شیوه ای که رهبر
جمهوری اسلامی
برای گریز از
پذیرش مسئولیت
تصمیمات اشتباه
دوران رهبری خود
دارد، تبدیل به
شیوه ای شده که
بتدریج دیگر
مقامات راس
حاکمیت نیز آن را
بهترین شیوه فرار
از پذیرش
اشتباهات خود
دانسته و از آن
تقلید می کنند.
رهبر جمهوری
اسلامی که هیچ
تصمیم نظامی و
غیر نظامی، دولتی
و حکومتی، قضائی
و غیر قضائی نیست
که او در آن نقش
اصلی را نداشته
باشد، پیوسته
فرار از قبول
مسئولیت اشتباهات
و رفتن در پوست
اپوزیسیون حکومتی
را برای خود حفظ
کرده است. تا
پایان دوره اول
ریاست جمهوری حسن
روحانی، بهره
گیری از این شیوه
ویژه رهبر جمهوری
اسلامی بود، اما
از نیمه های دوره
دوم ریاست
جمهوری، روحانی
نیز با بهره گیری
از همین شیوه، از
یکسو تبدیل شد به
منتقد اعضای
کابینه و از سوی
دیگر رفت در جلد
"فرمان" و
"دستور" دهنده!
این کار باید
بشود، فلان کار
را باید بکنید،
اینگونه نباید
باشد، آنگونه عمل
کنید و ....
ابراهیم رئیسی،
بقول قدیمی ها
"نگاه کرد به دست
خاله و غربال کرد
مثل خاله". هنوز
چند هفته از
ریاست جمهوری اش
نگذشته، از همان
روشی بهره گرفت
که استاد آن رهبر
بود و روحانی هم
از روی دست او
کپی کرده بود.
یعنی "دستور" و
"فرمان" دادن و
خود را کنار
کشیدن. محسنی اژه
ای رئیس قوه
قضائیه هم که
سالها با ابراهیم
رئیسی هم بو و هم
کاسه بود، اخیرا
فهمیده که بهترین
شیوه فراراز قبول
مسئولیت، همان
شیوه ایست که
رهبر دارد و
روحانی و رئیسی
از آن پیروی می
کردند. بدین
ترتیب اژه ای هم
بجای قبول
مسئولیت، شد
منتقد اشتباهات و
خود را کنار
کشید. آخرین دو
نمونه را از دهان
ابراهیم رئیسی و
اژه ای در ادامه
بخوانید:
اژه ای: «وقتی
طرف شرور و
تروریست نیست چرا
پابند میزنید؟
به کسی که دست
بند دارد و عضو
گروههای
تروریستی نیست،
چرا پابند
میزنید؟»
اگر کسی نداند
فکر می کند، رهبر
اپوزیسیون منتقد
زندانها و قوه
قضائیه و سازمان
اطلاعات سپاه این
حرف ها را می
زند.
حالا نمونه دوم
را از زبان رئیسی
بخوانید:
«همه دستگاهها
برای عرضه کالاها
ویژه اقلام
خوراکی و سفره
خانواده به قیمت
منصفانه تلاش
کنند
اجرای آزمایشی
تأمین مالی
زنجیرهای از
نمونههای خوب
تعامل و هماهنگی
دستگاههای مختلف
اقتصادی دولت است.
بسیج و همکاری
همه دستگاههای
دولتی برای عرضه
کالاها بویژه
اقلام خوراکی و
سفره خانواده به
قیمت منصفانه
ضروری است.»
انگار نه انگار
که خودش رئیس
جمهور است و باید
طرح و لایحه
مصوبه دولت در
همین زمینه ها به
مجلس ببرد و
اجرای آن را
ابلاغ کند و خود
بعنوان رئیس
جمهور پیگیر
مستقیم اجرای آن
باشد.
اگر قبول کنیم
رئیسی کاره ای
نیست و در واقع
اصلا کار بلد
نیست و از پشت
(بقول فائزه
هاشمی در تازه
ترین مصاحبه اش)
او را اداره می
کنند، تکلیف اژه
ای چیست؟ او را
هم اداره می
کنند؟ و اگر
اینگونه است، پس
باید نتیجه گرفت
که اداره کنندگان
پشت صحنه به آنها
می گویند مسئولیت
قبول نکنید و حرف
های کلی بزنید و
دستور و فرمان
بدهید تا ببینیم
اوضاع چه می شود!
فعلا امروز را به
فردا برسانید. |