همه مردم برای اطلاع رسانی به یکدیگر کمک کنند. این دولت از نظر مردم مشروعیت ندارد و مردم به آن اعتماد ندارند. مردم باید بتوانند در چارچوب قانون اعتراضات خود را نشان دهند، در غیر اینصورت ما به سمت تقابل های قومی، ملی، مذهبی و قبیله ای خواهیم رفت.
نقل از کتاب "ارتش
تاریکی": شاه 3 بار قانون اساسی را تغير
داد و بالاخره گفت: من برای مملكت تصميم
می گيرم نه ديگران. سياست ايران را من
ديكته می كنم. شاه از آزادی بيان و آزادی
مطبوعات نفرت داشت و معتقد بود بيش از هر
كس و هر مقامی می داند و اطلاعات دارد، پس
بهتراز هر شخص ديگری می تواند تصميم
بگيرد. به توصيه تورج فرازمند، وزارت
دربار و نخست وزيری بخشنامه ای صادر كردند
كه از اين پس كسی حق ندارد شاه و ملكه را
بنام های "شخص اول مملكت" و يا "بانوی
اول" بنامد زيرا اگر شخص اول بناميم مفهوم
اين عبارت اينست كه شخص دومی نيز بايد
باشد، اما در ايران شخص دومی وجود ندارد و
فقط يك شخص وجود دارد و آن هم "ذات
اقدس همايونی، آريامهر" است. كسی
نمی توانست از شاه انتقاد كند. هيچ مقامی
حتی مجلس شورای ملی كه مرجع قانگذاری است
نمی توانست بدون اجازه شاه قانونی را
تصويب كند. هويدا هنگام آوردن قانونی به
مجلس تاكيد می كرد كه اين قانون طبق دستور
"ذات مقدس همايونی” تقديم می گردد. شاپوربختيار، آخرين
نخست وزير نظامشاهنشاهی، 12 روز
پس ازسرنگونی رژيم شاه
از مرزهایغرب كشور به عراق
رفت وبدنبال او، اعضای
كابينه اشنيز تقريبا دست
نخورده ازايران خارج شدند.
بغداد شدستاد جنگی و سياسی
وماجراجوئی های
بزرگ آغاز شد.
ارتشبد آريانا
نظامی با سوادو فرانسه دان ارتش
شاه كه فكرمی كرد قد كوتاه و
سر طاسنشانه های ناپلئون
در اوست،يك شب مست و
شاهنامه خوان، بههمراه سرهنگ
بهارمست، سوارمجسمه شير "انقلاب
سفيد" دربخشی از ميدان
بهارستان شدند.
نقش آفرينی های
بهروزصوراسرافيل، آزاده
شفيق، ايرجپزشگزاد، تورج
فرازمند،ارتشبد آريانا،
سرلشكرپاليزبان، منوچهر
آريانا،ارتشبد اويسی و...
باامكاناتی كه صدام
حسيندراختيار آنها
گذاشته بود.
آغازی بر پایان
این عکس، تنها صحنه ای از
پایان آنچه که در 14 خرداد در آرامگاه آیت
الله خمینی روی داد نیست، بلکه آغازی بر
پایان فاجعه حکومت اوباش بر ایران و بازی
با چفیه عربی و ژنرال پروری توسط علی
خامنه ایست. شتر کم کم به جلوی خانه او
نیز رسیده است. هیچکدام از خبرگزاری های
داخلی که این عکس را منتشر کرده اند، جرات
نکرده اند بنویسند آن که تقریبا با خامنه
ای یقه به یقه شده کیست. همچنان که جرات
نکرده اند بنویسند آن گروه اوباشی لباس
شخصی وابسته به سپاه که با هم درگیر شده
اند کیستند. آنچه که در 14 خرداد روی داد،
آغازی بود بر پایان. امامی کاشانی یگانه
عضو شورای نگهبان که اعتقاد به تقلب در
انتخابات را در دیدار شورای نگهبان با
خامنه ای بیان کرد، آیت الله شاهرودی که
بی سر و صدا ترین عضو جدید شورای نگهبان
شده، هاشمی رفسنجانی که همه این حوادث را
در نامه پیش از انتخابات به خامنه ای گفته
و پیش بینی کرده بود و همچنین حسن خمینی
درعکس دیده می شوند و البته بی آنکه در
معرکه ای که خامنه ای درگیر آن شده دخالت
کنند. او را با اوباش و نوچه هایش تنها
گذاشته اند تا شاید بفهمد به کجا رفته و
می رود.
حضور ارتش آلمان در افغانستان و درکنار
دیگر نیروهای عضو پیمان نظامی ناتو در این
کشور، همچنان مورد بحث مطبوعات این کشور
است. بویژه پس از مصاحبه رئیس جمهور این
کشور در جریان سفر به افغانستان که رسما
اعتراف کرد، جنگ در افغانستان برای حفظ
منافع آلمان ضروری است. این بخش از مصاحبه
او با جنجال بسیار در آلمان روبرو شد و
چند روز پس از آن، رئیس جمهور از سمت خود
استعفا داد و بحث ها بر سر یافتن جانشینی
برای او همچنان دراین کشور ادامه دارد.
مطبوعات آلمان از قول مقامات عالیه آلمان
نوشتند که رئیس جمهور جمله ای را بر زبان
آورد که نباید می آورد. به زبانی دیگر:
رئیس جمهور آلمان خط ممنوعه ای را پشت سر
گذاشت که نباید می گذاشت. او نباید واقعیت
را می گفت و اجازه می داد مطبوعات این
کشور همچنان به بحث های حاشیه ای پیرامون
جنگ در افغانستان ادامه بدهند و مردم این
کشور را در سردرگمی نگهدارند. و یا اگر
مطلبی جدی هم در باره جنگ افغانستان می
نویسند(نظیر مطلبی که در ادامه و به نقل
از هفته نامه متمایل به چپ "فرایتاک"
آلمان میخوانید) این مطلب به آن مرز
ممنوعه نزدیک نشود. یعنی پرداختن به منافع
اقتصادی که پشت جنگ افغانستان قرار دارد.
سلام- صدا و سیما پوشش گسترده ای به خبر
حمله اسرائیل به کشتی حامل آذوقه برای
مردم غزه داد. شاید دو برابر و نیم شبکه
های عرب زبان! اما هیچ خبری درباره محکوم
کردن این حمله توسط رهبران اروپا و خواست
آنها برای پایان محاصره غزه منتشر نکرد.
حتی گزارش ها را به گونه ای تنظیم و پخش
کرد که بموجب آنها رهبران اروپا در برابر
این حمله سکوت کرده و یا مواضع جانبدارانه
اتخاذ کرده اند. فیلم تظاهرات اعتراضی در
کشورهای مختلف را هم پخش می کنند اما
گویندگان صدا و سیما از قول مردم خواهان
جنگ با اسرائیل می شود، در حالی که تظاهر
کنندگان اغلب از گروهای ضد جنگ و حامیان صلح هستند که تقاضای پایان حصر
غزه و محکومیت اسرائیل دردادگاه های بین المللی اند.
به یاد آورید
کوشش ما را!
آبونمانی که شما پرداخت می کند، ضامن
ادامه انتشار پیک نت است. حساب آنها که
پیک نت را می خوانند و هر بار آرزو می
کنند که این صدا خاموش شود، حسابی است
جداگانه. حساب آنها که عادت به مفت خوانی
روی شبکه اینترنت دارند و تلاش و صرف وقت
شبانه روزی گروه منتشر کننده پیک نت را
صبح به صبح مصادره می کنند، از حساب گروه
اول جداست، اما نه آنچنان جدا که بتوان
آنها را از شمار کسانی دانست که دغدغه
ادامه انتشار منظم پیک نت را دارند.
بنابراین، روی سخن ما با گروه سوم است.
یعنی آنها که دغدغه ادامه انتشار پیک نت
را دارند. در واقع نیز، از اسفند ماه 1380
(اینجا)
که پیک نت بعنوان اولین "روزنت" ایرانی
آغاز به انتشار کرد، مخاطب ما همین گروه
سوم بوده است. گروهی که در ابتدا از چند
ده نفر در روز تجاوز نمی کرد و طی 9 سال
تداوم انتشار پیک نت به رقم نجومی 190 تا
200 هزار در روز – روزهای آستانه انتخابات
22 خرداد و هفته های پس از آن- رسید. و
این یعنی ضرورت ماندن و بودن، گام به گام
ایران و تحولات آن را منعکس کردن و آماده
سازی افکار عمومی برای حضور در لحظات مهم
رویدادها!
در طول این سالها، به شهادت آرشیو پیک نت،
(اینجا)
ما در متن رویدادهای ایران گام برداشتیم و
همینگونه نیز می خواهیم گام برداریم.
تصور می کنیم، با صرف اندک زمانی وقت و
مراجعه به آرشیو پیک نت، استواری گروه
منتشر کننده پیک نت در این مسیر را تائید
می کنید. از
اینجا شروع کنید! و پس از این
مرور، وعده خود برای پرداخت آبونمان پیک
نت را به یاد آورید!
توزیع
"بن لوازم آرایش"
شاید تعجب كنید ولی عین حقیقت است كه
برایتان می نویسم. برای اولین بار در تمام
ادوار ادارات
دولتی، دفتر تبلیغات اسلامی قم در ماه
اردیبهشت به تمامی كارمندانش- اعم از زن
و
مرد- مبلغ 50 هزار تومان بن لوازم آرایش
داد تا بتوانند از چند مغازه طرف قرارداد
در صفائیه قم خرید كنند!
آقایانی كه به بهانه حجاب گریبان زنان و
دختران دانشجو را می گیرند، در محافل
وابسته به خودشان تا مرز پخش بن لوازم
آرایش هم پیش رفته اند!
نگاهی به گذشته
روستای "خامنه"
با سلام
- یک مرد در جمهوری اسلام نیست که برای
یكبار هم كه شده از مقام رهبری بپرسید:
میرحسین
كیست؟
او فرزند میر اسماعیل است كه بارها
مبارزین اهل خامنه را با
لابی كردن
با تیمسارصمدیان پور(معاون قدرتمند رئیس
کل شهربانی زمان شاه) كه با او همشهری بود
را از
زندان نجات داد. از جمله شخص علی خامنه
ای را بعد از چند هفته که در زندان شاه
بود و برادرش را که چون سابقه مبارزاتی
بیشتری داشت، بیش از علی خامنه ای در
زندان مانده بود.
میراسماعیل
كیست؟
او فرزند میر مهدی است كه در زمان رضا خان
به اتفاق 8 تن از اهالی خامنه، روستای
خامنه را
ازخان ظالم این ده، به قیمت یازده هزار
تومان خرید و خامنه را از
ستم خان نجات
داد. سپس ده را به مردم واگذار و پول
پرداختی را از محل
فروش سهم آب
قنوات ده تهیه کرد. سند فوق در موزه
هدایای موسوی در
خامنه موجود است. شرم و حیا در میان ما
ایرانی ها چیز خوبی است!
عكس فوق آرامگاه میر مهدی پدر بزرگ میر
حسین می باشد.
فنر اوباش
سرانجام
"در" می رود!
سلام- در مورد استفاده هردمبیل حاکمیت از
اوباش و اراذل که در
واقع ارتش غیر رسمی و میلیشیای ولایت است
باید منتظر در
رفتن سررشته کار از دست خود آقایان هم
بود.
در گذشته، آدمی که در نیروی انتظامی
یا سپاه و یا یک ارگان رسمی استخدام بود
تحت قواعد و نظمی به امر
سرکوب مشغول بود، اما اراذل و اوباش
کارشان نه به سامان است و نه قابل کتنرل.
مسلم است که اگر نیروها سرکوب کارشان را
خوب
انجام و به آنها اطمینان داشتند که به
یکباره وسط یک درگیری خیابانی پا سست نمی
کنند، احتیاج به استخدام اراذل و اوباش
نداشتند.
این اراذل دیر نیست که باند های بزرگ دزدی
های مسلحانه درست کنند و با استفاده از
سلاح هائی که در اختیار دارند چه
ها که بکنند. دهه 20 و30 آمریکا را بیاد
بیاوریم که گانگستریزم در چه بستری
شکل گرفت و سر انجام از کنترل تراست ها
وانحصاراتی که اراذل واوباش را
برای سکوب سرمایه داران کوچک بکار گرفته
بودند خارج شد.