همانطور که از
چند هفته پیش
گفته می شد، سید
ابراهیم رئیسی با
حکم رهبر جمهوری
اسلامی شد رئیس
قوه قضائیه و
بزودی حدس و گمان
ها درباره تولیت
جدید آستانقدس
آغاز خواهد شد.
علم الهدا برای
نشستن بر سر این
گنج صابون به دل
خودش زده اما
بسیار بعید است
این گنج به او
وصال بدهد!
در حکمی که رهبر
برای ابراهیم
رئیسی صادر کرده
و او را "جناب
مستطاب...." لقب
داده این دومین
بار است که در
نوشته های وی از
اصطلاحات غیر
مذهبی استفاده می
شود. نخستین بار
این سبک نگارش در
بیانیه جمعبندی 4
دهه جمهوری
اسلامی ظاهر شد و
اکنون در حکم
رئیس جدید قوه
قضائیه. کسان
دیگری این بیانیه
و حکم را نوشته
اند؟ کسی چه
میداند در بیت
رهبری چه می
گذرد، اما آنچه
که عیان است آنست
که در سخنرانی
های همین دو هفته
اخیر رهبر نیز،
وی از اصطلاحاتی
مانند "چپ روی"،
"به گمان زیاد"،
"چالش"، "واقعیت
های عینی" (نقل
از بیانیه دهه
چهارم) و حالا
"جناب مستطاب" در
حکم رئیسی.
از این نکات که
بگذریم می رسیم
به متن و محتوای
حکم. ایشان در
حکم خود نوشته
است که رئیسی
مدتی پیش طرح
پیشنهادی برای
تغییرات در قوه
قضائیه را به وی
داده است و ایشان
هم با اندک
تغییراتی آن را
تائید کرده و
نکاتی را هم به
آن اضافه کرده
است. بنایراین،
رئیسی از مدتی
پیش میدانسته
رئیس قوه قضائیه
می شود و اما آن
طرح چیست؟ پیش از
صدور حکم که مردم
نا محرم بوده و
نباید در جریان
قرار می گرفتند و
احتمالا نظری
داشته و بیان
کنند و یا رهبر
ناپرهیزی کرده و
قبل از یک انتصاب
مردم را درجریان
برنامه و نظرات
فرد مورد نظرش
برای انتصاب قرار
دهد، حداقل حالا
که حکم صادر شده
چرا این طرح
منتشر نمی شود تا
مردم بدانند
ایشان با کدام
نظرات رئیس قوه
قضائیه شده است.
کوچکترین اعتمادی
به مردم در بیت
رهبری وجود ندارد
و همین حکم رئیس
جدید قوه قضائیه
تازه ترین دلیل!
و اما، رهبر در
حکم بلند بالای
خود خطاب به
رئیسی، اعتراف
کرده که در قوه
قضائیه فساد و
رشوه وجود دارد و
رئیسی باید آن را
پالایش کند. این
که رئیسی می
تواند چنین کند و
یا نمی تواند
آینده نشان
میدهد، اما از
رهبر باید پرسید
این فساد در
دوران شیخ محمد
یزدی، آیت الله
شاهرودی و آملی
لاریجانی که حالا
شده رئیس مجمع
مصلحت هم وجود
داشته که حالا
رئیسی آن را به
ارث می برد. آن
رئیس قبلی قوه
قضائیه با آن
کارنامه ای که
خود رهبر به آن
اذعان می کند چرا
پس از پایان دوره
ریاستشان بر این
قوه فاسد بر صدر
نشستند! اگر
هوشیاری مردم
نبود هنوز آیت
الله شیخ محمد
یزدی رئیس مجلس
خبرگان بود.
شاهرودی هم که
عضو هیات رئیسه
این مجلس و مدت
کوتاهی نیز رئیس
مجمع مصلحت شد و
آملی هم حالا
رئیس مجمع شده
است. همین انتصاب
ها و برگماری ها
نشان نمیدهد که
دایره خودی ها
برای رهبر آنقدر
تنگ شده که به
شمار انگشتان دست
رسیده؟ حداقل 10
فقیه و حقوقداران
روحانی را می
توان نام برد که
سابقه حضور در
قوه قضائیه را هم
دارند. مانند
موسوی تبریزی،
یوسف صانعی،
خوئینی ها، محقق
داماد و .... چرا
همه اینها نه!
اما رئیسی و آملی
و یزدی و اژه ای
بله؟ رهبر خود
تصمیم میگیرد و
یا یک شورای
پنهان در بیت
رهبری دارد که هم
بیانیه صادر می
کند و حکم می
نویسد و هم
انتخاب می کند؟ |