کردهای
ایران که در کردستان عراق نیز مانند
کردستان ایران، دارای نفوذ و اعتبار بسیار
بود، در 48 ساعت گذشته در تمام رسانه های
فارسی زبان و کرد زبان بازتاب وسیع یافت.
این خبر را پیک نت، در صفحه اول شماره روز
سه شنبه خود بصورت اختصاصی منتشر کرد.اینجا
متعاقب این خیر، اطلاع یافتیم که بموجب
وصیت نامه غنی بلوریان، قرار است پیکر او
به کردستان عراق انتقال یافته و در
سرزمینی به آن عشق می ورزید تسلیم خاک
شود. شک نیست که او ترجیح میداد در قلب
کردستان ایران، یعنی مهاباد به خاک سپرده
شود اما چنین شرایط و موقعیتی در جمهوری
اسلامی برقرار نیست و به همین دلیل
بلوریان در کردستان عراق بخاک سپرده خواهد
شد. هرگوشه از خاک کردستان وطن او بود و
کردستان عراق نیز بخشی از وطن او محسوب می
شد.
چین- بخش
سوم
دگرگونی نظم نوین جهانی
بر پایه جلوگیری از جنگ
فیلم را
ببینید! شورش
مصباح یزدی
علیه آقای خمینی آقای
خمینی: مردم ولی نعمت ما هستند مصباح
یزدی: مردم چه کاره اند؟ حقی
ندارند!
اگر مردم ایران انقلاب نکرده بودند، آقای
مصباح یزدی، که کوچکترین سهم و حضوری هم
در آن انقلاب نداشت، هنوز برای گرفتن سهم
امام و گذران زندگی اش، باید مقابل سوهان
پزی های اطراف حرم حضرت معصومه گردن کج می
کرد و یا اگر خیلی شانس می آورد، خانم فرخ
رو پارسا وزیر آموزش و پرورش وقت، عنایت
کرده و اجازه میداد او را برای تدریس قرآن
و شرعیات در مدارس استخدام کنند. حتی بعید
است که می توانست مانند آیت الله مفتح
مدرس دانشکده الهیات دانشگاه تهران شود.
این سرنوشت نه تنها او، بلکه بسیاری از
روحانیون و بازاری های مذهبی که سهم امام
زیر تشکچه بزرگتر از مصباح می گذاشتند و
غیر روحانیون دولتمدار کنونی در جمهوری
اسلامی می توانست باشد. حالا همان مردم،
یکبار دیگر و با این بار با پرچم سبز به
میدان بازگشته اند تا به امثال مصباح یزدی
بفهمانند آن که "حق" دارد کیست؟ و آن که
حقی برای مردم قائل نیست، جایش کجاست!
در انقلاب مشروطه نیز کار به همینجا کشید.
در پادگان باغشاه مشروطه خواهان زندانی
شده را به فتوای مصباح یزدی وقت؛ یعنی شیخ
فضل الله نوری کشتند و حتی مقابل توپ
گذاشته و شلیکشان کردند و زمانی که مردم
توانستند حقشان را از چنگ مشروعه خواهان
در آورند، امثال مصباح یزدی وقت، یعنی شیخ
فضل الله نوری ها بر دار شدند. آن که حقی
برای مردم قائل نیست و قدرت مردم را نمی
بیند، فصول شاهنامه مشروطه را یا نخوانده
و یا خوانده اما باورش نشده!
در نماز جمعه تهران خطاب به مردم عرب
خاورمیانه فرمودید که جمهوری اسلامی
برای شما یک الگو و راه نجات بشریت
است. نگاهی به این الگو بیاندازیم:
نرخ بیکاری بالای 30 در صد است. 48 در
صد مواد مخدر تولیدی افغانستان در
ایران مصرف می شود. بین 10 تا 12
میلیون ایرانی مواد مخدر مصرف می
کنند. 6 میلیون زن مطلقه داریم که 800
هزار تن آنها در تهران زندگی می کنند.
6 میلیون ایرانی از کشور گریخته اند.
سن سقط جنین به 18 سال رسیده و ترمیم
پرده بکارت یکی از پر رونق ترین کسب و
کارهای پزشکان است. ایران پرمصرف
کننده ترین لوازم آرایش زنان در جهان
است. هم جنس گرائی در خوابگاههای
دانشجوئی شایع است. زنان ایرانی به
ساخت و ساز مشروبات الکلی کشانده شده
اند. هرسال 12 میلیون پرونده تشکیل می
شود.
در خودكشی زنان رتبه سوم جهان را
پیدا کرده ایم. در اعدام رتبه دوم
جهانی، بعد از چین. در مهاجرت نخبگان
بین 91 کشور جهان اول شده ایم و در
آزادی مطبوعات رتبه 172 را از میان
175 کشور جهان کسب کرده ایم. در
بهداشت و تامین سلامت مردم به رتبه
123 سقوط کرده ایم. در سهم زنان در
مدیریت به رتبه 101 میان 120 كشور
رسیده ایم و در
سرعت اینترنت رتبه 186 (پائینتر از
بورکینافاسو و افغانستان)
را بدست آورده ایم.
پول
ملی "ریال" هم سومین پول بیارزش
دنیا شده است.
رهبران جنبش سبز ، مدت یکماه است که در
بند رژیم کودتا میباشند. در این مدت
کوچکترین اطلاعی از آنها در دست نیست. حتی
نزدیکترین افراد خانواده یعنی دختران
موسوی و پسران کروبی هم از آنها خبری
ندارند. حتی طبق اخبار واصله، تمام مدت
چراغ هاشان خاموش بوده است ( لابد نگران
قبض برقشان هستند) ناگهان بعد از 3 هفته
توسط برخی همسایگان رویت میشوند. از چه
فاصله ای؟ وچقدر اصل خبر قابل اعتماد است؟
بر فرض اگر کسی هم در منزل آنها دیده شده
است، آیا یکی از سربازان امام زمان بوده
که گریم کرده و به شکل موسوی در آورده
اند؟ یا خود او را برای چند ساعتی آورده
اند و برده اند؟
با این بازی ها حکومت کودتا، در این
وانفسا برای خود زمان می خرد تا در ادامه
اگر موفق به اخذ اعتراف از آنها شد، چنین
ادعا کند که حکومت برای آقایان در خانه
های خودشان شرایط خلوتی را فراهم آورد تا
بتوانند بدون تاثیر پذیری از دیگر
جریانات به جوانب مختلف و آثار و عوارض
افتادن به دام ضد انقلاب فکر کنند و حال
به نظام و رهبری ایمان آورده و از کرده
پشیمان شده و طلب بخشش از ولی امر و
فرزانه معظم دوران دارند و از مردم هم
پوزش می طلبند...
این حداقل خوابی است که می توانند برای
رهبران بازداشت شده جنبش دیده باشند.
بازداشت سبز
در بهبهان
مهندس
کورش
قناطیر، مسئول واحد تبلیغات ستاد
انتخاباتی میر حسین موسوی در
بهبهان و از فعالین سابق دانشجویی 4 اسفند
توسط
نیروهای امنیتی بازداشت شد.
مهندس کورش قناطیر که در انتخابات دهمین
دوره ریاست جمهوری، مسئول واحد تبلیغات
ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در شهرستان
بهبهان بود.
4 اسفند او را به اداره اطلاعات احضار و
سپس بازداشت و روانه زندان بهبهان کردند.
کورش قناطیر فارغ التحصیل دانشگاه عباس
پور، شاعر و وبلاگ نویس است و گفته میشود
برای اعتراف گیری، توسط بازجویان اداره
اطلاعات تحت فشارهای شدید فیزیکی و روحی
قرار گرفته است.
مدیریت
ایران خودرو
متهم اصلی است!
سلام-
من همواره اخبارشما را دنبال می کنم
وامیدوارم موفق
باشید. نامه ای را در مورد حادثه دلخراش
ايران خودرو منتشر کردید که در اصل درست
است اما با قید این چند نکته:
آنها که بعنوان حراست برکنار شدند قطعا
کوتاهی داشتند اما نه آنچنان که در آن
نامه ذکر شده بود. مدیريت شرکت شاید بگونه
ای ضعيف کشی کرده باشد. ضمن
اینکه دراین ماجرا، معاون منابع انسانی
"باقری" چه کاره بود که حذف
شد؟ مهدی لشکری که جوان 26ساله اش را حدود
40 روز قبلش ازدست داد و هنوز
عزادار فرزندش هست چه کاره بود؟ مقصراصلی
مديریت ارشد شرکت است که
سالهاست تعطيلات را روز کار اعلام می کند
وعامل بسیاری از نابسامانی ها
در زندگی خصوصی کارگران شده است. من مديری
را می شناسم که به او پیشنهاد معاونت
دادند
و او شرط پذیرش پست را در این دانست که
برنامه ای بدهد تا روزهای تعطيل
و جمعه، کاری نباشد و کمتر از یک ماه بعد
بدون اطلاع قبلی بازنشسته
شد. بنظربنده دراین حادثه می بایست مدیریت
ارشد شرکت استعفاء می داد و خود را آماده
پاسخگوئی قضائی اعلام می کرد که
اين جسارت و ازخودگذشتگی در فرهنگ ما جائی
ندارد. والسلام
مقام معظم
رفته پشت پرده!
بهروز از ایران
ظرف دو هفته ی اخیر و با ناپدید شدن
آقایان موسوی و كروبی
دو نكته ی مهم به چشم میخورد كه كمتر بدان
پرداخته اند
:
1- ظرف 20
ماه اخیر نهادهای قضایی و امنیتی همواره
عدم
برخورد با سران به اصطلاح خودشان فتنه را
به درایت رهبر
ربط میدادند و كاملا روشن بود كه اگر روزی
رهبران جنبش سبز
حبس یا حصر شوند، این كار با دستور
مستقیم و برنامه ریزی
شخص آقای خامنه ای خواهد بود. اما در این
دو هفته آنچه را
ندیدیم در موضع گیری سبز ها اشاره به همین
ارتباط بدیهی است.
2- با حصر رهبران جنبش و نزدیكی به
انتخابات ریاست خبرگان،
مقام عظمای ولایت در لاك سكوت فرو رفته و
مكارانه در
اتنظار نتیجه ی بازی نشسته تا در هر صورت
برنده باشد. اگر
هاشمی رای نیاورد كه او به خواسته اش
رسیده و اگر بیاورد
اینگونه وانمود خواهد شد كه لطف رهبر شامل
حال هاشمی شده و
همچنین حصر سران جنبش سبز اگر با واكنش
مردم روبرو شود،
احتمالا مسئولیتش را به گردن دیگران
بیاندازد. از جمله اژه ای و یا جنتی.
همینجا بنویسم که در اغلب موارد، مواضعی
كه آقای خامنه ای جرئت بیان آن را ندارد،
آن را روی
یك كاغذ مینویسند و میدهند به دست این
آقا.
باشید و باشیم تا آخر
داستان را با هم ببینیم.
سازمان ملل را
به یاری بطلبیم مجید
حکومت موسوی و کروبی را به همراه
همسرانشان از خانه هایشان ربوده است. اگر
چنین نکرده بود، باید بازداشت آنها را
اعلام می کرد. این موش و گربه بازی از ترس
و وحشت حکومت است، اگر چنین نبود، دادستان
کل جمهوری اسلامی "اژه ای" در پاسخ به
سئوال دستوری خبرنگاران انتقال آنها به
زندان حشمتیه را تکذیب و در باره بازداشت
و یا محل نگهداری آنها سکوت نمی کرد.
اینها را خودتان بهتر می دانید. فقط می
خواستم با توجه به مصاحبه روز گذشته
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی
"مهمانپرست" یک نکته ای را بنویسم. آقای
مهمانپرست در واکنش به اعتراض امریکا و
اروپا نسبت به بازداشت امنیتی موسوی و
کروبی، اظهار نظر فرمود که این مساله –
توجه کنید که او هم نگفت بازداشت بلکه اسم
بازداشت را گذاشت مسئله- داخلی است و
کشورهای دیگر حق مداخله در امور ما را
ندارند.
1- شاید یکی از بهترین پاسخ ها به این
بازی موش و گربه حکومتی، بسیج ایرانیان و
سازمان
های حقوق بشری برای درخواست دخالت سازمان
ملل و فرستادن نماینده ای به
ایران برای دیدار با موسوی و کروبی
باشد.
2- این درخواست را می توان مستند کرد به
مداخله های مستقیم و حتی نظامی جمهوری
اسلامی در امور داخلی دیگر کشورها و محکوم
کردن این دولت و آن دولت در نماز جمعه ها
که خودش یک دخالت مستقیم است با نمایش های
خیابانی متعاقب آن در مقابل دانشگاه
تهران. مثل آتش زدن عکس این و آن و یا آتش
زدن پرچم این و یا آن کشور.
حراست با شلاق
از دانشگاه شیراز
مسئولین حراست دانشگاه شیراز که بیشترین
نقش را در سرکوب دانشجویان داشته اند:
محمدی (رییس حراست دانشگاه) و رجبی (رییسحراست دانشکده مهندسی).
جهت ثبت در تاریخ تا در موقع مناسب بهجرایم آنها رسیدگی شود.
تعداد بسیاری شاهد داریم که ایندو، بخصوص
رجبی شخصا با کابل برقی به جان دانشویان
افتاده اند.
باغ را خوردند
حالا برج
بالا می آورند
سلام-
از سال ها پیش از انقلاب باغ بزرگی در
اتوبان اندرزگو، میدان
صالحی، بین دو کوچه شهید غلامرضا صالحی و
شهید محمد حسن چیذری
وجود داشت که بین مردم شایع بود قرار است
به پارک تبدیل
شود. بیش از سی سال، بر سر بالا کشیدن این
زمین دعوای حکومتی بود، تا این که امسال
به قول پادشاه افغانستان، "زور یکی پر
زور" بود و شهرداری را زمین زد. اکنون در
بخشی از این
باغ، درخت ها را از ریشه در آورده اند و
یک برج در حال صعود
است. این زمین و درخت هایش را عسگراولادی
و شرکای موتلفه اسلامی بلعیدند و حالا
دارند یک برج در آن بالا می آورند.