تبرائيان
شکم پاره کردند
تا تشيع را در ايران حاکم کردند!
دومين تئوريسين ولايت فقيه را در 55 سالگی در کعبه
دستگير كردند
و تحويل تختگاه عثمانی دادند. پس از اعدام شد "شهيد ثانی"
ريشه های ترور، قتل عام، قتل زنجيره ای،
ناصبی کشی، تئوری "نصر بالرعب"، تلاش برای
تبديل جمهوری به حکومت اسلامی و سرانجام،
دولتی که بنام دولت "هولاکوست" بر سرکار
است، از دل اين تاريخ 200 ساله بيرون آمده
است. |
|
|
علامه
محمد باقر مجلسی و مقبره ای
که برای او در جمهوری اسلامی
ساختند! |
|
آنچه
می خوانيد بخش سوم گزارشی است
که از کتاب "مهاجرت روحانيون
شيعه از جبل عامل به ايران در
دوران صفويه" تهيه کرده ايم.
کتاب را "مهدی فراهانی مفرد"
بر مبنای تحقيقی که دراين
باره کرده نوشته است. کتاب در
216 صفحه و در سال 1377 در
ايران از سوی انتشاراتی امير
کبير منتشر شده اما در شماری
کم و بسرعت نيز ناياب شده
است. مطالعه کتاب نشان ميدهد
که نويسنده و تحقيق کننده نه
تنها خود از مذهبيون است،
بلکه با گرايش به حکومت شيعه
و تمجيد از روحانيون جبل عامل
که در همين جهت کوشيده اند
دست به تحقيق زده است، اما
عليرغم همه ملاحظاتی که کرده
و همه گرايشاتش به حکومت
ولائی که در متن کتاب مشهود
است، ناچار به انتشار
مستنداتی شده که اتفاقا ارزش
کتاب در همين مستندات است. از
جمله درباره بيگانه بودن
روحانيون شعيه جبل عامل با
فرهنگ و ادب و زبان ايرانی و
فارسی و شيفتگی آنها به زبان
و فرهنگ عرب. و يا اشاره به
چند شهرکوچک ايران که تا قبل
از صفويه شيعه نشين بوده و
بقيه ايران تماما سنی مذهب. و
باز اين که شعيه با شمشير شاه
اسماعيل اول و جنايات
"تبرائيان" بر ايران حاکم شد
و مردم از وحشت مرگ آن را
قبول کردند. تبرائيان جلوی
مردم را می گرفتند و می گفتند
بگو از دشمنان علی -"سنی ها"-
تبرا می جوئی! و اگر چنين نمی
گفتند درجا شکم آنها را پاره
می کردند!
درهمين کتاب می خوانيم که
چگونه يک مجتهد جبل عاملی
بنام "محقق کرکی" عملا بر
دربار صفوی حکومت می کرده
است.
بخش ديگری از کتاب، اشاراتی
مختصر به ارتش قزلباش شاه
اسماعيل می کند که در جمهوری
اسلامی نيز 28 سال است تلاش
می کنند آن را تبديل به چنين
ارتشی کنند و بعنوان حافظ و
مدافع انقلابی که ديگر از آن
نشانی باقی نمانده آن را
تبديل به قزلباش سلطنت ولی
فقيه کنند.
تئوريسين های ولايت امر در
غياب امام زمان که در ادامه
اش رسيده ايم به ولايت فقيه
هر يک سرنوشتی مشترک باهم
يافتند. محمد مکی همانگونه که
در شماره گذشته پيک هفته
خوانديد با استدلال به طرح
نظراتی خارج از دين به ارتداد
متهم و با شمشير گردن زده شد
و شيعيان طرفدار ولايت فقيه و
از جمله درکتاب فراهانی مفرد
او را "شهيد اول" لقب داده
اند. دومين تئوريسين ولايت
فقيه و حکومت نايب امام زمان
را عثمانی ها در کعبه دستگير
و به تختگاه امپراطوری برده و
کشتند. محقق کرکی را هم که بر
سلطنت حکومت می کرد، رقبا و
مخالفانش او را در دربار صفوی
زهر دادند و کشتند.
ريشه های آن تفکری که قتل
زنجيره ای کرد، قتل عام
زندانيان سياسی را ترتيب داد
و تئوری "نصر بالرعب" و يا
"ناصبی کشی" را در جمهوری
اسلامی دوره رهبری علی خامنه
ای راه انداخت، آن فجايع را
در حمله به کوی دانشگاه راه
انداخت و اکنون دولت را در
اختيار گرفته و خود را مجهز
به تئوری های دوران نازی ها
در آلمان کرده درتاريخ 200
ساله ای بايد جستجو کرد که در
کتاب "مهاجرت روحانيون جبل
عامل به ايران عصر صفوی" رد
پای آن پيداست. آن تفکر
آشنائی که با بهره گيری از
تجربه پيش و پس از انقلاب 57
اکنون شبکه مداحان و تيم های
ترور را سازمان داده و آماده
عمليات است و موش های
اطلاعاتی خود را در تمام
ارگان های نظامی و غير نظامی
جمهوری اسلامی جاسازی کرده،
از اين گذشته بهره می گيرد.
اين گذشته، شجره ايست که از
دل آن سعيد امامی ها بيرون
آمدند، حسن عباسی ها و رحيم
پور ازغدی پورها از آن نشخوار
می کنند و امثال مصباح يزدی و
ديگران وديگران از آن بهره می
گيرند.
به مجموعه اين انگيزه هاست که
کتاب تحقيقاتی فراهانی مفرد
را در سه گزارش خلاصه کرديم و
اينک بخش سوم آن را می
خوانيد: |
|
|
بازداشت دبيردوم ها،
از عراق آغاز شد!
يورش نظامی به
سازمان های شيعه در يمن |
|
محمد خاتمی:
شرايط حساس است، دشمن تراشی نکنيد |
|
|
مسیراسلام در ایران
از اینجا دگرگون شد-2
"غارمغان"
در فاصله
نیشابور- مشهد
دکترعباس منظرپور |
|
|
مسائلی از فرهنگ، زبان و هنر- طبری
زندگی وآثار صمد بهرنگی
جدال پرسابقه درايران
فرد انقلابی يا خلق انقلابی؟ |
|
یاد آوریم، آن را
که مرگ را باور نداشت
ازقرق
تا خروس خوان
شبروان
دل ما را درکوچه ها
چون مشعلی دست به دست
می گردانند
و خواب، بیهوده
برفراز شهر، پرسه می زند.
تهران، سحرگاه 11/9/1357 |
19 بهمن
سیاوش کسرائی |
|
تاريخ سينمای ايران- سينمای مستند-
مسعودمهرابی
ساعت 8 شب
برق تهران قطع
و اشغال ايران آغاز شد
قحطی و گرانی اکثريت محروم مردم ايران را
به زانو در آورده،
اما در سينماها داستان همانست که بود:
ملو درام های عاشقانه!
رژيم اختناق و ديکتاتوری گلوی مستند سازان
را هم گرفت، گرچه چند مستند فراموش نشدنی
در همان اوج اختناق ساخته شد، اما مستند
سازی نیز از محتوائی که می توانسته داشته
باشد خالی ماند |
|
ناصر
تقوائی (سمت چپ) هنگام
فيلمبرداری "بادجن". اين فيلم
در سال 1350 ساخته شد و نگاهی
بود از نزديک به مراسم "زار"
که در جنوب ايران برای دفع
بيماری صرع برپا می شود. عكس
صحنهای از فيلم را نيز می
بينيد. |
|
نقل مطالب منتشر
شده دراین سایت
با ذکر منبع، مطابق -GDFL-
آزاد است. |