آیت الله
صدیقی در
خطبه های
نماز
جمعه
تهران
فرمودند
جوانان
به نماز
جمعه
بیایند.
همین
دعوت از
سوی امام
جمعه ای
که حداقل
"ناطق"
هم نیست،
به معنای
آنست که
جوانان
به نماز
جمعه ها
نمی
روند. نه
"جوانان"
که
اکثریت
وسیع
مردم
ایران
کار به
کار امام
جمعه ها
و نماز
جمعه ها
ندارند.
درباره
آن نماز
جمعه
دشمن شکن
رسما
اعلام
شده فقط
300 هزار
نفر در
سراسر
ایران در
آن شرکت
می کنند.
اما...
صدیقی
امام
جمعه
غصبی
تهران
است که
او را
جانشین
هاشمی
رفسنجانی
کردند.
هاشمی پس
از آخرین
نماز
جمعه ای
که در
خطبه های
آن توصیه
به آزادی
بازداشت
شدگان
کودتای
88 و
نرفتن تا
پایان خط
کودتا
کرد
کنارگذاشته
شد .
نفوذ
کلام او
در همین
نماز
جمعه
تثبیت
شد. چنان
که در
انتخابات
ریاست
جمهوری
92 حمایت
او از
روحانی
نقش مهمی
در
پیروزی
او داشت
و در
انتخابات
مجلس
خبرگان
با لیست
30 نفره
ای که
داد کمر
جنتی و
شیخ محمد
یزدی و
مصباح
یزدی و
در اصل
"خامنه
ای" را
شکست که
البته
نتیجه آن
استخر
مرگ شدنش
بود.
بهرحال
آن نماز
جمعه
هاشمی
باعث شد
تا
دانشگاه
تهران و
خیابانهای
اطراف آن
از بعد
نماز
جمعه های
آیت الله
طالقانی،
جمعیتی
تاریخی
را به
خود
ببیند.
بنابراین
نه توصیه
امثال
آیت الله
صدیقی
بلکه
محتوای
نماز
جمعه و
خطبه های
آنست که
مردم را
به نماز
جمعه می
تواند
بیاورد.
چنان که
به نماز
جمعه
هاشمی
آورد.
وقتی نه
تنها حرف
مردم
بلکه
علیه نظر
و خواست
مردم
خطبه
نماز
جمعه
خوانده
می شود،
برای چه
مردم
بیآیند
به نماز
جمعه؟
بیایند
که توی
چشم آنها
و از قول
مردم
دروغ
گفته
شود؟
مشتی حرف
های
شعاری و
تبلیغاتی
و تکراری
را
بشنوند؟
عکس:
آخرین
نماز
جمعه
هاشمی و
به صف
شدن
جوانان! |