همه مردم برای اطلاع رسانی به یکدیگر کمک کنند. این دولت از نظر مردم مشروعیت ندارد و مردم به آن اعتماد ندارند. مردم باید بتوانند در چارچوب قانون اعتراضات خود را نشان دهند، در غیر اینصورت ما به سمت تقابل های قومی، ملی، مذهبی و قبیله ای خواهیم رفت.
"علی مزروعی" نماینده مجلس ششم و از چهره
های شاخص اصلاح طلبان مسلمان جمهوری
اسلامی است. تاکنون، بیشتر او را کارشناس
اقتصادی می شناختیم و اکنون به موجب آخرین
نوشته ای که در وبلاگ شخصی اش منتشر کرده،
سرگرم مطالعه ای ریشه ای در احوال تاریخ
مبارزات سیاسی و سرنوشت حاکمیت های
استبدادی در ایران است. وی در آخرین نوشته
خویش اشاره به کتاب تازه انتشار یافته
خاطرات مهندس عزت الله سحابی می کند که با
نام «نیم قرن خاطره
و تجربه» در ایران انتشار یافته است. این
کتاب خاطرات سحابی را از کودکی تا انقلاب
57 در بر می گیرد و این درحالی است که
خاطرات او از انقلاب و جمهوری اسلامی شاید
خواندنی تر از خاطراتش از دوران مبارزه با
رژیم شاه باشد. سحابی از مشهورترین
زندانیان مذهبی دوران شاه بود که با آغاز
انقلاب و شکل گیری شورای انقلاب با تائید
آیت الله خمینی عضو آن شد. در دولت
بازرگان رئیس سازمان برنامه و بودجه شد
و... در سالهای ریاست جمهوری هاشمی
رفسنجانی و وزارت علی فلاحیان بر وزارت
اطلاعات و امنیت بار دیگر سر از زندان در
آورد. خواستند او را – به قول هاشمی-
گوشمالی بدهند و آنها که این گوشمالی را
خواستند بدهند فراموش کردند که در ادامه
این بازی خطرناک، این شتر مقابل خانه
خودشان هم زانو خواهد زد. وضع و موقعیتی
که اکنون هاشمی و بسیاری دیگر از طرفداران
این بازی های امنیتی و باصطلاح "رو کم
کردن" ها در 9 ماه اخیر دارند! و شک نیست
که این آسیاب خواهد چرخید و نوبت بازیگران
امروز نیز خواهد رسید. از فرماندهان سپاه
و احمدی نژاد تا علی خامنه ای و فرزندش
مجتبی. چنان که نوبت به احمد خمینی هم
رسید!
این، از سر اتفاق نیست که سحابی در
خاطراتش نشان میدهد که در ایران، مستبد و
قربانی استبداد سرانجامی یکسان پیدا کرده
اند: هیچکدام سر سالم به گور نبرده اند!
مزروعی می نویسد:
با خواندن این کتاب همچون دیگر کتابهای
مشابه درمی یابیم که در تاریخ
معاصرما همه افرادی که
بگونه ای وارد
جریانات سیاسی و مبارزاتی علیه وضع
موجود و استبداد و استعمار در مقاطع مختلف
شده اند از نخبه ترین و
تحصیکرده ها و روشنفکران جامعه ما بوده
اند و در پی آرمانهایی بلند و در
راس همه آنها عدالت و آزادی و مردم
سالاری، اما رفتار حاکمان مستبد و
وابسته با اینان یکسان بوده است و آنهم
سرکوب و به بند و زندان و شکنجه و
اعدام کشاندن و ایجاد رعب برای خفه کردن
صدای منتقدان و مخالفان و در
نهایت خاموش کردن جامعه و حاکمیت
قبرستانی، و هرچند اجرای این سیاست ها در
کوتاه مدت جواب داده، اما در نهایت این
مستبدان نیز خود مغلوب همین سیاست ها شده
و
با شورش و انقلاب و انفجار اجتماعی سقوط
کرده اند و عجیب اینکه هیچ
حاکمیتی از حاکمیت قبلی پند و عبرت نگرفته
است!
در تاریخ معاصر ایران کمتر فرد سیاسی ای
بوده که سرِ سالم به گور برده باشد! و
جالب این است که این قاعده سر سالم به گور
نبردن
متوجه حاکمان و
دولتمردان
مستبد هم بوده است!
گاهنامه خبری، فرهنگی و اجتماعی “صفیر”
منتشر شده است. این گاهنامه از سوی اداره
کل اوقاف و امور خیریه استان تهران منتشر
می شود. در شماره جدید که در بهمن ماه
انتشار یافته موسس فقید بنیاد خیریه علمی
و فرهنگی ابوفاضل معرفی شده است. حجت
الاسلام مرادی سرپرست اداره اوقاف و امور
خیریه غرب تهران در باره موسس بنیاد مذکور
چنین می گوید:
مرحوم ...(تیمسار مهدی دادپی) که شرکت
هواپیمایی …(آریا) متعلق به وی بود. ایشان
از واقفین با اخلاص متدین و سلامت بود که
هیشه در بیانات خود چه در جلسات رسمی و چه
در جلسات غیر رسمی اظهار می داشت که من با
حضرت اباالفضل(ع) عهد بستم که این شرکت را
وقف نمایم و خود آقا ما را در به ثمر
رساندن این موقوفه یاری نمایند.
ایشان همیشه در جلسات یک صندلی خالی قرار
می داد و می فرمود مطمئن هستم که آقا
اباالفضل (ع) در جلسه حضور دارند و در
کنار من ، بنده را هدایت می نمایند.
(در اصل خبر اسامی سانسور شده. ما با کمی
جستجو سایت بنیاد مذکور و شرکت هواپیمائی
وابسته به آن را پیدا کردیم و اسامی را
داخل دو نیم دایره قرار دادیم. اما این
تنها یافته ما نبود. در سایت شرکت هوائی
آریا، درکنار انواع چاپلوسی های مشمئز
کننده که بصورت آگهی تبلیغاتی از این و آن
مقام ستایش شده، تبلیغ مهمانداران خوش قد
و بالا هم شده اما با این توضیح که
مهماندار هواپیما نباید فقط خوش اندام
باشد، باید اخلاق حسنه داشته باشد! سایت
آریا را از اینجا
ببینیند! شاید آن مدیر مدبر و ابوالفضل
شناس، صندلی خالی را برای چنین
مهماندارانی کنار دستش می گذاشته!)
زن در ادبیات
(بررسی آثار محمود دولتآبادی، رضا قاسمی،
مهرنوش مزارعی، فتانه سیدجوادی)
شرکتکنندگان:
دکتر نیره توکلی، پروانه زاهدیفر و صبا
واصغی
همراه با شعر خوانی محمد شمس لنگرودی
زمان: دوشنبه 17/12/1388 ساعت : 16:30
مکان: بزرگراه جلالآلاحمد، پلگیشا،
دانشکدهعلوماجتماعی دانشگاهتهران،
سالنکنفرانس انجمن جامعهشناسی ایران
سفرهای استانی فرمانده کل سپاه برای توجیه
کودتا و جلب حمایت از رهبر
نشانه های نگرانی
ازشکاف دربدنه سپاه و بسیج
سرلشگرعزیز جعفری فرمانده کل سپاه
پاسداران، چند ماه پس از کودتای انتخاباتی
22 خرداد و ضربات مهلک وارده به
اعتبار سپاه نزد مردم، سلسله سفرهای
استانی را در برنامه خود گنجانده است.
البته، او در این سفرهای باصطلاح مردمی،
عموما یا در گورستان شهرها برای بسیجی ها
سخنرانی می کند و یا در مجالسی که با شرکت
بسیج تشکیل می شود. موضوع سخنرانی ها نیز
تبلیغ حمایت از ولایت (خامنه ای) و دفاع
از کودتائی است که انجام شد. آخرین سفر وی
به "یاسوج" است که مهدی کروبی در آنجا
دارای نفوذ است.
کروبی از
لرهای الیگودرز است.
عزیز جعفری در همایش "تجدید میثاق با
ولایت" که در گلزار شهداییاسوج برپا شده بود، اهدافی را بعنوان آرمان های انقلاب 57
اعلام کرد که کوچکترین قرابتی با واقعیت
ندارد و بیشتر آرمان مصباح یزدی است تا
آرمان انقلاب 57. او گفت:
ادامه
محمد خاتمی در دیدار با گروهی از جوانان
ودانشجویان مجمع نیروهای خط امام که
بمناسبت تولد پیامبر اسلام با وی دیدار
کرده بودند:
«ما و شما جوانها نباید از این مسائل
کوتاه بیائیم و هرچه هم عدهای بر سر
ما زدند نباید دست بکشیم. باید حداکثر
تلاش خود را برای اقناع طرف به کار
ببریم تا این انحرافات اصلاح شود و جمهوری
اسلامی همانی شود که برایش
انقلاب کردیم.»
گروهی از دانشمندان اتمی آلمان، در یک
نشست مشورتی در شهر "برلین" پایتخت آلمان
شرکت کرده و با صدورقطعنامه ای نقض حقوق
بشر درایران را محکوم کردند. آنها در
بیانیه پایانی نشست خود اعلام داشتند که
بخشی از جنجال سازی های اتمی دولت ایران،
ایجاد انحراف در افکار عمومی داخلی و
خارجی و منحرف ساختن توجه عمومی از مسئله
اصلی درایران، یعنی نقض حقوق بشر است.
"گفتگوی اشپیگل
با هانس بلیکس،
که تحت نام
"امیدی
برای گفتگوی
اتمی
،و
راه حل سیاسی
باقی مانده؟" را
به تاريخ 27-11-
88 در پیک نت
خواندم.
به نظر مي رسد
نكته مهمی كه در
صحبت ها بليكس
وجود دارد اين
است: امريكا و
اروپايي ها به
جای درست كردن
تشنج در منطقه و
ایران بهتر است
کار کنند که مردم
از شر سانسور و
فیلترینگ و
پارازیت خلاص
شوند.
البته بليكس نمي
داند كه آنها
آگاهانه مي
خواهند راه حلی
غير راه حل درست
را انتخاب كنند
چون موجوديتشان
بستگی به جنگ و
تشنج دارد.
امريكايي ها مي
دانند كه
اپوزيسيون ايران
از هر جهت عاقل
تر از حاكميت
كنونی است. این
اپوزیسیون بويی
از ميهن پرستی
برد و مانند
احمدی نژاد بی
وطن و بی ريشه
نيست.
امريكايی ها خود
را به احمدی نژاد
نزديك تر می
دانند و بهمين
جهت كنگره غير
مدبرانه- به قول
بليكس- بودجه
ميليونی تصويب می
كند.
سلام - در رابطه
به خبرپیک نت در
مورد تبدیل شدن
مدارس دخترانه به
صومعه، می خواستم
به اطلاع برسانم
که همین طرح برای
دانشگاه های
دخترانه هم در
نظر است:
اینجا
را ببینید!
ضمنا
سخنرانی
علی خامنه ای در
مورد جدایی پسران
و دختران در
دانشگاه ها را هم
فراموش نکیند.
چون آب از سرچشمه
گل آلود است.
می گوید آقای
خمینی یکبار آقای
خامنه ای را
فرستاد نماز جمعه
که بگوید ما با
جدا سازی جنسیتی
دانشگاه ها
مخالفیم. حالا آن
سبو بشکسته و آن
پیمانه ریخته و
خود ایشان طراح
واقعی دانشگاه تک
جنسی است. دقیقه
سوم
این
فیلم را در همین
ارتباط ببینید!
ما را هم
سبز ببینید
سلام- من یک دردی
در دلم هست که
خواستم برای شما
بنویسم و آن این
که متاسفانه 80
درصد تبلیغات
جنبش سبز در داخل
و خارج از کشور
فقط سیاسی است و
چشم به طبقه ی
متوسط جامعه
دارد. درحالیکه
طبقه محروم و
پائین که زندگی
فقیرانه دارند،
بیکار شده اند،
بیمه ندارند،
کرایه خانه
ندارند، پول
تحصیل بچه هایشان
را ندارند و دهها
درد بی درمان
دیگر دارند هم
سبزاند، اما این
دردهایشان در
شعارها و تبلیغات
جنبش سبز جلوه
ندارد. ناامنی
اجتماعی، سفره
خالی، جنایات در
سطح جامعه،
بیکاری وحشتناک و
دیگر بدبختی های
آنها هم شاخه های
درخت سبز است.
باور کنید هست.
خدا پدر آقای
موسوی را بیآمرزد
که از ما هم یاد
می کند.