|
|
به بهانه سالگشت خاموشی "
قمر"
اين
"
قمر"
قصه يكصد ساله ماست! |
بهمن 1357-
صدای هيچ سازی به
گوش نميرسيد.
فريادهای پيروزی
گوش را كرَ
ميكرد.
"يوزی” دسته
كوتاهی را
هم من
به غنيمت گرفته
بودم.
در پنجه ميفشردم
و شانه به شانه
ديگران پيش
ميرفتم. چند
لحظه پيش آخرين
تيرانداز پادگان
عشرتآباد خود را
تسليم كرده
بود."قمر" نخستين
بار در همين باغ
خواند، زمانی كه
فقط
13
سال داشت و زنان
ايران از زندگی
دراندرونی
ها
به جان آمده
بودند. مرتضی خان
نی داوود،
با چشمانی حيرت
زده
آواز
آن دختر 13 ساله
را با تار همراهی
كرد.
اين سرآغازی بود
برای شنيدن صدای
زن درايران. نه
صدای زن، كه آواز
زن. همان كه
اكنون در جمهوری
اسلامی ممنوع است.
. يا، لااقل پخش
آن از صدا و سيما
ممنوع است، و
نويسنده و معرف
كتابی كه در آن
نوشته شده است
"... پيغمبر نيز
از صوت آهنگين
زنان لذت می برد"
هر دو دادگاهی
شدند! ...
ادامه |
|
|
|
|
هانیبال الخاص
|
|
نقاش و شاعر |
هانيبال الخاص در هفتاد و چهار
سالگی همچنان نقاشی می كند و به
فكر آينده آثار خود و هنر نقاشی
در ايران است. او متولد كرمانشاه
است و تابه امروز بيش از 100
نمايشگاه انفرادی و 200 نمايشگاه
گروهی در كشورهای مختلف جهان
برگزار كرده است. الخاص تنها
نقاش نيست بلكه شاعر و مترجم نيز
هست. علاقه خاصی به شعر نيما و
فروغ دارد و اين علاقه را در
تابلو های خود منعكس كرده است.
چنانكه در گذشته نمايشگاهی از
تابلوهای نيمايی خود برگزار كرده
است. ...
ادامه به همراه تابلوهای نیمای الخاص |
|
|
|
چگونه بايد ديد و ديده را چگونه می توان
به جامعه منتقل كرد؟
گزارش نمونه
اين بار "محمد منظرپور" روی سايت بی بی سی
|
|
|
حاكميت چرخ پنجم درشكه ايست
بنام "زمان" كه چهار نعل می تازد!
از قهوه خانه
تا
كافی شاپ |
|
|
|
|
|
فروغ
آغاز تولدی ديگر! |
اين فروغ است. درآغاز تولدی
ديگر، كه مرگی بر آن متصور
نيست! بسياری از آنها كه در
اطرافش ايستاده اند و يا
همراه او از دروازه ظهرالدوله
عبور می كنند تا فروغ را در
باغچه ای بكارند تا سبز شود،
چهره هائی هستند آشنا، اما از
كسرائی كه متحير به اين مرگ
زودرس می نگرد چه كسی آشنا
تر؟ آنكه خود در غربت و
تنهائی در خاك اطريش كاشته
شد.
مجموعه عكس های مراسم در زمين
كاشتن فروغ را سايت "فروغ"
منتشر كرده است كه ما اين سه
عكس را از آنجا برگرفته ايم.
بقيه اش را می توانيد خود
مراجعه كنيد و ببينيد. (برای
دیدن عکسها در ابعاد بزرگتر
بر روی آنان کلیک کنید) |
|
|
|
|
|
|
|
|
این نقشی
است از سیمرغ و رام که بر روی یک بشقاب
نقره ای در موزه لنینگراد نگهداری می شود.
(برای دیدن عکس در ابعاد بزرگتر بر روی آن
کلیک کنید)
اين بشقاب در حدود هزار و پانصد سال عمر
دارد و از دوره اواخر ساسانيان است و نشان
موجوديت خرمدينان و سيمرغيان در دوره
فشار موبدان زرتشتي است.
سایت
خمام که تصویراین اثر ایرانی را منتشر
کرده، نقش آن را چنین توضیح می دهد:
آن دختر برهنه که در رقص و طرب
است افشره يا شيره سيمرغ است
که زهره ميباشد با خوشه انگور در حال طرب
و رقص و نوا
که اين نوا همان رام است که خداي جان و
عشق است. اين جان و عشق با دستهاي سيمرغ
همانطور که در تصوير ميبينيد نگهداري
ميشود و محافظت ميشود و آن گلی را که در
دورش
میبینید نیلوفر است.
بالهای سیمرغ نماد باد است. باد
اصل جان و عشق با هم است. مثلاً ميترا
جامه ئي ميپوشيد که باد آنرا به موج مي
آورد.
در اصل لغت ايران از ايريانه
است که به معني جاي رام و
جاي طرب است. وجود هستي به زن نسبت داده
ميشد چون مظهر
زاينده گي بود. |
|
برای
شنيدن موسيقی شما نياز به برنامه ريل پلير
داريد. اين برنامه را با کليک بر روی نشان آن در زير تهيه کنيد
|
|
|
|
|
|