این "بیلبورد" تبلیغاتی در روزهای اخیر و به بهانه رهنمود رهبر
برای تولید داخلی و مقابله با تحریم ها در مسیرهای مختلف و از
جمله اتوبان ها نصب شده بود، اما از دو روز پیش جمع آوری آنها
آغاز شده است. دلیل جمع آوری آنها آشکارتر از توضیح ما و خنده
شماست، چرا که مردم خود آن را در اتوبان ها و خیابان ها به
یکدیگر نشان داده و می خندند. چه ارگانی این پوستر را تهیه و
یا طراحی کرده معلوم نیست، اما هر ارگانی بوده، به مشائی و
احمدی نژاد گوشه چشمی داشته است. بویژه که در هفته گذشته انواع
عکس ها و پوسترها از احمدی نژاد در تهران زینت بخش خیابان ها
شد که جدائی او از رهبر را تداعی می کرد. عکسی که در آن ها
احمدی نژاد دیگر زیر سایه خامنه ای و خمینی نیست. همچنان که
این پوستر خامنه ای جدا از احمدی نژاد و خمینی است. آنها از هم
جدا شده اند و هر دو از خمینی!
در جریان کودتای 28 مرداد، انگلستان و امریکا یک شبکه تبلیغاتی
در تهران سازمان داده بودند که کارش تهیه پوستر و صدور اعلامیه
و انتشار روزنامه بود. آنها زمینه کودتا را فراهم می ساختند.
کاشانی را باد می کردند، مصدق را می کوبیدند، حزب توده را خطر
فوری و کمونیسم را خطری برای اشتراکی کردن زنان و ....
نام این شبکه سالها پس از کودتای 28 مرداد و در جمع اسناد
محرمانه ای که انتشار آنها دیگر اهمیت نداشت فاش شد. این شبکه
نامش بود "بدامن" !
شک نیست که امکانات جنگ روانی، بردن کشور به ورطه جنگ داخلی،
قدرت بخشی بیشتر به نظامی ها، راه انداختن حمام خون در زندان
ها، حمله نظامی به کشور، نفوذ در ارگان های حکومتی و ....
بسیار پرقدرت تر از آن سالهای دور پیش از کودتای 28 مرداد است.
اما علیرغم همه این حرف ها، برخی نشانه های تقابل و تضاد و
رقابت را هم باید جدی گرفت. وقتی حکومتی درها را به روی مردم
می بندد و پشت درها توی سر و کله هم می زنند، نباید
منتظر پدیده نو ظهور بیلبوردهای تازه رهبر و احمدی نژاد بود؟
گفتگوی اختصاصی با "حسن روحانی" "جورج
بوش"
به
"البرادعی"
گفته بود:
یکنفر با اختیارات
تام بیاید
تا همه مسائل را حل کنیم!
نشریه "مهرنامه" اردیبهشت ماه در 312 صفحه
منتشر شد و در تهران به بازار آمد. دراین
شماره بمناسبت انتشار کتاب خاطرات حسن
روحانی تحت عنوان "امنیت ملی و دیپلماسی
هسته ای" مصاحبه ای با وی منتشر شده است.
حسن روحانی مذاکره کننده اتمی دوران خاتمی
و درعین حال دبیر شورای امنیت ملی در آن
زمان بود. او اکنون در مرکز تحقیقات
استراتژیک مجمع مصلحت نظام مستقر است و
عضو مجلس خبرگان رهبری است.
روحانی دراین مصاحبه فاش می کند:
«یکبار
آقای البرادعی به واشنگتن رفته بود و بعد
از آنجا که برگشت به من تلفن کرد. فروردین
۸۳
بود. گفت که میخواهم به تهران بیایم.
خیلی سریع آمد. تعجب کردم که چرا با این
عجله به ایران آمده؟
ظاهر کار این بود که برای مسائل خودمان و
ادامه کار آژانس به ایران آمده، اما بعد
به من گفت که میخواهم خصوصی با شما صحبت
کنم. در صحبت خصوصی گفت: من هفته پیش
آمریکا بودم. به بوش گفتم شما هم بیایید و
وارد مذاکرات هستهای شوید تا مسأله هسته
ای ایران حل و فصل شود. بوش در جواب گفت:
چرا مسأله هستهای؟ چرا ما تمام مسایل بین
خودمان را حل نکنیم؟ البته من خیلی آشنا
نیستم که در ایران قدرتهای مطرح چه کسانی
هستند، ولی یک نفر با اختیار تام از ایران
به آمریکا بیاید، از طرف آمریکا نیز خودم
مذاکره میکنم تا همه مسائل خودمان را
بگذاریم روی میز و تمام کنیم.»
با سلام- در خبرها آمده بود که تظاهرات
کارگری مقابل سفارت کره در تهران با مجوز
انجام گرفته بود. آیا برایتان این سوال
پیش آمده که در کشور ما که حتی نفس کشیدن
هم مجوز میخواهد؟ چگونه 1000 کارگر گروه
صنعتی انتخاب میتوانند جلوی سفارت یکی از
معدود کشورهای معامله گر با جمهوری اسلامی
مجوز تظاهرات بگیرند؟
گروه صنعتی انتخاب متعلق به خانواده آیت
الله مظاهری امام جمعه مرحوم اصفهان و عضو
مرحوم شده مجلس خبرگان و داماد اقای قرائتی
(محمد رضا دیانی) میباشد. از دیگر شرکای
این مجموعه برادران سردار رادان فرمانده
نیروی انتظامی تهران بزرگ که از عاملین
جنایایت کهریزک است می باشند. این مجموعه
درعین حال وابسته به سپاه پاسداران بوده و
درکنار تولید، پولشویی و خرید اسلحه و
تجهیزات اتمی نیز از ساید فعالیت هایش
است.
"دیانی" با استفاده ار ارتباطات خود و به
مدد برادان سپاهی و بهره گیری از ارز
دولتی و وام های بدون بهره همچنین اقدام
به تاسیس چندین شرکت وارداتی و پژوهشی در
مورد بازاریابی کالا در ایران نمود و
ارزهای دولتی و اعتبارات را گرفته شده
راصرف واردات کالاهای مصرفی به قیمت
ورشکسته شدن تولیدکنندگان داخلی میکند.
یکی از راه های جابجایی پول خرید "دوو"
الکترونیک کره جنوبی بود. اقایان با کمک
برادران رادان ودیگر برادران سپاهی برنامه
داشتند کارخانه ای که خریدار نادان
اروپایی برای ان قیمت 350میلیون دلار
پیشنهاد داده بود را به قیمت 510 میلیون
دلار خریداری کنند و مابقی 160 میلیون
دلار را با شراکت کره ای ها به جیب
بگذارند. پیش پرداخت همکاری شرکای کره ای
هم دادن مجوز آژانس هواپیمایی در ایران به
مدیر وقت دفتر دوو در تهران بود. البته
تحریم ها همه این نقشه ها را بر باد داد.
حالا دلیل مجوز تظاهرات از سوی رادان
فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ را
متوجه شدید؟
تا اینجا خوانندگانتان را درجریان بگذارید
تا بقیه اش را هم برایتان در آینده
بنویسم!
نظر "ارزی"
یک خواننده
سلام-
خلاصه میگم- بعد از خواندن بخشهایی از
مناظره اوباما و رامنی، به این نتیجه
رسیدم که بالا رفتن قیمت ارز در ایران بی
ربط به انتخابات آمریکا نیست! جریانی
مشابه گروگان گیری اوایل انقلاب که باعث
شد کارتر رای نیاره و ریگان بیاد سر کار
(و چند روز بعد از انتخابات گروگانها آزاد
شدن). به این صورت که جدای تحریم و مسائل
دیگه این سقوط ناگهانی ارزش پول ملی
ایران، به نظر میاد بیشتر از اینکه اثر
تحریم ها باشه در راستای موثر نشون دادن
تحریم ها و به نفع تبلیغات کمپین
آقای اوباماست! با این حساب اگر بعد از
انتخابات آمریکا قیمت ارز پایین اومد میشه
حدس زد که این نظریه درست بوده.
اخوان المسلمین
در خاورمیانه
(این کتاب را از
این طریق تهیه
کنید)