عضویت نیرو‌های اطلاعات و سپاه در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم

دوشنبه (فردا) دور سوم مذاکرات جدید اتمی جمهوری اسلامی با 1+5 (امریکا، فرانسه، چین، روسیه، ژاپن و آلمان) در مسکو آغاز می شود. جمهوری اسلامی خود را آماده مذاکراتی مقدماتی در سطح معاونان برای آماده شدن دستور کار مذاکرات مسکو کرده بود و چند درخواست نیز در این زمینه برای همآهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا فرستاد، اما این درخواست ها رد شد. مقامات ایران گفتند که در پایان مذاکرات بغداد (دور دوم مذاکرات جدید که دور اول آن در استانبول برگزار شده بود) قرار بر این شده بود که در فاصله پایان مذاکرات بغداد و آغاز مذاکرات مسکو، مذاکرات همآهنگی در سطح معاونان (از جمله معاون شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی) برگزار شود، اما رئیس شورای سیاست خارجی اتحادیه اروپا چنین توافقی را تکذیب کرد و اعلام داشت که خواست ها و دستور کار مذاکرات مسکو همان است که در مذاکرات بغداد به ایران تفهیم شده بود.
مقامات جمهوری اسلامی پس از این مکاتبات، بعنوان نتیجه گیری از رد درخواست مذاکرات معاونان به اشکال مختلف اعلام داشتند که گروه 1+5 مایل به حل مسئله اتمی ایران نیست. اما این مقامات نگفتند که "گره" کار در کجاست؟ این درحالی است که سفیر جمهوری اسلامی در آلمان "شیخ عطار" در مصاحبه با فیننشنال تایمز گفت که جمهوری اسلامی حتی در مذاکرات استانبول اعلام کرده بود که غنی سازی 20 در صدی را بکلی متوقف می کند. رئیس آژانس انرژی اتمی نیز در همین فاصله یکبار دیگر روی بازدید از تاسیسات نظامی مشکوک به فعالیت های اتمی در ایران تاکید کرد. ازجمله پایگاه نظامی "پارچین". البته عکس هائی نیز منتشر کرد که بموجب آنها، جمهوری اسلامی بسرعت چند ساختمان مشکوک به آزمایش های اتمی- نظامی در آن را خراب کرده و دست به پاکسازی در منطقه زده است. این عکسها از طریق ماهواره گرفته شده است.
در چنین شرایطی وزیر امور خارجه روسیه، سه روز پیش در یک سفر فوری به تهران بر سر دستور کار مذاکرات مسکو با مقامات جمهوری اسلامی مذاکره کرد. اما هیچ خبر دقیقی از موارد مورد مذاکره منتشر نشد. همچنان که از سفر رئیس آژانس انرژی اتمی به تهران - در همین فاصله، یعنی دو مذاکره بغداد و مسکو- خبری منتشر نشد.
اما، اینگونه نیست که اگر مطبوعات جمهوری اسلامی خبری ندارند که منتشر کنند، مطبوعات غرب هم خبری نداشته باشند تا منتشر کنند. تقریبا همه رسان های غرب، در اخبار و تفسیرهای خود اشاره کرده اند که ایران تمام تلاش خود را می کند تا تحریم ها (یعنی همان کاغذ پاره هائی که احمدی نژاد می گفت!) لغو شود و در راس همه آنها تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی.
غرب و در راس آن امریکا، با لغو تحریم ها مخالف است، اما درعوض تسلیم کامل اتمی جمهوری اسلامی را می خواهد. از جمله بازدید از همه تاسیساتی که آژانس انرژی اتمی اعلام کرده مشکوک به فعالیت های نظامی – اتمی اند. در عوض، یگانه امتیازی که می خواهد بدهد آنست که دور جدید تحریم ها که قرار است از ابتدای تیرماه به مرحله اجرا گذاشته شود – از جمله تحریم نفت ایران- را متوقف خواهد کرد. یعنی وضع کنونی ادامه یابد و در عوض همه درهای پایگاه های اتمی ایران برای بازدید گشوده شود تا معلوم شود در انها فعالیت نظامی – اتمی انجام می شود یا نه. در صورت تائید عدم چنین فعالیتی آنگاه مذاکرات برای لغو تحریم‌ها آغاز شود.
رسانه های روسیه درباره سفر وزیر خارجه روسیه به ایران تنها نوشتند: روسیه با تحریم های یکطرفه، بویژه تحریم نفتی علیه ایران موافق نیست و از سیاست حل گام به گام مسئله حمایت می کند.
یعنی یک گام اتمی ایران به عقب بردارد و یک گام هم غرب برای لغو تحریم ها!
در چنین شرایط بغرنجی مذاکرات دو روزه مسکو از 18 ژوئن شروع می شود. مذاکراتی که پایان آن، همزمان است با آغاز تیرماه. یعنی زمان اعمال تحریم های جدید، که در صورت شکست مذاکرات مسکو باید منتظر آن بود.

این فیلم، از اجتماع و تظاهرات دانشجویان دانشکده نفت اهواز روی شبکه یوتیوب قرار گرفته است. تظاهرات در روز ٢٤خرداد، پس از اجتماع دانشجویان در مقابل سالن امتحانات آغاز شد. رئیس دانشکده بجای گفتگو با دانشجویان معترض نیروهای حراست را فراخواند و متعاقب آن حمله به دانشجویان آغاز شد که گفته می شود تعدادی از دانشجویان مجروح شده و با آمبولانس به بیمارستان منتقل شدند.

یک سایت ویژه مبارزان زنان ایران،  با نام "بخاطر آور" راه اندازی شده که در مقدمه معرفی خود اشاره کرده است:
به احترام زنان شجاعی که از آزادی و جان خود گذشتند، این سایت به دو زبان فارسی و انگلیسی در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۹۱ رو نمائی شد و هدف آن ترسیم نمائی از مبارزات زنان ایران است.دختران ما در هر تحول سیاسی و اجتماعی که در ایران فردا صورت پذیرد، با یاد آوری مبارزات مادران خود و با پشتوانه فعالیت های همه جانبه خویش، اجازه نخواهند داد حقوق آنان نادیده گرفته شود.

کدام از هم می ترسند:
مردم از حکومت
و یا حکومت از مردم؟

هیچکس باندازه خود حاکمیت و شخص آقای خامنه ای نمی داند که جامعه برای انفجار منتظر یک جرقه است. نگاه کنید به سه خبر و رویداد روزهای گذشته تا صحت این ارزیابی مشخص شود:

ایرج قادری، هنر پیشه ای که عمدتا در محافل هنری و برخی سطوح روشنفکری او را می شناختند در گذشت. مقامات امنیتی وحشت زده او را نیمه شب دفن کردند که حرکتی برای تشییع جنازه وی در تهران آغاز نشود.

از آستانه دوم خرداد تا پشت سر گذاشته شدن راهپیمائی سه میلیونی مردم تهران علیه کودتای انتخاباتی 22 خرداد، تمام واحدهای سرکوب و مقابله نیروی انتظامی و سپاه درحالت بسیج بسر بردند و از بیم واکنش های مردم نسبت به سالگرد 25 خرداد، تقریبا اینترنت را در ایران از کار انداختند تا مردم نتوانند با هم ارتباط گرفته و یکدیگر را برای تظاهرات – حتی پراکنده- خبر کنند!

و سومین حادثه، مرگ طبیعی "حسن کسائی" نوازنده اصفهانی و بی بدلیل "نی" بود که دو شب پیش روی داد که نهادهای امنیتی جسد او را مانند جسد "قادری" ربوده و نیمه شب دفن کردند.

همین سه رویداد، چه نتیجه ای جز این بدست می دهد که حکومت از سایه مردم در خیابان ها وحشت دارد، چه رسد به خود مردم!

بشنو از "نی" چون حکایت می کند
خاکسپاری امنیتی- سپاهی
"حسن کسائی" در اصفهان!

در جریان رسیدگی به اعتبار نامه ها
مجلس تائید کرد:
قاتل می تواند نماینده باشد!

تفسیر فارسی صدای روسیه:
لاواروف در تهران، طرح
عقب نشینی گام به گام را تشریح کرد

دو حاکم در ایران
یکی در حصر و دیگری در قدرت

بدستور و یا با موافقت آقای خامنه ای، آیت الله منتظری حبس خانگی شد و این لکه ننگ بر دامن ایشان و روحانیت شیعه باقی ماند. وی از سرانجام آن حبس و حصر خانگی که شرکت صدها هزار زن و مرد در تشییع جنازه آن شیخ جسور و وارسته بود درس نگرفت. و تازه این حضور عظیم مردمی، علیرغم همه محدودیت های اعمال شده از سوی سپاه و نهادهای امنیتی انجام شد، از جمله جلوگیری از رفتن مردم از تهران ، اصفهان و یزد و کاشان و ... به قم برای شرکت در آن تشییع جنازه تاریخی. ایشان از نتیجه آن حبس خانگی درسی نگرفت و فرمان حبس میرحسین موسوی و شیخ مهدی کروبی را صادر کرد. این که احمد جنتی و شیخ محمد یزدی و یا آتشبیاران دیگری در این واقعه شرم آور دست داشته اند یا نداشته اند؟ و یا چرا آقا مجتبی برای ابلاغ این دستور به  فرماندهان سپاه جلو افتاد و خود آقای خامنه ای آن را ابلاغ نکرد؟ هیچ تاثیر در اصل واقعه و شرم آوری آن ندارد.

مشتی دزد و غارتگر و اختلاس کننده بر سر کار و دولتمدار؛ و عده ای انسان شریف و میهن دوست و مخالف استبداد و این اختلاس و غارتگری حاکم، در زندان. موسوی چه در حبس خانگی بماند و سرنوشت آیت الله منتظری را پیدا کند و چه از این حبس رهائی یابد، که ظاهر امر نشان میدهد سرانجام، با تحولات مهمی در کشور و درحاکمیت، چنین خواهد شد، به شخصیتی برای مردم ایران تبدیل شده که در نقطه مقابل شخصیت مستبد و خونریز خامنه ای قرار دارد. یکی حاکم بر دلها و دیگری حاکم بر رژیمی که چون دندان لق، ریشه هایش پوسیده!