انتخاب ابراهیم
رئیسی درجلسه روز
گذشته مجلس
خبرگان بعنوان
نایب رئیس این
مجلس، (سمتی که
آیت الله شاهرودی
تا پیش از درگذشت
داشت)، چند
احتمال و واقعیت
را نشان داد:
1- دایره خودی
های نظام و شخص
رهبر آنقدر تنگ
شده که چاره ای
جز چند مسئولیت
به یک فرد خودی
دادن باقی نمانده
است.
2- این انتخاب
نشان داد که زمان
رفتن آیت الله
جنتی بالاخره فرا
رسیده است و خودی
تر از رئیسی برای
ریاست این مجلس
ندارند، بویژه که
زمان انتخاب رهبر
جایگزین نیز بی
وقفه نزدیک تر می
شود.
3- نامزد شدن
آملی لاریجانی
رئیس سابق قوه
قضائیه و رئیس
کنونی مجمع مصلحت
برای نایب رئیسی
مجلس خبرگان نیز
نشان داد که
مسابقه میان دو
"خودی" برگزار شد
که درآن رئیسی
برنده شد و آملی
لاریجانی از
صندلی نایب رئیسی
مجلس خبرگان باز
ماند.
4- برخی ها،
بویژه در داخل
کشور، بر این
عقیده اند که
مسئولیت هائی که
طی 3 سال گذشته
به رئیسی داده
شده و حکم بالا
بلندی که رهبر
برای وی بعنوان
رئیس قوه قضائیه
صادر کرد، همگی
نشان میدهد که
رئیسی یکی از چند
نامزد رهبری
جمهوری اسلامی
است که یک هیات 8
نفره در مجلس
خبرگان آن را از
روی سر بقیه
اعضای خبرگان
تهیه و در یک
لیست در اختیار
رهبر قرار داده
است. شاید از
انگیزه های استخر
مرگ شدن هاشمی
رفسنجانی را نیز
بتوان در این
ماجرا جستجو کرد.
اما، سیب حادثه
در جمهوری اسلامی
بسرعت برق و باد
می چرخد و معلوم
نیست تا چند ماه
دیگر موقعیت
رئیسی چه خواهد
بود، بویژه که
ریاست قوه قضائیه
معمولا با
دشواریها و
رسوائی هایی
عمومی روبروست که
آخرین نمونه آن
موقعیت ضعیف آملی
لاریجانی در مجلس
خبرگان است و این
درحالی است که
قوه قضائیه دوران
او آلوده به
تصمیمات اطلاعات
سپاه و کودتای 88
بود و این پیوند
چیزی نیست که
مردم فراموش
کنند. همچنان که
سابقه قضائی
ابراهیم رئیسی در
هیات سه نفره
اعدام های سال 67
را. بنابراین،
سمت هائی که
پیاپی نصیب
ابراهیم رئیسی می
شود، می تواند
نقش پوست خربزه ه
ای زیر پا را هم
داشته باشد!
در انتخاب جانشین
آیت الله شاهرودی
برای نایب رئیسی
مجلس خبرگان از
جمع حاضران در
مجلس 42 نفر به
رئیسی و 29 نفر
به آملی لاریجانی
رای دادند. |