گام اول سه ماهه خواهد بود؟

آغازتوافق وپایانمذاکرات وین

از امروز آغاز می شود!

 

درمراسم میثاق فرماندهان نظامی با انقلاب ۵۷

کم سابقه ترین ستایش

حسن خمینی از علی خامنه ای

(پیک هفته ۱۰۹)  ۱۹ بهمن  ماه ۱۴۰۰ - ۸ فوریه  ۲۰۲۲

 pyknet100@gmail.com


 ۱۹ - ۱۸ بهمن

خبرهای
 سیاسی - اجتماعی


 ۱۹ - ۱۸ بهمن

رویدادهای منطقه

 و جهان


 ۱۹ - ۱۸ بهمن

منتخب اخبار
هنری و فرهنگی


 ۱۹ - ۱۸ بهمن

منتخب اخبار
شهرستان ها


  ۱۹ - ۱۸ بهمن

منتخب اخبار ورزشی


 ۱۹ - ۱۸ بهمن

منتخب اخبار اقتصادی

عنوان اول پیک نت ۱۹ بهمن

رهبر بتدریج مخاطب

منتقدان‌وناصحان قرارمیگیرد!

بتدریج وارد مرحله ای شده ایم که انتقادها از وضع موجود کشور، حداقل آهسته و کمرنگ اما بصورت علنی متوجه رهبر جمهوری اسلامی می شود. شاید رهبر جمهوری اسلامی با پرهیز از مصاحبه با روزنامه نگاران داخلی و یا پرهیز از دیدار مستقیم با مردم و نه دیدار با کسانی که دستچین شده به دیدارش برده می شوند، بر این باور بود که بهتر است فاصله خود را از مردم حفظ کند تا از گزند انتقاد مستقیم در امان باشد و نوعی قداست را برای خود حفظ کند. بویژه با این اندیشه که اگر از او انتقاد شود، اقتدار او در میان نظامی ها و حتی روحانیون بتدریج آب می شود. همه این محاسبات را شاه نیز سالها مراعات کرد و مجیز گویانی که اطرافش را گرفته بودند مشوق او در ادامه این روش بودند. تا آنجا که "شجاع الدین شفا" اعتبار ادبی خود را خرج این مجیزگوئی و چاپلوسی کرد و لقب "آریامهر" را برای اعلیحضرت کشف کرد و خطاب شاه با این لقب طی بخشنامه ای به همه ادارات و روزنامه ها و رسانه ها ابلاغ شد. ما به سالگرد سرانجامی رسیده ایم که کاشفان حفظ فاصله میان شاه و مردم و خود شاه تصورش را هم نمی کردند. سیدضیاء طباطبائی آن سیاستمدار زیرکی که از حوزه علمیه در آمد، عبا و عمامه را کنار گذاشت و ریش خود را تراشید و عامل کودتائی شد که بساط قاجاریه را جمع کرده و رضاخان را رضاشاه کرد، در خاطراتی که از او بصورت مصاحبه ای مفصل بر جای مانده و متاسفانه در جمهوری اسلامی آن را بسیار سانسور کردند و سپس تجدید چاپ، نکات تاریخی بسیاری را فاش می کند. از جمله درباره روزی که به دیدار شاه رفت تا سلامتی او را که از یک ترور در کاخ جان بدر برده بود عرض شکر کند. شاه هنوز در کاخ مرمر بود. سید ضیا در خاطراتش می گوید: رجال مملکت برای رفتن نزد شاه و گفتن سرسلامتی از هم سبقت گرفته بودند، اما من صبر کردم و با تاخیر چند روزه به دیدار اعلیحضرت رفتم. برای ورود من به کاخ هیچکس مانع نمی شد و سئوال هم نمی کرد. این دستور خود ایشان بود. مستقیم رفتم و وارد اتاق کار شاهنشاه شدم. ایشان کنار پنجره ایستاده و باغ را نگاه می کردند. تعظیم کردم و ایشان که متوجه ورود من شده بودند، با اندوه و نگرانی رو به من کرده و گفتند: «می بینی سید! انسان در خانه خودش هم در امان نیست. عرض کردم تفصیر خودتان است! ایشان با تعجب و اعتراض گفتند: تقصیر من؟ عرض کردم: بله، برای این که شما از مردم فاصله گرفته اید. مردم دوست دارند شاهشان را در میان خودشان ببینند و مشکلات را مستقیما به ایشان بگویند. شما گاهی از اتومبیل پیاده شوید و به میان مردم بروید. آن دیدار تمام شد و من فکر کردم حرف و توصیه من تاثیر خود را می گذارد، اما چنین نشد. اعلیحضرت از کاخ مرمر که وسط تهران بود کوچ کردند به کاخ نیاوران و از آن پس بجای آن که با اتومبیل اینسو و آنسو بروند با هلیکوپتر اینطرف و آنطرف رفتند!»

سخن از دیروز نیست، بلکه از امروز و در جمهوری اسلامی است که بسیاری امور به تقلید است از دو دوران دو پهلوی. آن روز که علی اصغر حاج جوادی جرات کرد و نامه ای به رئیس دفتر شاه نوشت و اوضاع خراب مملکت را تشریح کرد، شاه نه تنها سخن او را برنتافت بلکه دستور دستگیری اش را هم داد. او سالها بود که عادت نداشت کسی مستقیم با او صحبت کند و بگوید در شهر چه می گذرد.

باز گردیم به امروز که دو سال پس از نامه سرگشاده آیت الله خوئینی ها خطاب به رهبر و توصیه به تجدید نظر در سیاست های سه دهه گذشته، حالا دیگرانی این حلقه را تنگ تر کرده و حتی در روزنامه ها از همان یکه تازی می نویسند که در گذشته منجر به انقلاب ۵۷ شد. بحث از این نیست که گردش به شرق خوب است یا گردش به غرب. بلکه بحث بر سر گفتگوی مستقیم با مردم و گفتن دلائل اتخاذ هر سیاستی است و بسیج آگاهانه مردم برای تحقق آن سیاست. این سرمقاله شماره روز گذشته روزنامه جمهوری اسلامی به قلم مسیح مهاجری مدیرمسئول آن را بخوانید:

«امروز با گذشت ۴۳ سال از پیروزی انقلاب اسلامی به جائی رسیده‌ایم که اولاً غیر از یک تفکر خاص هیچکس و هیچ جمعی کمترین سهمی در رسانه ملی ما ندارد چه رسد به دگراندیشان و مخالفان. ثانیاً تخریب این و آن، حرف اول و آخر قدرتمداران ما و ابزارهای تبلیغی وابسته به آنها ازجمله رسانه ملی است. و ثالثاً در تمام زمینه‌های استفاده از قدرت، اخلاق را به فراموشی سپرده‌ایم و با اینحال خود را مظهر انقلاب اسلامی معرفی می‌کنیم. اگر نخواهیم خود را فریب بدهیم، باید اعتراف کنیم که این وضعیت اسفبار نشان می‌دهد ما برای حفاظت از انقلاب به یک انقلاب اخلاقی بر مبنای تعالیم اسلامی نیازمندیم.»


نامه دبیرکل حزب اعتماد ملی به اژه ای

آزادی کیوان صمیمی، آغاز تجدید

رسیدگی به پرونده های سیاسی است؟


غرب در جستجوی راه حل دیپلماتیک

دیدار پوتین با مکرون

در دو سوی میز بلند و سفید


سخنان سرلشکر باقری

با دسته بندی های سیاسی

در سپاه قرار است مقابله شود؟


ناتوانی رئیسی صدای مجلسی ها را هم در آورده

رهبرج. اسلامی و رئیس جمهور

نقش اپوزیسیون را بازی میکنند


سخنگوی حزب اعتماد ملی:

شاه صدای مردم را دیر شنید

ج.اسلامی هم میخواهد دیر بشنود؟


عنوان اول پیک نت 18 بهمن

ترمز خشونت درایران را
حکومت ومردم باهم بکشند!

انتشار فیلم چند حادثه دلخراش وتکاندهنده که یکی مربوط به بریدن سر یک زن توسط شوهرش در خوزستان است و دیگری بریدن سر یک مامور پلیس از سوی یکی از اوباش مسلح به قمه، دو بحث را موجب شده است. نخست بحثی حکومتی برای افزودن بر اختیارات پلیس برای استفاده از سلاح گرم در صورت مواجهه با مهاجمین مسلح به سلاح سرد و گرم و دیگری یک بحث کارشناسی و اجتماعی. این که پلیس باید این اختیار را داشته باشد تا در صورت مواجهه با مهاجم مسلح از سلاح خود استفاده کند امری غیر طبیعی نیست و تقریبا در اغلب کشورهای جهان - اروپا وامریکا نیز- رایج است. در ایران نیز تاکنون پلیس و نیروی انتظامی برای آتش گشودن به روی مردم بی سلاحی که تظاهرات می کرده اند نه تنها کوتاهی نکرده بلکه زیاده روی هم کرده است. بنابراین بحث تصویب قانونی که به پلیس اختیارات بیشتری برای استفاده از سلاح گرم بدهد چندان محلی از اعراب ندارد مگر آن که قانونی مشخص برای شلیک به طرف اوباش مسلح به سلاح سرد و گرم مورد نظر باشد.

اما بحث دوم؛ یعنی بحث اجتماعی و کارشناسی. نخست این که عامل اصلی ترویج و دامن زدن به خشونت در 4 دهه گذشته خود حکومت بوده است. با اعدام و شکنجه و سرکوب خیابانی، ریختن به خانه های مردم و انجام قتل، ربودن و به قتل رساندن مخالفان از یکسو و با دامن زدن به تعصب های دینی و مذهبی مانند ناموس پرستی و یا ممنوعیت ها و محرومیت هائی که بی وقفه برای زنان قائل شده است. بنابراین، اگر قانونی باید تصویب شود و جزائی باید درنظر گرفته شود، ابتدا برای کارگزاران امنیتی و انتظامی حکومت بعنوان مجریان و پیش از آن برای آمران خشونت است.

در حاشیه این دو بحث، بحث دیگری نیز بدنبال ممنوعیت انتشار سایت خبری بنام "رکنا" بدلیل انتشار فیلم سر بریدن یک زن در خوزستان وگرداندن آن توسط شوهرش در شهر. ما با توقیف و ممنوعیت انتشار هیچ رسانه ای موافق نیستیم، اما با توضیح و تفهیم رسانه ها در باره عوارض انتشار این نوع فیلم ها و خبرها موافق هستیم. زیرا انتشار این فیلم ها و عکس ها و حتی خبرها، به خشونت در جامعه دامن می زند و بتدریج جامعه را به دیدن و شنیدن و خواندن این نوع جنایات بی تفاوت می کند و آن را امری عادی جلوه می دهد. ما، خود نیز تا آنجا که توانسته ایم در این زمینه مراعات توصیه ای را کرده ایم که به دیگر رسانه ها می کنیم. حتی پیش از انقلاب 57 نیز این نوع مراعات ها نه با زور حکومتی، بلکه بر اساس قراری که بین مدیران و سردبیران رسانه ها وجود داشت مراعات می شد. حداکثر، مجلات پیرامون حوادثی اینگونه گزارش تهیه می کردند و حتما در حاشیه آن با جامعه شناسان و کارشناسان اجتماعی نیز گفتگو می کردند.


سفر پوتین به چین غرب را گیج کرده

دو قرار داد 10 ساله

نفت و گاز روسیه  برای چین


آغاز پیشنهاد غرب برای راه حل دیپلماتیک

ادعای برگزاری

رزمایش بزرگ اتمی روسیه!


چینی ها دوان دوان به ایران رسیده اند

نخستین شهرک چینی در شرق تهران

این فیلم مربوط به یکی از شهرک هائی است که شرکت های چینی در حال ساخت آن در اطراف تهران هستند و تا آنجا که از روی فیلم میتوان فهمید و با توجه به تجربه و سرعت کار چینی ها در خانه سازی، این شهرک تا پیش از تابستان آماده خواهد شد. فروش آن چگونه خواهد بود؟ فضای سبز آن، اندازه آپارتمان ها و مصالح آن نیز اعلام نشده است. اگر شهرداری تهران بتواند تاسیسات آن را به سرعت راه اندازی کند و آب و برق آن نیز بموقع وصل شود، آنوقت تهرانی ها با یک شهرک چینی آشنا خواهند شد. تا آنجا که می توان حدس زد این شهرک در مسیر تهران به آبعلی در حال ساخت است. شاید با این آپارتمان سازی، کم کم ایرانی ها به این واقعیت پی ببرند که چین فقط جنس های بنجلی که تجار ایرانی به ارزان ترین قیمت از چین وارد می کردند و هنوز هم می کنند تولید نمی کند، بلکه این تجار سودجوی ایران هستند که بنجل وارد می کنند. تا آنجا که اطلاع هست، چینی ها سرگرم احداث یک جاده طویل در مسیر تهران به شمال هم هستند. بخشی از چین ستیزی که در ایران به آن دامن زده می شود، تلاش تجار و آن شرکت های ایرانی است که به سود حداکثر و کیفیت حداقل و چاپیدن مردم عادت کرده اند و حالا نگران حضور رقیب قدرتمندی بنام چین هستند که تابع بالا وپائین رفتن قیمت دلار در ایران نیستند، بلکه تابع قراردادهائی هستند که با دولت و یا شرکت های دولتی می بندند.


حساب بانکی

DEUTSCHE BANK

BIC: DEUTDEDBBER

IBAN. DE 31100700240459374500

 

----------------------------

برای تماس با پیک نت

 ازآدرس ای میل زیر استفاده کنید:

  infos@pyknet.net

 

آدرس پستی

N.Vernis

Postfach 200208
  13512 Berlin

Germany

----------------------------

Site Meter Site Meter

pay pal پیک نت برای دریافت آبونمان و کمک های مالی

آدرس ای میل ویژه pay pal

4peiknet@gmail.com

 

 



کدام مطلب پیک نت روزگذشته

بیشتر خوانده شد؟

عنوان اول پیک نت روز گذشته (دوشنبه) که تحلیلی اجتماعی در ارتباط با قتل یک زن از سوی شوهرش در شهر اهواز بود روی تلگرام این روزنت نزدیک به ۶ هزار خواننده بود و در مقایسه با دیگر مطالب بیشترین مخاطب را داشت. روی فیسبوک پیک نت بیشترین خواننده را خبری تفسیری نقش مشترک رهبر و رئیسی بعنوان اپوزیسیون داشت اما بیشترین اشتراک گذاری را گزارش تفسیری مربوط به کاهش قیمت دلار در ایران داشت.
آدرس فیسبوک پیک نت
https://www.facebook.com/

pyknet1357/


تلگرام پیک نت


 فیسبوک پیک نت


سایت بین المللی

آمار سایت های خبری فارسی

پیک نت:

Monthly Visitors: 504,930


صفحات اول

روزنامه های امروز ایران