اقدام تروریستی
در شاهچراغ شیراز
که ظاهرا و تا
اینجا ۳۰ قربانی
داشته، درمیان
بسیاری از مردم،
اقدامی سازماندهی
شده از جانب
نهادهای امنیتی
خود جمهوری
اسلامی ارزیابی
شده است. پیش
زمینه این
ارزیابی اقداماتی
مشابه آن در
گذشته است که در
کنار دیگر بی
اعتمادی ها به هر
حرف و اقدام
حکومتی موجب چنین
برداشتی در میان
مردم شده است.
البته نظرات و
ارزیابی های
دیگری هم مطرح
است که عمق
تحلیلی دارد. از
جمله این که
اقدام تروریستی
شاهچراغ بازتاب
سرکوب اعتراضات
اخیر در بلوچستان
است. سرکوبی که
هنوز شمار کشته
شدگان آن رسما
اعلام نشده است.
در پشت این تحلیل
تحریکات محافل
"وهابی" و گرایش
های طالبانی و
داعشی برای
برپائی جنگ شیعه-
سنی در ایران
مطرح است که بی
وقفه از سوی
تلویزیون های سه
قلوی لندن بصورت
تحریک آمیز تشویق
شده و تلاش می
شود که مناطقی از
کردستان ایران را
نیز به آن وصل
کنند. البته این
تلویزیون ها
سیاست های
استراتژیک لندن و
امریکا و اسرائیل
را اجرا می کنند
و گزارشگران و
گویندگان آنها
حتی اگر تفکر
سیاسی هم داشته و
مخالف جمهوری
اسلامی هم باشند،
تنها مجری اند و
کارمند و پول
اجاره خانه و
خورد وخوراک خود
را از این
تلویزیون ها
دریافت می کنند.
به همین دلیل
آنها را نمی
تواند رسانه خطاب
کرد، بلکه
بلندگوهای سیاست
خارجی کشورهائی
اند که از آنها
نام بردیم. طبیعی
است که برخی از
این مجریان مهاجم
تر و در سخن گفتن
برانداز و برخی
متین تر و در
واقع فاقد آن
جسارتی اند که
گروه اول دارند.
بهرحال، بحث سه
تلویزیون نیست،
بلکه بحث اقدام
تروریستی شاهچراغ
شیراز و برداشت
هائی است که
مردم، بی اعتماد
به گفته های
حکومتی ها، از
این رویداد
دارند. بخشی از
ماجرا، علاوه بر
سایت هائی که با
نام های جعلی
دراین روزها راه
انداخته اند تا
جنگ روانی را
وسعت ببخشند (از
جمله یک کانال
تلگرامی بنام
سیمای جمهوری
اسلامی) واقعیت
اینست که اختلاف
نظر بر سر نحوه
عبور از بحران
کنونی بین همه
نهادها و از جمله
نهادهای امنیتی و
نظامی وجود دارد.
اگر چنین نبود
رهبر جمهوری
اسلامی از این
نهادها نمی خواست
تا
"به
صورت یک ید واحد
عمل کنیم"!
بدین ترتیب و بی
آن که بتوان
نتیجه قطعی از دو
نظری که در ابتدا
به آنها اشاره
کردیم گرفت، باید
دید در روزهای
آینده چه اطلاعات
و مستنداتی به
دور از کارهای
تبلیغاتی که
رسانه های حکومتی
می کنند در باره
رویداد شاهچراغ
منتشر خواهد شد. |