نه جمهوری اسلامی
دیگر اهل معامله
با امریکا بر سر
فعالیت های اتمی
است و نه امریکا
دیگر باور به
کنترل اتمی ایران
دارد. بنابراین،
اگر تا پیش از
جنگ اوکراین
امیدی به مذاکرات
برجام وجود داشت
و با چانه زنی ها
میتوانست مذاکرات
ادامه یابد، این
دفتر از آغاز جنگ
اوکراین بسته شد.
به این دلیل ساده
که جهان وارد
دوران جدیدی شد
که می بایست قدرت
نظامی را برای
حفظ استقلال نه
تنها نگهداشت
بلکه آن را تقویت
کرد. مگر امریکا،
با پیش شرط "دوری
ایران از چین و
روسیه"، وعده
امتیازهای بزرگی
را به ایران
بدهد. یعنی چشم
بر فعالیت اتمی
ایران ببندد و
پولهای ایران را
آزاد کند و دست
از تحریم ایران
بردارد، که این
چشم انداز نیز؛
حداقل در شرایط
کنونی قابل رویت
نیست. چگونه می
توان قبول کرد که
امریکا مشوق
تجدید میلیتاریسم
ژاپن باشد و به
همراه کره جنوبی
یک ناتوی آسیائی
را علیه چین
تشکیل بدهد و جنگ
اوکراین را
بخواهد به داخل
روسیه بکشاند و
آنوقت در برابر
ایران دست به عقب
نشینی هائی بزند
که به آن اشاره
شد؟ چنین نیست و
چنین نخواهد شد.
این را اتاق فکر
جمهوری اسلامی
میداند و بی
اعتناء به بازی
های امریکا و
رجزخوانی های پوچ
اسرائیل علیه
ایران، لنگان
لنگان با تکیه به
عصای لرزان دولت
رئیسی به مسیر
خود ادامه میدهد.
این اتاق فکر بر
مبنای همان
راهبردی پیش می
رود که دو روز
پیش رهبر جمهوری
اسلامی در دیدار
با عده ای از
مداحان بیان کرد
و از تعبیر "جهان
درحال تغییرات
بنیادی است و
ایران در دل
حوادث مربوط به
این تغییرات قرار
گرفته" استفاده
کرد. برای حضور
موثر در تغییراتی
که جهان در حال
عبور از آنست،
باید تغییراتی
نیز در داخل
ایران شکل بگیرد.
چنان که در روسیه
در حال شکل گیری
است و سیاست های
داخلی روز به روز
علیه اولیگارش ها
و به نفع مردم در
حال تغییر است.
در چین نیز،
کنگره اخیر حزب
کمونیست این کشور
آینده را بر
مبنای همین
تغییرات ترسیم و
اسناد آن را
تصویب کرد و دولت
موظف به اجرای
آنست. از جمله
تقویت همه جانبه
ارتش چین و
آمادگی آن برای
دفاع از کشور،
شتاب بخشیدن به
تسلط بر فضا و
تقویت هوش مصنوعی
و تکنولوژی های
مرتبط با آن.
در ایران، ضعف
بزرگ سیاست
راهبردی نگاه به
شرق و حضور در دل
تغییرات در حال
تکامل جهانی،
همانا نارضائی
مردم از سیاست
های اقتصادی و
اجتماعی و مذهبی
حکومت است و تا
فکری برای این
پاشنه آشیل و چشم
اسفندیار نشود،
امید امریکا و
اسرائیل و ناتو
برای بلعیدن
ایران به نا
امیدی تبدیل
نخواهد شد.
احتمالا این
سئوال در ذهن ها
وجود دارد که اگر
مذاکرات اتمی
دیگر بی فایده
است و شکست
خورده، پس چرا
مقامات دولتی
هنوز می گویند که
اهل مذاکره اند!
پاسخ می تواند
این باشد که ظاهر
دیپلماتیک "اهل
مذاکره بودن"
باید حفظ شود تا
امریکا از سکوی
اتهام پائین
نیآمده و ایران
را بر آن ننشاند.
بنظر ما نماینده
روسیه در مذاکرات
برجام نیز همین
سیاست را پیش می
برد. حفظ ظاهر
دیپلماتیک
مذاکرات به معنای
توقف فعالیت اتمی
نیست و نباید هم
باشد. ایران نمی
تواند به پولهای
بلوکه شده اش
امیدوار باشد،
چنان که روسیه
نیست. بنابراین
هرچه سریع تر
باید سرمایه
گذاری های چین و
روسیه را در
ایران فعال کرد و
بر سرعت پیوستن
به جبهه شرق (در
کنار همه
کشورهائی که در
افریقا و آسیا و
امریکای لاتین در
این جبهه قرار
گرفته اند)
افزود. باید در
دولت کنونی
تغییراتی انجام
گیرد و بر حسب
این تغییرات
مدیران آگاه و
معتقد به این
مسیر بر سر کار
بیایند. این که
نظامی باشند و یا
غیر نظامی بی
اهمیت است. مهم
عزم و آگاهی و
مدیریت است. امام
جمعه های نان به
نرخ روز خور باید
مرخص شوند و صدا
و سیما بعنوان
رسانه ملی روی
ریل این مسیر
قرار بگیرد. |