شاید در هیچ
کشوری رهبران
حکومتی و
فرماندهان نظامی
از سرکوب مردم با
افتخار یاد نمی
کنند. چنان که در
جمهوری اسلامی می
کنند.
افتخار فرماندهان
انتظامی و سپاهی
و آقایان حکومتی
باید این می بود
که در جریان شورش
اخیر مردم، ضمن
حفاظت از بانکها
و پمپ بنزین ها و
دیگر اماکن عمومی
مردم را دعوت به
تظاهرات آرام و
بدون حادثه کنند
و خود ناظر آرام
برگزار شدن این
تظاهرات می شدند.
یعنی رفتاری مدنی
از جانب حکومت و
خواستن از مردم
که همین رفتار
مدنی را در
خیابانها داشته
باشند.
نه تنها چنین
نکردند، بلکه خود
عامل تخریب و آتش
سوزی شدند و مردم
را هم ترغیب به
همین روش برای
نشان دادن خشم
خود کردند!
درد و اعتراض
آنها که از فقیر
ترین قسمت ها و
بخش های شهرها به
خیابانها آمدند و
سر به شورش
برداشتند، بنزین
نبود، بلکه
اعتراض به مجموع
سیاست های
اقتصادی و سیاسی
و اجتماعی حکومت
طی سه دهه اخیر
بود، علیه فقر به
خیابانها آمدند،
علیه دروغگوئی و
وارونه جلوه دادن
واقعیات جامعه آن
هم بنام "مردم"
در صدا و سیما به
خیابانها آمدند.
علیه یاوه گوئی
های امام جمعه ها
به خیابانها
آمدند. از بیم
گران تر شدن قیمت
ها به بهانه
سهمیه بندی بنزین
به خیابان آمدند.
بنزین روی این
حریق ریخته شد.
آنها که در این
روزها به سرکوب
مردم افتخار می
کنند و بقول
خودشان 48 ساعته
کف خیابانها را
جمع کردند، خود
را فریب میدهند
زیرا مردم که خود
در صحنه بوده اند
و همه چیز را
میدانند.
آنها که مدال
سرکوب شورش مردم
را به سینه زده
اند به مدارس
(بویژه دخترانه)
ابلاغ کرده اند
که برای حمایت از
سرکوب شورش دانش
آموزان را به
خیابان بفرستند.
به ما اطلاع داده
اند که بسیار از
خانواده ها برای
پرهیز از این
تظاهرات نفرت
انگیز و نمایش نخ
نما و تکراری
فرزندان خود را
به مدرسه
نفرستاده اند.
این سه عکس را هم
از یکی از کلینیک
های شیراز برای
ما فرستاده اند و
نوشته اند که در
جریان سرکوب مردم
از گلوله های
ساچمه ای چند
شاخه هم استفاده
شده و عده زیادی
فلج و کور شده
اند. در یک شب
تقاضای یکصد سی
تی اسکن چشم
داشتیم. علاوه بر
کشته شدگان، این
بار از سرکوب
مردم شمار بسیاری
فلج و کور بر جای
مانده است. |