مذاکرات یک روزه
اتمی در ژنو
پایان یافت.
مذاکراتی که در
آن نمایندگان 1+5
و هیات نمایندگی
جمهوری اسلامی
حضور داشتند. این
مذاکرات، برخلاف
آن آتش تهیه ای
که با ارسال بسته
جهانی توسط
حاکمیت جمهوری
اسلامی فراهم
ساخته بودند، نه
روی تغییر ساختار
سازمان ملل، نه
روی خلع سلاح
جهانی و نه روی
طرح اقتصادی
پیشنهاد شده،
بلکه مشخصا روی
فعالیت های اتمی
جمهوری اسلامی
متمرکز شد. چیزی
که هیات ایرانی
حاضر در اجلاس با
بسته پیشنهادی و
آتش تهیه ای که
به آن اشاره شد،
قصد تن ندادن به
آن را داشت. آنها
که در بازی سیاسی
بسیار ماهر تر از
علی خامنه ای و
کارشناسان حاضر
دربیت رهبری و
فرماندهان سپاه
هستند، در آستانه
این اجلاس و درست
زمانی که احمدی
نژاد درنیویورک
بود، اطلاعات
مربوط به سایت
اتمی قم را فاش
ساختند. برگی که
با این افشاگری
به زمین زده شد،
تمام پیش بینی
های حاکمیت
جمهوری اسلامی را
برهم زد و قطار
مذاکرات 1+5 درست
روی همان ریلی
قرار گرفت که
جمهوری اسلامی می
خواست جلوی آن را
بگیرد.
نتیجه ای که از
این نشست و
مذاکرات بدست آمد
و صدا و سیمای
جمهوری اسلامی
بسیار کوشیده است
روی آن خاک بپاشد
و این مذاکرات را
یک پیروزی اتمی
معرفی کند، این
بود:
1- غنی سازی
اورانیوم – با در
صد بالا- در
ایران متوقف شده
و در یک کشور
ثالث و با هدف
بهره گیری از آن
برای فعالیت های
داروئی – آنچه که
طرف ایرانی ادعا
کرده- منتقل می
شود.
(این توافق
تقریبا، همان
پیشنهادی است که
نزدیک به 4 سال
پیش روسیه توسط
دبیر شورای عالی
امنیت ملی این
کشور که به تهران
اعزام شده بود
ارائه کرد و
بلندپروازی های
رهبر مانع قبول
آن شد.)
2- درهای سایت
محرمانه قم که
هفته گذشته خبر
آن همراه با عکس
های ماهواره ای
انتشار یافت برای
بازرسی به روی
بازرسان سازمان
انرژی اتمی گشوده
می شود و برای
این کار رئیس این
آژانس که آخرین
هفته های ریاست
خود را می
گذراند، همراه با
یک هیات راهی
ایران می شود.
3- دو هفته دیگر
پیش مذاکراتی
آغاز می شود که
مقدمه مذاکرات
اصلی است که
متعاقب آن و تا
پیش از پایان ماه
اکتبر برگزار
خواهد شد.
مذاکراتی که در
آن طرف ایرانی
موظف به ارائه
گزارشی دقیق تر
از فعالیت اتمی
ایران و ثابت
کردن عدم سمت
گیری نظامی این
فعالیت هاست.
تنها، پس از طی
این مراحل و
اجرای این
توافقات است که
مذاکرات می تواند
"تحریم های جدید"
را از دستور کار
خارج ساخته و
مقدمات خارج
ساختن پرونده
اتمی ایران از
دستور کار شورای
امنیت سازمان ملل
را فراهم سازد.
آنچه که در
بیانیه "اوباما"
در پایان مذاکرات
ژنو به آن اشاره
شده، همین نکات
آخر و نتیجه ایست
که از 3 توافق
یاد شده در بالا
استنباط می شود.
این اشاره بیانیه
رئیس جمهوری
امریکا که دوران
حرف برای حرف زدن
پایان یافته و
زمان شفاف سازی
قطعی است و حکام
اتمی -1+5-
اینبار متحدا با
ایران مذاکره می
کنند و تصمیم
میگیرند، اشاره
ایست که باید جدی
تلقی شود.
شاید هنوز در
جلسات اتمی رهبر
و شماری از
فرماندهان سپاه
"بازی مذاکره" و
"گفتگوی زمان بر"
بعنوان راه چاره
پیشنهاد شود و
این که دراین
فاصله بتوان بار
دیگر روسیه را از
امریکا جدا کرد و
دو مخالف – چین و
روسیه- را برای
رد تحریم های
جدید پشت جمهوری
اسلامی قرار داد،
اما چنین
پیشنهادهائی
زمینه اجرائی نه
دارد و نه خواهد
داشت. بزرگترین
دلیل آن ضعف شدید
حاکمیت، بحران
مشروعیت، آتش
خفته اعتراضات
مردمی در زیر
خاکستر خشم و
ضربه تاریخی است
که به پشتوانه و
حمایت مردمی سپاه
و بسیج در جریان
انتخابات اخیر و
کودتای متعاقب آن
واقع شد. در این
ضربه تاریخی،
تندیسی که با
تبلیغات بی امان
20 ساله از علی
خامنه ای ساخته
بودند و او را
برفراز کشاکش های
حکومتی معرفی می
کردند شکست و در
عرض 10 روز چند
ده میلیون مردم
ایران مرگ او را
خواهان شدند. کسی
که در نماز جمعه
تهران فرمان آتش
گشودن به روی
مردم را صادر کرد
و این همان
اشتباه تاریخی
بود که شاه در
جریان به روی کار
آوردن دولت نظامی
ارتشبد ازهاری و
فرمان آتش گشودن
به روی مردم در
میدان ژاله تهران
مرتکب شد. آنها
که آن روز؛ در آن
میدان بودند می
توانند شهادت
بدهند که شعار
"مرگ بر شاه"
همان روز به شعار
اصلی انقلاب 57
تبدیل شد و تا
سقوط شاه نیز از
دهان مردم
نیفتاد! این شعار
را نه آیت الله
خمینی داد و نه
روحانیونی که با
بیم و نا امیدی
بدنبال جنبش مردم
راه افتاده
بودند. این شعار
از دل مردم
برخاست و لاجرم
بر دل مردم نیز
نشست!
بدین ترتیب، آنچه
باعث تن دادن
به عقب نشینی در
مذاکرات اتمی شد،
نه خطر تحریم ها
و حمله نظامی به
ایران – دو
رویدادی که
همچنان محتمل
است- بلکه کودتای
نظامی علیه مردم
و به خاک و خون
کشیدن مردم معترض
و در نتیجه سقوط
مشروعیت نظام
بود. در غیر
اینصورت، دولتی
که با حمایت و
پشتیبانی عظیم
مردم روی کار میآمد و یک جنبش
سراسری و ملی
پشتیبان آن بود،
حتی اگر بمب اتمی
را هم آزمایش می
کرد، هیچ قدرتی
نمی توانست در
برابر آن مقاومت
کند. |