در چهل و
پنجسال
اخیر،
کسی
امریکا
را
اینگونه
مهاجم و
آماده
تصاحب
کشورهای
مستقلی
مانند
مکزیک و
کانادا
با اهرم
های
اقتصادی
نبوده
است. این
تهاجم و
تصاحب،
سیاست
ترامپ و
تیمی است
که او را
همراهی
می کند و
اگر در
ابتدا آن
را شوخی
و ناممکن
تصور می
کردند،
اکنون
روز به
روز
بیشتر
آشکار می
شود که
او نه
شوخی می
کند و در
اعلام
تصاحب
کشورهای
دیگر به
امید
بازگرداندن
برتری و
آقائی
امریکا
بر جهان
تردید
دارد.
تعرفه
هایی که
اعلام
کرده نه
تنها کمر
شکن بلکه
وحشتناک
است.
تهدیدهائی
که
کشورهای
ثروتمند
خلیج
فارس و
در راس
آنها
کویت و
عربستان
را می
کند تا
پولهای
فروش
نفتشان
را در
امریکا
سرمایه
گذاری
کنند بی
سابقه
است.
این
سئوال
طبیعی
است که
چرا او
اینگونه
عمل می
کند و با
چنین
طرحی به
کاخ سفید
بازگشته
است.
پاسخ این
سئوال
چندان
پیچیده
نیست.
امریکا
از درون
درحال
فروپاشی
است و
ترامپ
دست به
همان
کاری زده
که آن را
مارکس
نیز در
کتاب
کاپیتال
خود پیش
بینی
کرده و
نوشت که
سرمایه
داری در
اوج
بحران و
برای
نجات از
خطر
فروپاشی
دست به
رفرم می
زند.
ترامپ
برای
نجات
امریکا
بعنوان
رهبر
سرمایه
داری
جهان،
دست به
چنین
رفرمی
زده و
شعار او
"اول
امریکا"
همین
معنا را
می دهد.
شکست این
رفرم این
امید را
هم تقویت
کرده که
حاصل آن
فروپاشی
امریکا
بشود.
در این
رفرم،
برای
رهبر
سرمایه
داری
جهان مهم
نیست که
یاران و
متحدان
امریکا
در نظام
سرمایه
داری زیر
فشار
قرار
گیرند و
حتی "له"
شوند،
مهم آنست
که رهبری
سرمایه
داری حفظ
شود.
تفاوت
جنگ
اقتصادی
که اکنون
امریکا
آغاز
کرده با
جنگ دوم
جهانی که
آن نیز
برای حفظ
نظام
سرمایه
داری در
برابر
تهاجم
انقلاب
اکتبر
بود؛
همین
است.
البته،
امریکای
ترامپ به
این
آسانی
نخواهد
توانست
به هدف
خود دست
یابد،
زیرا دو
حریف قدر
در برابر
خود
دارد.
چین و
روسیه.
در ادامه
و در
پایان
این جنگ
نیز نقشه
جهان
تغییر
خواهد
کرد چنان
که در
پایان
جنگ دوم
جهانی
شد.
متحدان
جابجا
خواهند
شد،
یارگیری
ها گسترش
خواهد
یافت و
با هوش
ترین
سیاستمداران
می
توانند
کشور خود
را در
میان این
امواج
حفظ
کنند. از
جمله
کشور ما
ایران که
دارای
حکومتی
منسجم و
یکپارچه
نیست و
تمام
زمینه
های
فروپاشی
آن را
حکومت با
سیاست
های
مذهبی و
اجتماعی
خود
فراهم
ساخته و
همچنان
به سیاست
"شعار" و
"تهدید"
در داخل
و خارج
کشور
ادامه
میدهد.
هیچ
زمانی
تشکیل یک
جبهه
جهانی
علیه
استعماری
که
امریکا
برای
نجات خود
بدان
متوسل
شده تا
بدین
اندازه
ضرورت
نداشته و
زمینه آن
فراهم
نبوده
است.
هر حادثه
و پدیده
ای اشکال
رادیکال
به خود
می گیرد
و این هم
وحشتناک
است هم
امیدبخش.
از جمله
پدیده ای
که در
لبنان
درحال
شکل گیری
است و با
سرنوشت
کشور ما
بی
ارتباط
نیست.
کار
ساختمان
بزرگترین
سفارتخانه
امریکا
در بیروت
برای
5 هزار
نفر در
حال
اتمام
است. این
آغاز
تصاحب
خاورمیانه
است.
برای
خنثی
سازی
آنچه که
ایران را
تهدید می
کند، هیچ
چاره ای
جز یافتن
متحدان
نظامی با
اهداف
مشترک در
خارج و
شکل
بخشیدن
به
اتحادی
وسیع و
فارغ از
مرزبندی
های
مذهبی و
خودی و
ناخودی
کردن
مردم و
خاتمه
بخشیدن
به ۴۵
سال فشار
اجتماعی
و محدود
کردن
آزادی
آنها و
پس زدن
روحانیت
نیست. |