همه مردم برای اطلاع رسانی به یکدیگر کمک کنند. این دولت از نظر مردم مشروعیت ندارد و مردم به آن اعتماد ندارند. مردم باید بتوانند در چارچوب قانون اعتراضات خود را نشان دهند، در غیر اینصورت ما به سمت تقابل های قومی، ملی، مذهبی و قبیله ای خواهیم رفت.
باید بدانیم که
زمینه هر تغییر اساسی در جهت اصلاح گری،
گسترش آگاهی است. بدون آگاهی
گسترده در سطح جامعه، امکان تغییر وجود
ندارد.
در چهارچوب «هر شهروند، یک
رسانه»، هر علاقمند به جنبش سبز، باید
راهی برای گسترش این آگاهی و تعمیق آن در
میان همه اقشار و بویژه در اقشار مستضعف
جامعه پیدا کند.
جنبش سبز بر سر مطالبات به حق خود
محکم ایستاده است و هر چه آگاهی ملت به
حقوق خود بیشتر شود، نیروی عظیم
تری پشت این مطالبات قرار خواهد گرفت.
ده ها میلیون
ایرانی که در این کشور با سانسور، جلوگیری
از آزادی ها و اقدامات سرکوبگرانه، سیاست
خارجی دمدمی و ماجراجویانه، سیاست های
ویرانگر اقتصادی،
رواج فساد و دروغ معترض هستند، خواهان
تغییراتی هستند که به آنها مجال میدهد با حاکمیت بر سرنوشت خود، این سرنوشت تحمیلی از سوی
کارگزاران بی
کفایت
را تغییر دهند.
ملت ما می خواهد که در رقابت نفس گیر
جهانی و منطقه ای، عقب نیفتد. ملت ما می
خواهد با جهان خارج به جای دعوا و
دشمنی، تعامل داشته باشد و سیاست خارجی
توسعه گرا را دنبال کند. ملت ما میخواهد کالاهای تولیدی، اعم از کشاورزی و صنعتی، زیر سیل
خانمان برانداز
واردات
بی حساب و کتاب، مدفون نشود. ملت ما می
خواهد تحت عنوان خصوصی
سازی، بیشترین پروژه ها و فعالیت های
اقتصادی کشور در بنگاه های شبه دولتیو نیز سپاه جمع نشود. ملت ما می خواهد به شاخص های
بیکاری و فقر به عنوان
یک وظیفه دینی و اسلامی و ملی اهمیت داده
شود و … با انبوه تبلیغات شاخص
خط فقر و بیکاری و تورم با دستکاری و
دروغ، از چشم مردم پنهان نشود. ملتما می خواهد معلمان کشور بابت درخواست حقوق خود کتک
نخورند، کارگران بابت
درخواست حق خود مورد تهاجم قرار نگیرند و
زنان بابت درخواست رفع تبعیض
مورد هجوم تهمت های گوناگون قرار نگیرند.
ملت ما می خواهد حکومت اجازهبدهد که در رسانه ملی، صدای همه ملت شنیده شود و نه
افراد خاصی که کاری جز
بی انصافی و تهمت زنی ندارند. آحاد ملت ما
با یکدیگر دوست هستند و دوست
ندارند به دو دسته حزب الله و حزب
الشیطان، مردم و خس و خاشاک و گوساله وبزغاله تقسیم شوند.
ملت دوست ندارد که این چنین نامه هایش،
پیام هایش، گفتگوهای تلفنی اش و پیامک
هایش در معرض شنود قرار گیرد. ملت
ما آگاه و رشید است و دوست ندارد عده ای
معدود به نام ملت، آزادی های ملت
را محدود کنند، حقوق اساسی آنرا تعطیل
کنند، روزنامه هایش را ببندند و هر
روز دستورالعمل های آمرانه برای نوشتن،
گفتن و شنیدن صادر کنند. باید به
هر طریق ممکن از سوی جنبش سبز در سطح کشور
و در میان همه اقشار، این آگاهی
به مردم برسد که این خواست ملت، خواست
جنبش سبز هم هست و نه تنها خواست آن
است بلکه این مطالبات را همگانی کند.
این مطالبات کاملا اسلامی و عین
قانون اساسی و کاملا منطبق با مردم
سالاری دینی ماست. این خواسته ها نه
جنبه ضدشرعی دارند که باعث فرمان تیر و
قتل و زندانی شود، نه جنبه ضدملی و
نه جنبه ضد نظام. این ها حقوق مردم هستند
و به همین دلیل مردم از آن حمایت
می کنند.
روحانیون فعال در جنبش سبز را ذخیره جنبش
وپشتوانه بسیار مهم آن می دانیم. حضور آنها در جنبش سبز در شرایطی که
از
انواع روش ها و وسایل برای متهم کردن راه
سبز به بی دینی و وابستگی بهبیگانگان استفاده می شود، جنبه حیاتی دارد.چرا وقتیمیلیون ها دانشجو در سراسر کشور در پشت جنبش سبز است، به آینده
امیدوار
نباشیم؟
اجلاس دو روزه مجلس خبرگان پایان یافت و
مانند همیشه، بجای آنکه رهبر بعنوان منتخب
این مجلس برود در جلسه خبرگان و کمی
درباره آنچه با مردم و کشور کرده توضیح
بدهد، خبرگان رفتند خدمت ایشان تا از آنچه
در فاصله 6 ماهه دو اجلاس، زیر نظر و
بدستور مستقیم ایشان بر ایران و ایرانی
گذشته تشکر کنند!
این قصه ایست که سر دراز دارد و تمام
شواهد نیز حکایت از آن دارد که با این حرف
ها و نقدها و یادآوری مفاد قانون اساسی،
ماجرا تا فرود یک فاجعه بزرگ درکشور و
بجای گذاشتن صدها هزار کشته حل نخواهد شد.
آقای خامنه ای در این دیدار، راهپیمائی
حکومتی 9 دیماه که و راهپیمائی 22 بهمن را
مصادره
به مطلوب خویش کرد و گفت که حضور مردم
دراین دو راهپیمائی به معنای پایان فتنه
(بحران ناشی از کودتای 22 خرداد) بود. دو
راهپیمائی که ذکر مشخصات آنها اطاله کلام
است و نیازی به آن نیست و حکومت و رهبری
که دل به آن خوش کرده باشد، نقش بر آب می
کشد.
آقای خامنه ای که اکنون دیگر بسیار دشوار
بتوان برای وی هوش و حواس درست و حسابی
متصور شد، در همین دیدار گفت که عده دیگری
را هم از کشتی استوار نظام که سکانش در
اختیار ایشان است پیاده کرده است. یعنی
معترضان به نتیجه انتخابات 22 خرداد دیگر
سرنشین کشتی ایشان نیستند. روشن است که
اشاره او به توده مردم معترض نبود، زیرا
پاسخ اعتراض آنها که در خیابان و با گلوله
و چماق و قمه داده شد. منظور او دانه درشت
هائی چون هاشمی که در همان جلسه حضور داشت
و سپس خاتمی و موسوی و کروبی و لابد در
ادامه آن حسن روحانی و ریشهری و ناطق نوری
و بقیه بود. یک ردیف پائین تر آنها را هم
در گرماگرم کودتای انتخاباتی از کشتی
پیاده کرد و اکنون زندانی اند. از نایب
رئیس تا نمایندگان سابق مجلس تا وزیر و
معاون وزیر و استاد دانشگاه، رزمندگان
دوران جنگ و...
آنها حتی نگفته اند بالای چشمت ابروست،
بلکه جرم همه آنها این است که گفته اند:«
آقا! کج می روی و این راه به ترکستان است!
آقای خمینی هم در نامه به شورای نگهبان
گفته بود: اگر کار بدست این جماعت (حجتیه)
بیفتد، همه چیز به باد خواهد رفت!»
پیاده شدگان جدید کشتی نظام خامنه ای
این عکس را محمدعلی ابطحی از سالگرد
درگذشت آیت الله توسلی رئیس دفتر آیت الله
خمینی گرفته است. آیت الله توسلی عضو مجمع
مصلحت نظام بود که پس از آغاز موج توهین و
حمله به اعضای خانواده آیت الله خمینی و
بویژه حجت الاسلام حسن خمینی نوه آیت الله
خمینی در جلسه مجمع مصلحت زبان به اعتراض
گشود و از شدت عصبانیت همانجا سکته کرد و
درگذشت. حمله به خانواده آیت الله خمینی،
آتش تهیه برای انتخابات 22 خرداد بود. می
خواستند سید حسن خمینی و دیگر اعضای
خانواده آیت الله خمینی را از صحنه
انتخابات و موضع گیری به سود خاتمی و یا
موسوی عقب بزنند. این تلاش به نتیجه
نرسید، گرچه آیت الله توسلی قربانی آن شد.
آیت الله توسلی بعد از سید احمد خمینی،
مطلع ترین فرد از رویدادهای بیت آیت الله
خمینی بود. آنها که دراین عکس روی زمین
نشسته اند را آقای خامنه ای از کشتی پیاده
کرده است. البته عده ای را هم مانند آیت
الله توسلی و سید احمد خمینی بدرقه ابدی
کرده است!
ادعا می کنند که 50 میلیون نفر نتایج
انتخابات را قبول دارند، بنابراین نباید
دیگر نگرانی داشته باشد،
به مهندس موسوی مجوز یک سخنرانی بدهند تا
اندک بودن جمعیت معترض را ایرانیان و
جهانیان ببینند!
تندروها فعلاً در حالت مستی ناشی از
دوپینگ نمایش پلیس در خیابانها و تبلیغات
تلویزیونی اند.
تا وقتی که میترسد
یعنی ریشههای تب در جامعه وجود دارد و
خالیبندی تبلیغاتی آنها مبنی بر
پیروزیشان فقط به درد روحیه دادن به
هوادارانشان میخورد و کشور را از
حالت کنترل به حالت مدیریت و اداره
برنمیگرداند.
پیشبینی من این است که حتی اگر این موج
خیابانی
کنترل شود، موجهای بعدی غیرقابل
پیشبینیتر و شاید مهیب تر باشد.
نظرسنجیها
روندهای خیلی بدی را نشان میدهد. حداقل
در تهران دوسوم علاقمندان به
اخبار از طریق صداوسیما اخبار را
نمیشنوند.
متأسفانه تندروها کشور را وارد وضعیت حاد
فرسایشی کردهاند. همه باید برای آینده
کشور دعا کنیم.
لوموند دیپلماتیک
سپاه در 31 سالگی
مالک یک امپراطوری شد
بهروز فراهانی و بهروز عارفی
لوموند دیپلماتیک فارسی منتشر شد
لوموند دیپلماتیک فارسی ماه فوریه به
همراه تعدادی از مقالات ماه گذشته این
نشریه، روی شبکه اینترنت منتشر شد.
دراین شماره ترجمه 13 مقاله را با
عناوین زیر می خوانید:
خواستم
درباره حضور رئیس
دولت کودتا در
بیرجند مطلبی رو
بگم.
بر خلاف تبلیغات
گسترده و
مخارج آنچنانی
برای پوسترها و
تصاویر احمدی
نژاد در سطح شهر،
ایشان با
استقبال سرد مردم
بیرجند مواجه شد.
بیرجند حدود 400
هزار نفر جمعیت
دارد.
در استادیوم
آزادی این
شهر(محل سخنرانی)
تنها جلوی جایگاه
را توانستند پر
کنند! با
وجود دهها اتوبوس
و جابجایی مردمی
که از روستاهای
اطراف به بیرجند
آورده شدند تعداد
جمعیت هنگام
سخنرانی به 2 یا
3 هزار نفر نمی
رسید! تازه، شاید
50% هم دانش
آموزان مدارس و
کارمندان بودند
که
طبق معمول اجباری
و با تهدید آنها
را سوار اتوبوس
کرده و به محل
آورده بودند.
از نیمه شب
دوشنبه تا روز
بعد اینترنت به
شدت مختل و خطوط
موبایل در بیرجند
کاملا قطع بود.
مثل همیشه عده ای
بسیجی و کارمند و
دانش آموز را به
استقبالش
بردند
!
نکته قابل توجه
اینجاست بیشتر
مردم بیرجند
طرفداران مهندس
موسوی و
کروبی و در
انتخابات به
این
دو نفر رای داده
بودند.
با
تشکر از شما حتما
در سایت قرار
دهید تا مردم
ببینند.
ایمیل و نام من
هم
محفوظ بماند.موفق
باشید
لغو سخنرانی
در برلین
این پیام
درارتباط با جلسه
سخنرانی حجت
الاسلام خلع لباس
شده "یوسفی
اشکوری" در
اختیار پیک نت
قرار گرفته است:
بعلت اشکال در
پرواز آقای یوسفی
اشکوری به مقصد
برلین، جلسه
سخنرانی ایشان که
قرار بود درروز
شنبه 27 فوریه
2010 در برلین
برگزار شود، لغو
شده است. تاریخ
قطعی برگزاری
این جلسه بعدا
اعلام می شود.
حدس بزنید
سارقان
چه کسانی بودند؟
صاحب
طلا فروشی که
طلاهای مغازه اش
شامگاه دوشنبه در
شهر آمل به سرقت
رفت گفت: چهار
سارق مسلح
با دو دستگاه
موتورجلو مغازه
توقف و با شکلیک
چند گلوله شیشه
های
جلوی ویترین را
شکستند و حدود 20
کیلوگرم طلا
را بردند.
آنها چهار نفر
بودند سوار بر دو
موتورسکلت. خیلی
شبیه موتورسواری
هائی بودند که
مردم معترض به
نتیجه انتخابات
را در خیابان ها
سرکوب می کردند.
آنها یک پارچه با
دو سوراخ چشم روی
کله خود کشیده
بودند. شبیه
نیروی انتظامی
لباس سیاه.
وقتی وارد مغازه
شدند
به همه مشتری های
داخل مغازه دستور
نظامی دادند که
با شکم روی زمین
دراز بکشند. سپس
طلاها را داخل یک
کیسه ریختند و
رفتند.
بعد از خروج از
مغازه نیز برای
ترساندن مردم چند
تیرهوائی شلیک
کردند. این سرقت
جمعا 5 دقیقه طول
کشید!
محل سرقت راسته
طلا فروشان آمل
در منطقه پایین
بازار این شهر
بود که 50 الی 60
طلا فروشی در آن
فعال است و بیشتر
آنها به سیستم
دوربین های
مداربسته و
امنیتی مجهز
هستند، اما
سارقان کیسه روی
سرشان داشتند.
این دومین سرقت
مسلحانه از طلا
فروشی های آمل در
15 روز گذشته بود
و طلافروشی ها
بدلیل نا امن
بودن بازار مغازه
هایشان را باز
نمی کنند.
اقامتگاه مخفی
سلام پیک نت- در
خیابان شریعتی
تهران، نرسیده به
پل سید خندان،
قبل از پارک
اندیشه در کوچه
شهید محبی، در
سالهای اخیر دو
ساختمان بلند
ساخته اند. یکی
از آنها متعلق به
سپاه است و
تابلویی دارد با
عنوان "خوابگاه
وزارت صنایع".
این تابلوی صوری
است و در واقع
این مکان در
اختیار سپاه قدس
است و از آن برای
اقامت کوتاه مدت
فرماندهان
واحدهای خارج از
ایران قدس که
برای همآهنگی به
تهران می آیند و
بر می گردند
استفاده می شود.
اغلب این مهمانان
عرب اند و با
اتومبیل های شیشه
سیاه به این محل
آورده شده و برده
می شوند.