حدود یکسال پیش، سردار
حسین علایی فرمانده اسبق نیروی دریایی و جانشین سابق رئیس ستاد
کل نیروهای مسلح که اکنون استاد دانشگاه" امام حسین" سپاه است،
مقاله ای نوشت که روزنامه اطلاعات آن را منتشر کرد. او در آن
مقاله با صراحت نوشت که سیاست جمهوری اسلامی در برابر کشورهای
اسلامی، بهار عربی و بویژه تحولات و رویدادهای سوریه غلط است.
او نوشت که نباید همه تخم مرغ ها را در سبد بشار اسد گذاشت.
با انتشار این مقاله موجی از مخالف با وی برخاست و حتی همان
اوباش وابسته به سپاه و نهاد بیت رهبری که مقابل خانه کروبی
جمع می شدند و علیه وی شعار می دادند و دیوارهای خانه اش با
شعار "مرگ بر ضد ولایت فقیه" پر می کردند، به ماموریت جدید
اعزام شدند: مقابل خانه سردار علائی!
او در مجموعه نظامی – سپاهی "شهید
چمران"
زندگی می کند و چنین اوباشگری در چنین محله ای و آن هم شعار
نویسی روی دیوار خانه یک فرمانده ارشد سپاه به واکنش هائی در
داخل سپاه و حکومت تبدیل شد. چند هفته ای علائی مقاله ای ننوشت
و دعوت به سخنرانی ها را قبول نکرد و اوباش نیز به پایگاه
خودشان بازگشتند. می گویند ساکنان مجموعه شهید چمران از جمله معترضان به این حرکت
در آن محله بودند. سردار علائی نیز پس از اندک زمانی سخنرانی
ها و مصاحبه ها و مقاله نویسی های خود را ادامه داد و نشان داد
که در جمع فرماندهان سپاه هستند امثال او که تفکری مستقل دارند
و دنباله روی شورای فرماندهان سپاه و بیت رهبری نیستند. بتدریج
این زمزمه نیز آغاز شد که اگر قرار است سپاه در قوه مجریه حضور
داشته باشد، چرا امثال علائی در راس آن، یعنی رئیس جمهور نباشد
و نتواند در انتخابات شرکت کند. موضع مستقل از فرماندهان سپاه
او در برابر جنبش سبز و بویژه فاصله گیری از آن هتاکی ها و بی
حرمتی هائی که نسبت به میرحسین موسوی شد، شاید در میان طیف
فرماندهان پست و مقام و درجه
دار
که چشمشان به دهان رهبر جمهوری اسلامی است واکنش مثبت نداشت،
اما در میان مردم، بدنه سپاه و بخش وسیعی از حاکمیت واکنشی
مثبت را در پی داشت. بویژه در میان خانواده فرماندهان معروف و
مشهور سپاه که درجبهه های جنگ با عراق کشته شده اند و از
بنیانگذاران سپاه بوده اند.
این معرفی کوتاه و بازگشت به گذشته نه چندان دور بدان جهت
ضرورت داشت که انتخابات ریاست جمهوری در پیش است، هم اصلی ترین
اعضای باند احمدی نژاد که "رحیم مشائی" در راس آنهاست برای
بدست گرفتن سکان ریاست جمهوری نقشه ها در سر دارند و هم سپاه
نمی خواهد پایش را از لای در از هم گشوده ساختمان ریاست جمهوری
بردارد.و حالا، تحولات در سوریه، در مصر و در خاورمیانه تقریبا
همان سمت و سو را به خود گرفته که سردار علائی در آن مقاله
جنجال برانگیز مطرح کرده بود. مقاله ای که درآن اشاره ای کمرنگ
به محدود بودن اختیارات رهبر در چارچوب قانون اساسی نیز کرده
بود. شمارش معکوس برای رفتن بشار اسد آغاز شده است و حاکمیت
جمهوری اسلامی نیز علیرغم همه هزینه سیاسی و اقتصادی و نظامی
که برای نگهداشتن او کرد، اکنون دیگر واقعیت رفتن اسد را
پذیرفته است. روزی که وزیر خارجه "صالحی" و مسئولیت سیاست
خارجی بیت رهبری "ولایتی" و مسئول کمیسیون سیاست خارجی مجلس
"علاء الدین بروجردی" و بدنبال آنها، برخی فرماندهان سپاه
مصاحبه کرده و سخن از عبور اسد و سوریه از این مرحله بحرانی
کردند و رویدادهای سوریه را موجب تقویت ارتش و حکومت اسد
برآورده کرده و اعلام کردند، هنوز در رویاهای خود غرق و مغرور
به رویا بودند. همچنان که در باره تقلید از جمهوری اسلامی در
جریان بهار عربی در کشورهای خاورمیانه چنین بودند و اکنون با
رویدادهای جاری در مصر باید با عینک دیگری به جنبش آزادیخواهی
و بویژه نقش جوانان در این جنبش که به جنبش بهار عربی شهرت
یافته نگاه کنند. جنبشی که امان نداد "مورسی" ولایت امری را
حتی تمرین کند!
اخبار مربوط به سوریه، گفتگو با سردار علائی و تحولات مصر را
در شماره امروز پیک نت را پیگیری کنید!
|