دو انفجار مرگبار
در فرودگاه کابل
که منجر به نزدیک
به یکصد قربانی
از میان مردم
طالب خروج از
افغانستان،
نیروهای امریکائی
و حتی تعدادی از
نیروهای طالبان
شد، موجب نشد که
خروج نیروهای
نظامی امریکا از
افغانستان به
تاخیر بیفتد. این
انفجار را گروه
داعش که در
افغانستان نام
خود را "دولت
اسلامی خراسان"
گذاشته برعهده
گرفت. کشته شدن
شماری از نیروهای
طالبان (البته به
ادعای رهبری
طالبان که اکنون
در کابل مستقر
شده) چند نشانه
در خود دارد:
1- بین داعش و
طالبان رقابت
مسلحانه بر سر
قدرت وجود دارد و
این رقابت می
تواند صحنه نوینی
از انفجار و
کشتار را در
افغانستان به
دنبال آورد.
2- روند به رسمیت
شناختن دولت
طالبان را به
امید مقابله این
دولت با داعش
سرعت بخشد. امری
که وزیرخارجه
پاکستان با سفر
به جمهوری های
آسیائی همسایه
افغانستان و
بویژه ایران
بدنبال آنست و
انفجار کابل او
را برای رسیدن به
هدف یاری کرد.
3- تشکیل دولت
فراگیر با هدف
بهره گیری از همه
اقوام و مذاهب و
ساختار دولتی
حکومت سرنگون شده
افغانستان را
بدنبال آورد.
4- زنگ های
خطراتی نوین را
برای ایران به
صدا در آورد.
بویژه که داعش
نام خود را
"حکومت اسلامی
خراسان" نهاده
است. این دولت می
تواند در داخل
ایران و از میان
مهاجرین جدید و
یا حتی مهاجرین
سابق افغانستان
نیرو جذب کند.
شاید در آینده
نزدیک انفجارهائی
نظیر آنچه در
فرودگاه کابل روی
داد را بزودی در
مشهد شاهد باشیم.
این خطر می تواند
یک پیامد توطئه
آمیز را نیز
همراه داشته باشد
که اگر جمهوری
اسلامی خامی کرده
و در چاله آن
سقوط کند فاجعه
بار خواهد بود.
این خطر گسیل
نیروی نظامی (از
جمله سپاه
فاطمیون سپاه قدس
به افغانستان
برای مقابله با
داعش است که عمده
نفرات آن مهاجرین
سابق افغانستان
هستند.) چنین
اقدامی به معنای
قرار گرفتن در
کنار واحدهای شبه
نظامی طالبان در
افغانستان است که
هنوز تبدیل به
ارتش نشده اند و
شاید سپاه و بیت
رهبری در چاله
این وسوسه بیفتند
که در شکل گیری
ارتش منظم و یا
غیر منظم طالبان
در افغانستان
آستین ها را بالا
بزنند. حتی اگر
پاکستان هم مشوق
چنین اقدامی باشد
و قول همگامی و
همراهی نیز بدهد،
باز هم نباید
دراین چاله پا
گذاشت. چاله ای
که به چاه تبدیل
خواهد شد و
بازتاب های اولیه
آن موج انفجار و
کشتارهای کور در
داخل ایران خواهد
بود.
فعلا و تا اینجا،
جمهوری اسلامی هم
در بستن مرزها و
احتیاط بسیار
برای پذیرش
فراریان از
افغانستان که می
تواند در میان
آنها نفراتی از
داعش هم خود را
جا زده باشند، از
خود درایت نشان
داده است. همچنان
که در به رسمیت
شناختن طالبان
شتاب به خرج
نداده است. اگر
این احتیاط و عدم
شتاب، توام شود
با همآهنگی
تنگاتنگ با
تاجیکستان،
ازبکستان،
ترکمنستان،
پاکستان و ترکیه،
گامی بلند و
منطقی برداشته
شده است. هم در
پذیرش فراریان
افغانستان و هم
نحوه مقابله با
داعش و حتی
همکاری با طالبان
و دولت ائتلافی
که همه امید آنست
که تشکیل شده و
در کابل مستقر
شود.
این، تقریبا همان
سیاستی است که
تاکنون مسکو،
پاکستان و تا
حدودی پکن داشته
اند. سخنگوی
وزارت خارجه
روسیه "ماریا
زاخاروا" یک روز
پس از دو انفجار
پر تلفات فرودگاه
کابل، پس از
سخنان جو بایدن
رئیس جمهور
امریکا که مدعی
شد بزودی پاسخ
این انفجارها را
با حمله به مراکز
داعش در
افغانستان خواهیم
داد، در برابر
این سئوال که آیا
مسکو حاضر است با
امریکا در زمینه
مقابله با داعش
در افغانستان
همکاری کند، با
هوشیاری و نیش
زبان گفت: "روسیه
تاکنون چنین
درخواستی را از
واشنگتن دریافت
نکرده است و ضمنا
برای ما این
سئوال مطرح است
که مگر امریکا
میداند مخفیگاه
های داعش در
افغانستان کجاست
که می خواهد به
آنها حمله کند؟
اگر میداند چرا
قبلا چنین حملاتی
را نکرد؟" |