امریکا بمب تازه ای برای بمباران سر زمین ها تدارک دیده که
Cloudmaker
T-12نام
دارد. این بمب که کار زلزله را می کند یک "امپدانس صوتی" است
که انرژی زیادی را به ماده جامد انتقال نمی دهد.
این
سیستم بمباران
خود به نوعی فرار از دفاع ضد هوایی است، زیرا بمباران منطقه ای
انجام می شود.
تعداد زیادی بمب رها می شود تا شانس برخورد با هدف بیشتر شود.
یک بمب سبک با یک ضربه مستقیم می تواند یک هدف حفاظت نشده را
به راحتی از بین ببرد. اگر یک بمب بتواند طوری طراحی شود که در
آب، خاک و در محیط های با تراکم کم، منفجر شود نیروی انفجار به
طور موثرتری به شی هدف گذاری شده منتقل می شود.
طراح این بمب "والیس" نام دارد و ایده اش این بود که از یک بمب
بزرگ و سنگین با نوک زره پوش شده استفاده شود که با سرعت مافوق
صوت به سمت زمین سقوط کند و پس از برخورد به سطح زمین از آن
عبورکرده و به داخل آن نفوذ کند- تاثیراین برخورد همانند
برخورد یک گلوله ده تنی می باشد- سپس در زیر زمین پس از برخورد
با یک هدف سخت منفجر شود. موج شوک حاصله، همانند یک زلزله عمل
می کند که تمامی سازه های اطراف را از بین می برد. از جمله
سدها، خطوط راه آهن، پلها وغیره. (آشکار است که تکامل و تولید
این بمب در حال حاضر، با هدف بمباران زیرزمین های اتمی ایران
در دستور قرار گرفته است. پیک نت)
"والیس" اثبات کرد که اگر بمب به اندازه کافی در زمین نفوذ کند
انفجار آن به سطح زمین هیچ آسیبی نمی رساند، بلکه باعث ایجاد
حفره بزرگی درعمق زمین شده و تمامی زیرساخت های سازه ها را از
بین برده و در نتیجه باعث می شود سازه ها به راحتی فرو
ریزند.(اشاره به همان گمانه ای که در بالا به آن اشاره شد.-
پیک نت)
ایده اولیه والیس این بوده که یک بمب ده تنی، 40 متر زیر زمین
منفجر شود. برای انجام اینکار بمب باید از ارتفاع 40 هزار فوتی
( 12 کیلومتری) رها شود. نیروی هوایی سلطنتی، در آن زمان
هواپیمایی برای انجام اینکار نداشت. والیس یک هواپیمای شش
موتوره به نام "بمب انداز پیروزی" برای این منظور طراحی کرد.
ولی طرحها و نقشه های او توسط نیروی نظامی جدی گرفته نشد.
(توجه کنید که این طرح مربوط به دوران جنگ دوم جهانی و برای
مقابله با آلمان نازی است و در سالهای اخیر امریکا یکبار دیگر
این طرح را پیش کشده و کامل و تولید کرده است. پیک نت)
والیس خط دیگری برای حمله به تاسیسات صنعتی المان برگزید که
در آن به منابع برق آبی حمله می شد. بعدها درجنگ، والیس بمب
هایی را بر اساس ایده بمب زلزله ای ساخت. از جمله این بمب ها
می توان به بمب شش تنی به نام "پسر دراز" و بمب ده تنی به نام
"گرند اسلم" اشاره کرد. گرچه هیچکدام از این بمب ها از
ارتفاعی بیش از 8 کیلومتر رها نشدند؛ با این حال، تاثیرات
بسیار مخربی بر صنعت آلمان (با کمترین تلفات انسانی) گذاشتند.
از جمله این تخریب ها، می توان به تخریب کارخانه موشکهای
V2
و کارخانه اسلحه های
V3
و غرق کردن کارخانه تریپیتز(
Tripitz)
اشاره کرد. همانند بسیار دیگری ار اهدافی که قبلا غیر قابل
تخریب بودند.
پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده امریکا، بمبی ساخت که وزن
آن معادل 19800 کیلوگرم بود. این بمب، برای ایجاد اثری همانند
زلزله طراحی شده بود. تا آغاز جنگ خلیج فارس در سال 1991، با
توجه به در دسترس بودن سلاحهای اتمی، ساخت بمب های "نفوذ عمیق"
جدی گرفته نمی شد، اما پس از شروع جنگ خلیج فارس، نیاز به
استفاده از این بمب ها احساس شد. در طول سه هفته در یک تلاش
مشترک در بخش سیستم های تسلیحات در پایگاه نیروی هوایی
Eglin
در فلوریدا، بمبی به وزن 5000 پوند (2300 کیلوگرم) به نام
GBU-28ساخته
شد که با
موفقیت توسط هواپیماهای
F-111F
در برابر یک مجموعه در اعماق زمین، جایی نه چندان دور از
بغداد درست قبل از پایان جنگ مورد استفاده قرار گرفت. ایالات
متحده بمبی به وزن 14000 کیلوگرم برای تخریب عظیم مهمات تولید
کرد که برای حمله به اهداف در اعماق زمین بدون استفاده ار
سلاحهای هسته ای و تاثیر مخرب آن طراحی شده است. ( ترجمه شده
توسط پیک نت از اینجا )
ظاهرا کسی تعهد به بیداری نداشت، چون آنچه
که در جلسات و از پشت میکرفن گفته می شد
"لالائی" بود. آن هم لالائی که هرکس به
زبان خود و علیه زبان دیگری می گفت! معلوم
نیست چرا هرکس در ایران زیر یک سقف می رسد
خوابش می گیرد. چه تعداد عکس از مجلس هفتم
و هشتم و نهم و جلسات متعدد خبرگان را
بخاطر داریم که همه در حال چرت بوده اند.
احمدی نژاد:
کی گفته عمر دولت من
یکسال دیگر تمام می شود؟
احمدی نژاد،
پس از چند روز بحث و جدل در پشت صحنه
حکومتی، سرانجام و مطابق قراری که با
شورای امنیت گذاشته بود،
سه شنبه شب در گفت و گوی زنده تلویزیونی
حاضر شد. او به بهانه گفتگو با مردم و در
پاسخ به اعتراضات ملی برای هزینه ای که
جهت برپائی اجلاس بی نتیجه غیرمتعهدها و
تعطیل 5 روزه مملکت شده مطالب خنده دار و
در عین حال پوچ و دروغ را سر هم کرد؛ اما
در عین حال دو اشاره مهم از آینده خود و
اختلافاتش با خامنه ای کرد. نخست این که
به گفته خودش، عمر دولت او در یکسال آینده
تمام نخواهد شد و قصد ماندن دارد و دوم رد
حکومت فردی خطاب به جهانیان، اما روی سخنش
به خامنه ای. او همچنین سخنرانی های
فرماندهان سپاه و هر مقام دیگری درباره
سیاست خارجی را رد کرد و خطاب به خارجی ها
(!) گفت که در سیاست خارجی حرف اول را
دولت می زند!
گفتگوی سه شنبه شب او، سرشار از این
اشارات و کنایه هاست که مربوط به جدال در
پشت صحنه است، درعین حال که حرف های پوچ و
دروغ هم کم نگفت. بخوانید:
کار، کار استکبار جهانی در آستانه اجلاس
غیر متعهدها بود!
نه پل باید فرو می ریخت
نه چرثقیل روی ماشین ها می افتاد
این
جرثقیل روز
24 مرداد گذشته در اتوبان صدر از بالای پل
سقوط کرد و افتاد روی اتومبیل هائی که از
زیر پل عبور می کردند.
چون قرار بود اجلاس غیر متعهدها تا چند
روز دیگرش برگزار شود و هیچ چرثقیلی حق
سقوط نداشت و هیچ پلی حق فرو ریختن، جلوی
انتشار خبر را گرفتند. به جای کمک و اعزام
تیم های کمک رسانی و نجات آنها که در
اتومبیل های شخصی خود له شده بودند، نیروی
انتظامی به محل فرستادند و در میان آنها
شماری لباس شخصی اعزامی هم کاشتند تا
مواظب باشند کسی با گوشی تلفنش عکس و فیلم
نگیرد!
که البته، با همه امنیت بازی و امام زمان
بازی ها، کسانی توانستند عکس بگیرند. یعنی
همین دو عکسی که می بینید و در یکی از
آنها دست سرنشین له شده یکی از اتومبیل ها
با کمی دقت روی عکس معلوم می شود. کسی که
عکس ها را گرفته نوشته: به هر کس که گوشی
تلفنش را بیرون می آورد حمله می کردند!
چند نفر مردند؟ مردم نمی دانند و لابد
امام جمعه تهران هم حادثه را یک موهبت
آسمانی معرفی خواهد کرد و یا گناه بی
حجابی! وقتی درباره نایاب و گران شدن مرغ
به مردم بگویند: چیزی نشده! به جای مرغ
"اشکنه بخورید" و یا از قول محمد جعل حدیث
کنند که مرغ زیاد هم حلال نیست و همیشه
خوردنش مکروه است! و برای کوتاهی خود برای
رساندن کمک به زلزله زدگان، انتشار اخبار
زلزله را خدمت به استکبار جهانی اعلام
کنند، می خواهید درباره سقوط چرثقیل از پل
صدر، آن هم در آستانه برگزاری اجلاس غیر
متعهدها چه بگویند جز آنچه ما از قول آنها
و با شناخت از سابقه خبری و هفت رنگی آنها
نوشتیم؟
بدنبال زلزله اخیر در بخش های از
آذربایجان ایران و احتمالا با پیش بینی حوادثی مشابه و شاید وخیم تر از آن در
ایران، چند کانون و انجمن و همچنین شماری از ایرانیان شناخته شده مقیم آلمان،
فراخوانی را منتشر کردند. از جمله جامعه ایرانیان در آلمان، کانون مهندسین و
متخصصين ايرانی در آلمان، اتحادیه تاکسیداران ايرانی در برلين، انجمن فرهنگی
آذربایجان در برلین، فوروم آذربايجان در برلين، انجمن پزشگان ايرانی مقيم برلين،
انجمن دوستی ايران و آلمان، پروفسور محسن مسرت، پروفسور ناصر کنعانی، پروفسور
يدالله معظمی گودرزی، پروفسور رحيم رحمانزاده. متن این فراخوان را در ادامه (از
اینجا)
و یا با باز کردن لینک عنوان بالا می توانید بخوانید.
شرکت مپنا
مرکز پول های نقد ایران
در آستانه متلاشی شدن
گلایه شما
گلایه ما
همزمان با اعلام تعطیل تهران و سیل مردمی
که این شهر را با استفاده از این تعطیلات
به سوی شمال و جنوب، غرب و شرق ایران ترک
کردند (بویژه شهرهای ساحلی در شمال) ما هم
تصمیم گرفتیم فتیله پیک نت را همسو با این
تعطیلات پائین بکشیم. دوشنبه هفته گذشته
آخرین شماره را با اعلام در "کمُا" رفتن
ایران بمناسبت اجلاس غیر متعهدها منتشر
کردیم، اما سیل پیام ها و گلایه ها امان
نداد که ما هم چند روزی غیر متعهد شویم و
بناچار – پس از دو روز- پیک نت را پنجشنبه
به روز کردیم و با آن که تهران و ایران
هنوز در "کمُا"ست و حکومت خمیازه بیداری
را نکشیده، ما شپیور بیداری را زمین
نگذاشته و به روز رسانی پیک نت را ادامه
میدهیم. قرار است از دوشنبه مملکت به حال
عادی باز گردد. یعنی باقی مانده شرکت
کنندگان در اجلاس غیر متعهدها نیز تا غروب
یکشنبه رفع زحمت کرده و مردم جدال با
حکومت بر سر نان و کار و بیکاری را ادامه
بدهند. گرچه در همین روزهای تعطیلات غیر
متعهدی نیز جدال مردم ایران با حکومتی که
خود را متعهد به خواست و اراده مردم ایران
نمی داند، ادامه داشت.
در میان پیام های دریافتی، چند تنی نیز از
شدت علاقه به پیک نت، ما را به دلیل
همسوئی با تعطیلات تهران و ایران تهدید هم
کرده بودند! این که دیگر پیک نت را
نخواهند خواند، این که ما همسو با جمهوری
اسلامی عمل کرده ایم و ....
هم به آنها که تاب چند روز دوری از پیک نت
را نیآورده و ما را پیام باران کردند و هم
به این عده که کار گلایه را به تهدید ختم
کرده بودند، می گوئیم: گله و تهدید و
فراخواندن شما به ادامه بی وقفه پیک نت،
به سرمان، اما اجازه بدهید بدون تهدید، ما
هم گله کنیم از آنها که پیک نت را می
خوانند اما فراموش می کنند آبونمانی هم
برای این نشریه اینترنتی لازم است پرداخت
شود تا هزینه ماهانه آن تامین گردد.
باور کنید گله و گلایه کوچکی است در همان
حد آبونمان ماهانه اندکی که انتظار داریم
پرداخت کنید!
قیمت روشنائی
میزان تورم را
نشان میدهد
بادرود بیکران- وقتی دولت میگوید تورم یک
رقمی است یا می گوید زیر20 درصد است، باید
به یک بخش کالای لوازم برقی و روشنایی
اشاره کنم. محصولات شرک پارس شهاب، پارس
خزر و غیره که زیر نظر دولت و بنیاد و
سران نظام است ( مصادره شده از اموال حاج
محمد تقی برخوردار) لامپ 100 ، 40، 60
وات و لامپ شمعی ساده رشته ای اول تیرماه
460 تومان بیست یکم تیرماه528 تومان بیست
یکم مرداد 613 تومان. اینها نرخ های فروش
شرکت پارس شهاب است. همین کالا در اواسط
اردیبهشت بین 240 تومان تا 300 تومان بود.
البته لامپ مات آن گرانتر است. مهتابی یا
همان فلورسنت از 800 تومان رسیده به 1500
تومان ولی نرخ شرکت پارس امروز1970 تومان
است
بیماری
"تب
برفکی"
در منطقه
زلزله زده
باسلام-
دوستی دارم که دكتر دامپزشك است. برای من
خبری را نوشته که برای شما می نویسم:
رفته
بودم شهرستان اهر و دو روستای "رشد آباد
قدیم"
و "رشد آباد جدید". زلزله خانه های مردم
را ویران کرده است. اما این ویرانی را
ویرانی سیستم اداری کشور کامل می کند. نا
كارآمدی نه فقط در شهرستان اهر، بلكه در
کل استان و در نهایت وزارت جهاد مشهود
بود. زلزله را یک زلزله دیگر کامل کرده
است. دام های روستائیان در اثر بیماری "تب
برفكی" كه هیچ ربطی به زلزله نداشت الوده
شده بودند كه اگر یك نمونه از این بیماری
را در كشورهای مترقی میدیدند در تلویزیون
آبرویشان را می بردند. خلاصه هستی و
دارایی روستاییان كه دامهایشان هست دارد
ازبین میرود.
قرار فرهنگیان
برای
اعتراض
در18
شهریور
در
ایام ماه رمضان پیامکی مبنی بر اعتراض و
تجمع گسترده فرهنگیان به گرانی های اخیر،
سوء مدیریت، افزایش حقوق
3
درصدی در مقابل تورم روزانه و افسار
گسیخته از طریق شبکه تلفن همراه بین
فرهنگیان سراسر کشور توزیع شده است. لذا
خواهشمند است جهت آگاهی کلیه اقشار جامعه
و خبر رسانی، از هر طریقی که امکان دارد
مخصوصا شبکه های اجتماعی اینترنت اقدام
بفرمایید. متن پیامک فوق به شرح زیر است:
شنبه هجدهم شهریور
مکان:
وزارت، ادارات کل و اداره های آموزش و
پرورش سراسر کشور