ایران نزدیک به
۱۰ روز شاهد یکی
از گسترده ترین
تظاهرات اعتراضی
در اکثر شهرهای
کشور بود. بهانه
و انگیزه اولیه
این تظاهرات کشته
شدن دختری بنام
مهسا امینی در
مرکز گشت ارشاد
بود، اما بسرعت
این تظاهرات
تبدیل به اعتراض
هائی با شعارهائی
علیه کل جمهوری
اسلامی و رهبر آن
شد.
پیک نت نیز می
توانست مانند همه
سایت ها و رسانه
های خارج کشور،
به تنور خبری این
اعتراضات پیوسته
و خبرها را "کم و
بیش" منتشر کند،
اما از نگاه ما،
مهم چرائی و
چگونگی حوادث و
رویدادهاست. ما
همانگونه که در
عنوان اول یکشنبه
گذشته نوشتیم،
اعتقاد داریم از
داخل حکومت بهانه
ها و انگیزه های
اعتراضی مردم
فراهم می شود.
بهانه ها و
انگیزه هائی که
ناشی از فشارهای
اجتماعی در کنار
فشارهای اقتصادی
به مردم است.
جامعه به کاسه پر
آبی تبدیل شده که
حتی ظرفیت یک
قطره آب اضافه را
هم ندارد و دیدیم
که چنین شد. ما
اعتقاد داریم
آنها که توانستند
اسناد اتمی ایران
را بار کامیون
کرده و از نطنز
به اسرائیل منتقل
کنند و حیرت
آورترین عملیات
تروریستی را علیه
دانشمندان و
تاسیسات اتمی
ایران انجام
بدهند، ساده لوحی
است اگر آنها را
داری شبکه هائی
در تمام ارگان ها
و نهادها و رسانه
ها ندانیم. همین
شبکه های نفوذی
روحانیون و غیر
روحانیون مرتجع
را که در مراکز
تصمیم گیری و
تبلیغاتی قرار
دارند، بنام
اسلام و شریعت
عامل برخی توصیه
ها و قوانین و
تحریکات اجتماعی
می کنند، ناراضی
تراشی می کنند و
کمک پهلوئی می
کنند به تحریم
های جهانی ایران
و تشدید بحران
اقتصادی-
اجتماعی. برای
این شبکه ها
بسیار آسان است
سمت و سو دادن به
شعارها در
تظاهرات و حتی
اقدامات تخریبی.
بدین ترتیب، یک
قیچی با دو تیغه
به جان ایران و
مردم افتاده است.
یک تیغه در درون
حاکمیت با بهره
گیری از تحجر
مسلط در حاکمیت و
هر سه قوه و همه
نهادهای حکومتی و
تیغه دیگر در
میان مردم بشدت
خشمگین و امید از
دست داده و بی
اعتماد به حکومت.
همانگونه که در
عنوان اول پیک نت
روز یکشنبه
نوشتیم، امریکا و
اسرائیل و بطور
کلی غرب، نگران
روسری و حجاب
نیستند، بلکه
نگرانی آنها چیز
دیگری است. آنها
نگران ادامه
برنامه اتمی
ایران، تسلیم
نشدن حاکمیت به
پیشنهادهای کاخ
سفید و اسرائیل و
حضور نظامی ایران
در منطقه و اکنون
در جنگ اوکراین
هستند، نگران سمت
گیری ایران به
سوی شرق هستند.
درد اصلی آنها
اینست و بسیار
آسان روی نارضائی
مردم و ناراضی
تراشی حکومت
مانور می کنند و
گلوی اقتصادی
ایران را نیز
بطور همزمان می
فشارند. وقتی به
ما توصیه می کنند
و حتی ایراد می
گیرند که شما چرا
حاکمیت را نصیحت
می کنید،
منظورشان اینست
که ما هم به آن
ساده لوحان
افتاده در تنور
هیجان ها
بپیوندیم و مثلا
با حاکمیت و
جمهوری در آستانه
سقوط حرف نزنیم و
توصیه ای نکنیم.
هیجان ها فروکش
می کنند و ما
نمیدانیم آنها که
در روزهای اخیر
با سر در دیگ
هیجان سقوط
کردند، چه توضیحی
برای مخاطبان خود
در آینده خواهند
داشت. پاسخ فردای
ما، همین است که
امروز نوشتیم و
در گذشته نیز
نوشته و بارها
خطاب به حاکمیت
نیز نوشته بودیم
که «سیاست های
داخلی حکومت با
سیاست های خارجی
آن همخوانی ندارد
و این تصاد به
انفجار ختم خواهد
شد. نمی توان به
جبهه جهان چند
قطبی آینده پیوست
و در داخل کشور
در گذشته ۱۴۰۰
ساله درجا زد و
همزمان با آن،
سیستم اقتصادی ۳
دهه گذشته را به
سود اکثریت مردم
ایران تغییر
نداد.» |