ماجرای مبتلا
ساختن نزدیک به
300 تن از اهالی
یکی از روستاهای
شهرستان لردگان
بنام "چنار
محمودی" که منجر
به شورش مردم شده
نه پایان یافته و
نه باید آن را
پایان یافته تلقی
کرد. مردم خشمگین
علاوه بر
فرمانداری و
اداره بهداشت،
دفتر امام جمعه
را هم به آتش
کشیدند. در خود
اصفهان جمع زیادی
از بختیاری ها
روز شنبه
راهپیمائی همدردی
با مردم قربانی
ایدز در روستای
چنار محمودی برپا
کردند و پل خواجو
را بستند. نیروی
انتظامی راههای
ارتباطی به
لردگان را تحت
کنترل گرفته و
اجازه ورود
اتومبیل های
شماره تهران به
این شهرستان را
نمی دهد. حکومت
در این ارتباط هم
مانند همه موارد
مشابه بجای حقیقت
گوئی و دست یاری
به سوی خود مردم
دراز کردن برای
کشف فاجعه یکبار
دیگر از همان
شیوه های گذشته،
یعنی متهم کردن
این و آن، نقش ضد
انقلاب و...
استفاده کرد.
مصاحبه مضحک
استاندار چهار
محال بختیاری
نمونه این شیوه
نخ نما بود. او
که "اقبال عباسی"
نام دارد در
مصاحبه خود گفت:
«عموم مردم
لردگان همراهی و
همکاری خوبی با
نیروهای انتظامی
و امنیتی داشته و
دارند.
(از جمله به آتش
کشیدن ادارات و
دفتر امام جمعه!)
متاسفانه یک خرده
جریان پیچیدهای
در دل تجمع مردم
به دنبال اهداف
خود بود و یکی از
دستگیرشدگان
فرزند یک ضد
انقلاب سرشناس
است.»
مسئله اصلی اینست
که چطور بچه 5
ساله و فلان
دختری که هنوز
ازدواج هم نکرده
(ادعای روز اول
مقامات در باره
ابتلای به ایدز
در این روستا)
دچار ایدز شده
است و آنوقت
استاندار بدنبال
خرده جریان است و
یک دستگیر شده را
پیراهن عثمان
کرده است. وزیر
بهداشت که اگر در
لردگان پیدایش
شود، تکه بزرگش
گوشش خواهد بود
در مصاحبه خود
گفت:
«اوضاع شهر
لردگان عادی است،
نیروهای انتظامی
و مردمی در
هوشیاری کامل
مراقب اوضاع
هستند.»
نماینده لردگان
در مجلس هم که از
ترس شکسته شدن
قلم پایش توسط
مردم جرات نمی
کند به لردگان
برود گفت:
«آرامش در روستا
برقرار است.
اعلام آمار
مبتلایان بر حسب
پروتکل وزارت
بهداشت محرمانه
است.»
برخی از اطلاعاتی
را که در بالا
خواندید مستقیما
از خود محل برای
پیک نت ارسال شده
است. از جمله
مسدود بودن راه
ورود به لردگان و
آتش زدن دفتر
امام جمعه. همین
گزارش دهندگان
تاکید می کنند که
هنوز نمی توان
قضاوت کرد چگونه
"سرنگ" های آلوده
به روستا منتقل
شد و چرا برای
آزمایش قند خون
دنبال پسر بچه 5
ساله فرستاده اند
و او را هم به
ایدز مبتلا کرده
اند. همه قرائن
نشان میدهد که
آنچه روی داده
سازمان یافته
بوده است و شاید
هدف اصلی
برانگیختن خشم
بختیاری ها
بوده
که بصورت سنتی
سلاح درمیان آنها
پخش است. حکومتی
که میگوید پهپاد
را روی هوا شکار
می کند و مدعی
دستگیری شبکه های
جاسوسی امریکا
"سیا" در ایران
است نمیتوانست
جلوی این فاجعه
که بعید نیست
بزودی اخبار
مشابه آن از دیگر
نقاط ایران نیز
منتشر شود را
بگیرد؟ این سرنگ
ها از کجا آمدند؟
و چرا در چنار
محمودی که یکی از
روستاهای آرام و
بدون کشاکش های
قومی و منطقه ای
بوده باید هدف
گرفته شود؟
باید واقعیت کشف
شود و مردم در
جریان آن قرار
گیرند. واقعیت،
نه یک خیمه شب
بازی تکراری
مانند اعترافات
تلویزیونی که
درباره ترور
دانشمندان اتمی
همه شاهد آن
شدند. به این
دلیل است که نمی
توان ماجرا را
خاتمه یافته تلقی
کرد و نباید هم
چنین کرد! |