امیدوار بودم و کماکان هستم که مردم فهیممان، خصوصا آن
بخشهایی که معتقد به مشارکت فعال در انتخابات نبوده و نیستند،
باحضور در پای صندوقهای رای و رای به نامزدهای موجود قابل
قبول، جلوی خسارتهای بزرگتر (ناشی از افتادن مجلس به دست
تندروهای راستگرا) و بیشتر به کشور و ملت را بگیرند.
این پیشنهاد ممکن است غیرمنطقی و حتی سازشکارانه و یا ناشی از
محافظهکاری تلقی شود، ولی به اعتقاد من چنانکه مردم بعدها از
عدم حضورشان در پای صندوقهای رای و واگذاری مجلس به تندروها
پشیمان شوند، اصلاح طلبان و میانهروها میتوانند حرفی برای
گفتن داشته باشند. به نظر من یک جریان سیاسی، بجای دنباله روی
از افکار عمومی، باید در جهت هدایت آن به مسیر صحیح تلاش کند،
تا در درازمدت جلب اعتماد کند.
برای تایید صحت تغییر آرایش و شکلگیری آرایش جدید در نیروهای
سیاسی کشور باید اولا به برخورد تهاجمی تندروها با هردو طیف
اصلاح طلب و اصولگرا و تکرار شعار «اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه
تمومه ماجرا»ی مربوط به ناآرامیهای دیماه
۹۶
از سوی آنان، ثانیا قرار نگرفتن افرادی همچون آقای مصباحی
مقدم، از اعضای ارشد جامعه روحانیت مبارز در فهرست نامزدهای
انتخاباتی گروههای تندرو، ثالثا بیتفاوتی همهی تندروها از
عدم ثبت نام آقای علی لاریجانی برای انتخابات دور یازدهم مجلس
و رابعا رد صلاحیت آقای علی مطهری توجه شود.
من چون از قبل پیشبینی رد صلاحیتها، البته نه به این عمق و
گستردگی، و در نتیجه کاهش مشارکت و کمبود نامزد اصلاح طلب قابل
طرح را میکردم، مخالف شرکت اصلاح طلبان در انتخابات، با
«تابلوی اختصاصی» بوده و پیشنهاد ائتلاف اصلاح طلبان با
میانهروهای اصولگرا و مستقل را دادم. رد صلاحیتهای گسترده
و بیسابقه، نسبت به تمام ادوار پیشین انتخابات مجلس، همانطور
که در سیاست خارجی مواضع تندروهای داخلی مواضع رئیس جمهور
کنونی آمریکا را تقویت کرد، به کمک مخالفان شرکت فعال و دادن
لیست در انتخابات آمد.
خلاصه و نکات بیشتر این مصاحبه را بخوانید!
بهزاد نبوی عضو ارشد رهبری سازمان مجاهدین انقلاب و عضو دو
کابینه محمدعلی رجائی و میرحسین موسوی در مصاحبه ای که انصاف
نیوز منتشر کرده آخرین دیدگاه های خود درباره انتخابات مجلس
آینده را بیان کرده که خلاصه از آن را می خوانید:
در ماههای اخیر، من همیشه طرفدار برگزاری انتخابات پرشور،
حضور فعال همهی طیفها در آن و معرفی غیر مشروط کاندیدا از
سوی اصلاح طلبان و طیفهای معتدل بودهام.
در دیداری که چند ماه قبل به همراه افرادی از طیفهای سیاسی
مختلف با وزیر محترم کشور داشتم، به ایشان عرض کردم «من طرفدار
برگزاری انتخابات پرشور هستم» و توضیح دادم که «محوریترین نقش
را برای پرشور شدن انتخابات، نظام بر عهده دارد؛ نظام باید با
ایجاد اطمینان در مردم به موثر بودن نقششان، از طریق ایجاد
امکان برگزاری انتخاباتی سالم و رقابتی، زمینهی پرشور شدن
انتخابات را فراهم کند»
متاسفانه سخنگوی شورای نگهبان، با طرح اینکه برگزاری انتخابات
پرشور وظیفهی آن شورا نیست، در واقع رد صلاحیتهای
بیسابقهای که سبب کاهش انکارناپذیر شور انتخاباتی شده را
توجیه کرد.
در مورد حضور فعال در انتخابات و دادن لیست نیز، توصیهی
همیشگی من به همهی طیفهای سیاسی و خصوصا اصلاح طلبان، این
بود که، باتوجه به اینکه صندوقهای رای تنها مسیر قابل قبول
جهت تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب است، علیرغم دشواری، کندی و
موانع بیشمار موجود، باید آن را طی کرد.
متاسفانه ردصلاحیتهای گستردهی بیسابقه، نسبت به تمام ادوار
پیشین انتخابات مجلس، (همانطور که در سیاست خارجی مواضع
تندروهای داخلی مقوم مواضع رییس جمهور کنونی آمریکا شد)، به
کمک مخالفان شرکت فعال و دادن لیست در انتخابات آمد.
بنابر گزارشهای دریافتی، که امیدوارم پیش از برگزاری انتخابات
مستندات آن از طرف اصلاح طلبان منتشر شود، در سراسر کشور
بهغیر از شهر تهران، در اثر رد صلاحیتهای بیسابقه و علیرغم
برخی تجدید نظرها، برای اصلاح طلبان تنها امکان معرفی نامزد
برای کمتر از
۸۰
کرسی از مجموع
۲۶۰
کرسی – بهغیر از تهران- وجود دارد و با تاسف فراوان، بنابر
همین گزارشها، پیش از برگزاری انتخابات، منتخب بیرقیب جدی
۱۶۰
کرسی
مشخص و درواقع نتیجهی انتخابات برای آن کرسیها معلوم شده است!
من امیدوار بودم در صورت تجدید نظر معنادار در رد صلاحیتها،
در آخرین مهلتها، امکان غلبه بر ناامیدی، یاس و بیتفاوتی بخش
مهمی از رایدهندگان بوجود آمده و کماکان امکان طرح پیشنهاد
حضور فعال و ارائهی لیست، خصوصا در مراکز استانها و شهرهای
بزرگ، ایجاد شود، که متاسفانه چنین نشد.
من چون از قبل پیشبینی ردصلاحیتها، البته نه به این عمق و
گستردگی، و در نتیجه کاهش مشارکت و کمبود نامزد اصلاح طلب قابل
طرح را میکردم، مخالف شرکت اصلاح طلبان در انتخابات، با
«تابلوی اختصاصی» بوده و پیشنهاد ائتلاف اصلاح طلبان با
میانهروهای اصولگرا و مستقل را میدادم. بهخاطر طرح چنین
مواضعی، بعضا بهطور غیرمستقیم، به «استمرار طلبی» -که
نمیدانم یعنی چه- هم متهم شدم.سپرده
شد.
برای تایید صحت تغییر آرایش و شکلگیری آرایش جدید در نیروهای
سیاسی باید اولا به برخورد تهاجمی تندروها با هردو طیف اصلاح
طلب و اصولگرا و تکرار شعار «اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه
ماجرا»ی مربوط به ناآرامیهای دیماه
۹۶
از سوی آنان، ثانیا قرار نگرفتن افرادی همچون آقای مصباحی
مقدم، از اعضای ارشد جامعه روحانیت مبارز در فهرست نامزدهای
انتخاباتی گروههای تندرو، ثالثا بیتفاوتی همهی تندروها از
عدم ثبت نام آقای علی لاریجانی برای انتخابات دور یازدهم مجلس
و رابعا رد صلاحیت آقای علی مطهری توجه شود.
من برغم پیشبینی کاهش مشارکت مردم در انتخابات این دورهی
مجلس و شکست اصلاح طلبان و میانهروها در اثر کاهش مشارکت و
پیروزی جریانی که رای محدود تشکیلاتی دارد، کماکان پیشنهاد
دادن لیست و در عینحال طرح صادقانهی همهی این پیشبینیها
را با مردم، داشتم. این پیشنهاد ممکن است غیرمنطقی و حتی
سازشکارانه و یا ناشی از محافظهکاری تلقی شود، ولی به اعتقاد
من چنانکه مردم بعدها از عدم حضورشان پای صندوقهای رای و
واگذاری مجلس به تندروها پشیمان شوند، اصلاح طلبان و
میانهروها حرفی برای گفتن داشته باشند. به نظر من یک جریان
سیاسی، بجای دنبالهروی از افکار عمومی، باید در جهت هدایت آن
به مسیر صحیح، تلاش کند، تا در درازمدت جلب اعتماد کند.
بهرحال امیدوار بودم و کماکان هستم که مردم فهیممان، خصوصا آن
بخشهایی که معتقد به مشارکت فعال در انتخابات نبوده و نیستند،
باتوجه به مطالبی که عرض شد، باحضور در پای صندوقهای رای و
رای دادن به نامزدهای موجود قابل قبول، جلوی خسارتهای بزرگتر
و بیشتر را به کشور و ملت بگیرند.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 17 فوریه 2020 |