آنچه را می خوانید جان کلام در مقاله
بسیار مشروحی است که دکتر "جهانگیر
آموزگار" نماینده پیش از انقلاب ایران در
صندوق بین المللی پول در اکتبر سال گذشته
نوشته و در نشریه معتبر "میدل ایست" منتشر
کرده است.
او دراین مقاله از دشواری های مذاکرات
اتمی با ایران و تحریم های گسترده و دشوار
تر از مذاکرات نوشته است، که ما این دو
بخش را از آن مقاله عینا منتشر می کنیم.
اما نکته سوم و مهم این مقاله، که انگیزه
ما برای انتشار بخشی از مقاله آموزگار شد،
آن جمله کوتاه در مقاله ایشان است که مدتی
پیش روزنامه "هندلس بلات" آلمان نیز به آن
اشاره کرده بود. یکی از ایرانیان جوان و
هوشمند نیز بر مبنای آنچه "هندلس بلات"
نوشته بود، تفسیر کوتاهی را با ما درمیان
گذاشت. ما آن تفسیر را نیز در همان شماره
ای که مقاله "هندلس بلات" را منتشر کردیم،
منتشر ساختیم. مقاله هندلس بلات را از
اینجا و تفسیر آن جوان سیاست
شناس و هوشمند ایرانی را از
اینجا می
توانید بخوانید.
اشاره اصلی در آن تفسیر و آن مقاله، که در
پیک نت منتشر شد، در مقاله مشروح جهانگیر
آموزگار نیز پیدا شده است. این که تحریم
های اقتصادی ایران که امریکا بشدت روی آن
پافشاری می کند، در عمل ضربه ایست به
اقتصاد اروپا و کشورهای بزرگ اروپائی و در
راس آنها آلمان می دانند که این تحریم ها
دست آنها را عملا از ایران و خلیج فارس
کوتاه می کند، درحالیکه امریکا در عراق و
افغانستان و پاکستان و شیخ نشین های خلیج
فارس مستقر است و از نظر اقتصادی دست بالا
را در منطقه دارد.
بدین ترتیب است که فشار رو به تشدید
امریکا به اروپا برای همسوئی در تحریم
کسترده ایران و تعلل اروپا برای شرکت در
این تحریم، بر خلاف برداشت سطحی حکومت
ایران، یک فرصت برای ایران نیست، بلکه
امریکا با این سیاست، عملا اروپا را به
موضع موافقت با حمله به ایران کشانده است.
یعنی همسوئی با استراتژی اصلی امریکا و
اسرائیل.
به همین دلیل است که وقتی آموزگار می
نویسد اروپا مواضع تندتری برای تنبیه
ایران اتخاذ کرده، در واقع پیش بینی همان
خبری است که هندلس بلات آلمان و آن جوان
ایرانی سیاست شناش و هوشمند به آن اشاره
کرده بودند. البته واضح تر از اشاره
جهانگیر آموزگار.
آنچه از مقاله آموزگار
انتخاب کرده ایم چنین است:
«توافق عملی با تهران کار آسانی نیست و هر
گفتگوی تازه ای دراین زمینه می تواند به
راحتی به بن بست برسد. دراینصورت چه باید
کرد؟
پاسخ آسان به این پرسش اعمال تحریم های
تازه و فلج کننده ایست که بخش های مالی،
حمل و نقل و انرژی ایران را در تنگنا
قراردهد و در نتیجه ارتباط اقتصادی اش را
با جهان قطع کند.
الف- تحریم شرکت های بیمه و شرکت های
اعتباری صادرات و واردات که محصولات حمل
شده به ایران یا صادر شده از آن را زیر
پوشش می گیرند.
ب- فشار بیشتر بر بانک های بزرگ جهانی
برای قطع ارتباط مالی با بانک های ایران
پ- محدود ساختن دسترسی دریائی و هوائی
ایران به خارج
ث- ممنوع کردن فروش تجهیزات و کالاهای
مورد نیاز صنعت نفت و گار – شریان حیاتی
اقتصاد ایران- و قطع سرمایه گذاری خارجی
دراین صنعت و تحریم فروش بنزین و فرآورده
های نفتی به ایران.
دشواری های چنین تحریم گسترده ای فراوان
است. نخست این که براساس تجربه های تاریخی
کارآئی هر تحریم نه به میزان گستردگی آن،
بلکه به تعهد جهانی در عمال یکپارچه آن
بستگی دارد.
اکثریت قابل توجهی از کشورها قصد احتمالی
جمهوری اسلامی را برای ساخت بمب اتمی
محکوم می کنند و حتی از آن ترس و تنفر
دارند، ولی چنین احساسی هنوز کاملا
جهانگیر نشده است. درعین حال ایران یک
تولید کننده و صادر کننده عمده نفت است.
کالائی که کمترین اختلاف در عرصه آن
تغییرات نگران کننده قیمت ها را در پی
خواهد داشت. ضمنا باید بخاطر داشت که
توانائی جمهوری اسلامی در تاثیر گذاری بر
سرنوشت سیاسی عراق، افغانستان، لبنان و
حتی برخی دیگر جوامع مسلمانی که پس از
فروپاشی اتحاد شوروی بوجود آمده اند قابل
توجه است.
بنابراین هنوز نمی توان درباره خواست
جهانی گسترده ای برای وضع تحریم های سخت
تر علیه ایران سخن گفت. به همین دلیل
لازمه اعمال تحریم اقتصادی موثر آنست که
واشنگتن و متحدان اروپائی اش در جلب
همکاران همه کشورهای بزرگ جهان برای
برداشتن گام های قاطع دراین راه موفق
شوند. شگفت انگیز آن که
دولت های
اروپائی که درگذشته از هواداران
مصمم گفت و گو با ایران بودند، چنان از بی
ثمری آن سر خورده اند که اکنون به
پشتیبانان سر سخت برخوردی شدید با جمهوری
اسلامی تبدیل شده اند. فرانسه که از بن
بست مذاکرات اتمی به تنگ آمده درحال حاضر
پیشگام حرکت به سوی مجازات های فوری است.
جمهوری اسلامی هر گونه سازش با غرب را
تنها در صورتی می پذیرد که غرب مشروعیت
سیاسی اش را آشکارا تائید کند. نقش برترش
در منطقه را به رسمیت بشناسد و از همه
مهمتر، مطمئن شود که از این پس هیچ قدرت
خارجی قصد برانداختنش را نخواهد کرد.
رهبران جمهوری اسلامی می دانند که مساله
اصلی در جدال هسته ای ماهیت و موجودیت
رژیم آنان است. |