حادثه سازی های توام با تهاجم
اوباش لباس شخصی به مساجد محل
ختم آیت الله منتظری در قم و
اصفهان و همچنین حملاتی که به
دو بیت آیت الله منتظری و آیت
الله صانعی صورت گرفت، هرگز
نمی تواند چنان گردوخاکی به
پا کند که واقعیات زیر که به
نقل از محافل سیاسی ایران می
آید در پشت آن پنهان شود:
1- بعد از شش ماه سرکوب مردم
و رد تمام درخواست های موسوی
و کروبی از وزارت کشور برای
صدور مجوز یک راهپیمائی،
سرانجام مردم این فرصت حضور
را پیدا کردند. در تمام این 6
ماه احمدی نژاد، احمد جنتی،
رهبر، فرماندهان نظامی و بقیه
خرده ریزهای کودتا مردم را
عده ای اغتشاشگر معرفی کرده و
مدعی شده بودند که مردم
حسابشان را از اغتشاشگران جدا
کردند. موسوی و کروبی برای
سنجش میزان ادعای آقایان و
برای مشخص شدن شمار طرفداران
حکومت و طرفداران جنبش بارها
تقاضای مجوز راهپیمائی کرده
بودند. حتی در ماجرای حکومت
ساخته پاره شدن عکس آیت الله
خمینی نیز معاون وزارت کشور
درخواست مجمع روحانیون مبارز
را رد کرد و پاسخ کروبی و
موسوی را هم که تقاضای
راهپیمائی کرده بودند نداد.
یک نمایش مضحک پس از نماز
جمعه تهران برپا کردند که
سخنگویش را در همین شماره پیک
نت معرفی می کنیم. آیت الله
منتظری با درگذشت خویش جواز
این راهپیمائی را صادر کرد و
آنچه در روز دوشنبه در قم
اتفاق افتاد بزرگترین تودهنی
مردم به حاکمیت بود.
2- تظاهرات دوشنبه در قم نشان
داد که 20 سال تبلیغات علیه
آیت الله منتظری در شناخت
مردم از ایشان بی تاثیر بوده
است و سرانجام اشتباهی که
درباره آیت الله صانعی می
کنند نیز جز همین نخواهد بود.
3- تظاهراتی که روز سه شنبه
شیخ محمد یزدی، مصباح یزدی،
استانداری قم، با کمک سپاه و
نیروی انتظامی و بسیج در قم
راه انداختند، ضربه ای به
حاکمیت بود که ضربه دوشنبه را
کامل کرد. مردم بی اعتناء به
رجز خوانی های صدا و سیما خود
به چشم خویش دو جمعیت را
مقایسه کردند و تردید نیست که
در راس حاکمیت کودتائی نیز
فیلم ها و عکس های دو تظاهرات
را با هم مقایسه کرده اند.
یعنی مقایسه فیل با موش! یک
میلیون جمعیت در برابر حداکثر
5 هزار طلبه و بسیجی حقوق
بگیر و پیاده نظام چماقدار!
4- تظاهرات سه شنبه را چنان
شتابزده و وحشت زده سازمان
دادند که فرصت نکردند زمینه
مذهبی و روحانی این تظاهرات
را بسنجند. حتی یک مرجع تقلید
و یک روحانی شناخته شده نه از
تظاهرات سه شنبه حمایت کرد،
نه پیامی برای آن فرستاد و نه
در آن شرکت کرد. و این تو
دهنی مهمی بود به حاکمیتی که
مدعی است سکان یک جمهوری
اسلامی را در دست دارد!
تظاهرات سه شنبه به مردم و
حاکمیت نشان داد که روحانیت
حساب کار خود را روز دوشنبه
کرده و به همین دلیل
کیلومترها از حاکمیت کودتائی
فاصله گرفته است و دیگر روی
آنها بعنوان حامی خامنه ای و
حامی دولت کودتائی به هیچ وجه
نمی توان حساب کرد. این نکته
مهمی است که بازتاب آن خواه
نا خواه در سپاه و بسیج
نمایان خواهد شد و در مجلس
خبرگان نیز تاثیر قطعی خود را
خواهد گذاشت.
5- آیت الله نوری همدانی،
تنها روحانی بود که گفت: «در
قم اگر به ولایت(خامنه ای)
حمله شود محکوم است.»
سخنان او مهم نبود، مهم آن
بود که حتی یک روحانی ساکن قم
سخنان او را تائید نکرد.
هیچکس محلش نگذاشت.
6-
گفته می شود، روز گذشته و
بدنبال حمله به مسجد محل
مراسم ختم آیت الله منتظری در
اصفهان و جلوگیری از رسیدن
آیت الله طاهری به این محل،
از اصفهان با بیت خامنه ای
تماس گرفته شد و برای وی پیام
داده اند: "آقا این حرکاتی که
در قم و اصفهان کردند برای
اینست که راه بازگشت شما را
ببندند. هوشیار باشید!"
در یک گزارش محرمانه دیگر که
برای وزارت کشور ارسال شده و
سپس در شورای امنیت ملی طرح
شده تاکید شده: همه شهر –
اصفهان- از ماجرای حمله به
محل ترحیم با خبر شده اند.
این کار اشتباه بود. نفوذ
ایشان در اصفهان بیشتر از
جاهای دیگر بود. حالا، حتی
اگر عده زیادی هم نسبت به این
مسائل بی تفاوت بودند، حساس
شده و رفته اند دنبال این که
منتظری کی بود و چی گفت. این
نارضایتی در بازار اصفهان و
حتی حوزه اصفهان وسیع گزارش
شده است. خطر حرکت مردم از
نجف آباد به اصفهان و یا شورش
در خود نجف آباد جدی است.
تدبیر کنید!
7- از یک محفل سیاسی دیگر نقل
شده است که در جلسه بررسی
تظاهرات دوشنبه قم در حضور
خامنه ای به وی گفته شده:
پیام شما بمناسبت در گذشت
آقای منتظری اشتباه بود، زیرا
باعث شد برای چند ساعت
سردرگمی در نیروهای انتظامی و
امنیتی بوجود بیآید و مردم در
این فرصت ریختند به خیابان
ودر شیرازه کنترل از دست ما
در رفت. و حالا بعد از تهران،
ما قم و اصفهان را هم از دست
دادیم!
از همین جلسه نقل می شود که
مشاوران خامنه ای گفته اند:
اگر آقای منتظری 6 ماه قبل
فوت کرده بود، هیچوقت چنین
جمعیتی برای او به خیابان نمی
آمد!
در این ارزیابی، نوعی توصیه
برای "مرگ کشی" کسانی می شود
که بیم دارند در آینده حتی
بیش از امروز نفوذ در میان
مردم پیدا کنند! |