حماقت
تا کجا؟
بچگی
تا چه وقت؟
محمدجواد روح- صمیمانه تر
تا کی این حماقت ادامه خواهد یافت؟
آن سردستههایتان که یک
مویشان به صد تا امثال شما
میارزید، حالا برنامه پرکن شوهای احمقانه صدای
آمریکا شدهاند. شما چه خواهید شد،
نمی دانم.
عکسش را
میسوزانید؟
که چه بشود؟ که تداوم حماقت خودتان
را ثابت کنید؟ همان حماقت این چند ساله
و خالی گذاشتن میدان برای این
منفور دروغگو و امثال او کافی نبود که حالا
با آتش زدن عکسش، میخواهید ثابت
کنید که احمقتر از این حرفهایید؟
شما
اگر اندکی عقل و تحلیل داشتید،
کاری نمیکردید که چهره شود؛ نه اینکه توی
سر اصلاحطلبان و حتی مهندس سحابی
و دکتر یزدی بکوبید، تا حالا این آقا
برایمان رئیسجمهور شود و شما هم
برای آنکه از قافله عقب نمانید و لابد
مرزبندیتان را با او نشان دهید،
عکسش را آتش میزنید و دوربین تلویزیون
را میشکنید!
نه برادر عزیز! نه خواهر فرهیخته!
نه،نه،نه... احتیاجی به این کارها
نیست. مرزبندی شما با امثال احمدینژاد روشن است.
شما کاملا با او متفاوت هستید. به
اندازه تفاوت یک آدم عاقل و تعدادی احمق!
عاقلی
که هر چند آشکارا دروغ میگوید و
از هر ابزاری برای فریفتن عوام و تحکیم
قدرت استفاده میکند، اما دستکم،
میداند که چه میخواهد و برای
خواستهاش از کدام راه باید برود.
اما شما چه؟ میدانید به دنبال چه
هستید؟ فقط به راهی که رفتهاید، بنگرید! از
طرح احمقانه رفراندوم و
«کلیک،کلیک-بنگ،بنگ»
شروع کردید و به آتش زدن عکس
احمدینژاد رسیدید. بگذریم که در این مسیر
درخشان(!) چقدر بر سر اصلاحطلبان
کوبیدید و چقدر پیکر نیمهجان اصلاحات
را با دلیل و بیدلیل، لگدمال
کردید.
نه عزیزان!
حماقت
بس است. این لمپنیسم شایسته دانشجو
نیست. بروید به جای این کارها کمی فکر
کنید. من توقع زیادی هم ندارم.
نمیگویم که بروید و کار تئوریک کنید. چون
دوباره میروید پیش آن استادان
عزیزی که در بحبوحه دعواهای عصر اصلاحات،
فیل روشنفکریشان یاد هندوستان
کرده بود و ظاهرا هیچ کاری مهمتر از زیر
سؤال بردن شیعه و حکومت پیغمبر
نداشتند!
از
این کارهای تئوریک نکنید؛ لطفا! به
جایش بنشینید و مثلا فکر کنید که همین
حماسه اخیرتان به سود چه کسی شد؟
جز کسی که عکسش را آتش زدید؟ اما
انصافا از این جهت، کارتان عاقلانه
بود. شما مدتهاست کارتان شده آب ریختن
به آسیاب امثال احمدینژاد. این
بار آتش ریختید!
|