وحشت از فشار در بالا
برای تغییر سیاست نظامی - اتمی

وبسایت اینترنتی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، بصورت غیر مستقیم فاش ساخت که بحث بر سر تغییر سیاست نظامی و اتمی حاکم در جمهوری اسلامی به درون نظام و دولت رخنه کرده و مدیران ارشد نظام و دولت، با توجه به شرایط بحرانی که در کشور پیش آمده خواهان تغییر این دو سیاست شده اند. وزارت اطلاعات در هشداری که در وبسایت خود منتشر ساخت، بی آن که نامی از احمدی نژاد و یا اظهار نظر او درباره گفتگو و مذاکره با امریکا ببرد نوشت:

«آمریکا در صدد است برخی مدیران میانی و حتی عالی‌رتبه جمهوری اسلامی را به سمتی سوق دهد که انگیزه خود را برای مقابله با فشارهای بین المللی از دست بدهند.

آنها تلاش می کند شرایطی ایجاد کنند که  مطالبه برای تغییر راهبردهای سیاست خارجی به‌ویژه در بحث هسته‏‌ای از درون دولت آغاز شود" یا "اختلافاتی درون نظام بر سر چگونگی ادامه مسیر و میزان هزینه منطقی که باید پرداخت" در بگیرد.»

وزارت اطلاعات در ادامه همین مطلب هشدارگونه نوشته است: «سناریوی آمریکا، ایجاد به هم ریختگی سیاسی درون کشور به منظور ناامید کردن مردم از توان حاکمیت و انسجام درونی آن برای حل مشکلات است. امریکائی ها برای تبدیل نارضایتی های اقتصادی به ناامنی برنامه ریزی کرده اند و می خواهند از "بحران های کارگری و وضعیت معیشت مردم سوء استفاده کنند. در داخل نیز جریان فتنه تصمیم گرفته فساد اقتصادی را در کشور فراگیر نشان دهد.»

آقای خامنه ای در طول حیات 33 ساله جمهوری اسلامی، دوبار خود را به رای مردم گذاشته است. یکبار در سال 1360 که بدنبال ترور ها و انفجارهای مجاهدین خلق و اعدام های لاجوردی جامعه بشدت هیجان زده بود و گوش به دهان آیت الله خمینی. او که می خواست جانشین ابوالحسن بنی صدر و محمدعلی رجائی (اولی برکنار و دومی در انفجار دفترنخست وزیری کشته شد) شود، نزدیک به 16 میلیون رای آورد. آرائی که در حقیقت آن را مدیون شرایط بحرانی و حضور و نفوذ آیت الله خمینی بود. 4 سال بعد، یعنی در دوره دوم ریاست جمهوری 4 میلیون از رای دوره اول او کم شد و با 12 میلیون رای در کاخ ریاست جمهوری ماند. او در مقام ریاست جمهوری اختیاراتی بسیار محدود داشت و محدوده آن به هیچ وجه قابل مقایسه با اختیارات استبداد زده ای که اکنون دارد نبود.

امروز ایران نزدیک به 75 میلیون جمعیت دارد و ایشان همه کاره! حتی اگر آن 12 میلیون رای او در دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری اش را هم در نظر بگیریم و این فرض محال که او در یک انتخابات دیگر همان 12 میلیون رای – یعنی آخرین رای گیری برای وی- را بیآورد، او نماینده چند در صد مردم ایران است؟

در مقابل شورای شهر
تجمع اعتراض 200 راننده

شرکت واحد تهران

فیلمبردار پناهنده
از محارم احمدی نژاد هم بوده!

شبیخون ویروسی
به اینترنت وزارت نفت

از قزوین تا ملایر، همدان و نهاوند
دکل های  پارازیت دیجیتال
مثل چنار، همه جا سبز شده اند

از 20 روز پیش
بانک "سامان" سپرده های
 حساب ارزی را پس نمی دهد

هر گردی
حتما گردو نیست!

با درود- در مورد خبر گزارش اقائی  که مینوسد بلوچ هستم و شما نوشته اش را با عنوان "بعد از لیبی و سوریه نوبت ایران می شود" ایراد دارم. در بلوچستان خبری از انتقال سلاح نیست و این اخبار را افرادی که وابسته به جریان حاکمیت زر و  زور و فساد جمهوری اسلامی هستند انتشار میدهند تا سرکوب مدنی مردم بلوچ را تسهیل نمایند.  اگر آن موردی که ایشان میگویند و اطلاع دارد نام آن اشرار را و آن گروهها را هم بیاورند. اگر اشرارند پس تفاوتی با تروریست ها ندارند و اگر مبارزان مدنی هستند پس لقب اشرار گفتن ایشان جای سوال دارد. خواهشمند است این خبرها  کذب هستند و از طرف اقتدارگرایان قدرت طلب جمهوری اسلامی و یا اپوزیسیون اقتدار طلب  پان فارسی پخش می شود که دائم انگ جدائی طلبی به مردم بلوچ میزنند و خود را ایرانی تر از بلوچ میدانند.

پیک نت- خواننده گرامی، آن آقائی که خبر بعد از لیبی و سوریه نوبت ایران است را برای ما ارسال داشته، فردی که ما ایشان را بسیار خوب می شناسیم و میدانیم که سالها نیز در افغانستان بوده است. اما شما را نمی شناسیم. اگر اندکی شک لازم باشد، باید متوجه نامه کسی باشد که او را نمی شناسیم نه آن که او را می شناسیم. شما خودتان را معرفی بفرمائید تا بعد صحبت کنیم. ضمنا هر گردی گردو نیست. سرکوب مردم بلوچستان یک بخش ماجراست و توطئه جهانی علیه تمامیت ارضی ایران یک موضوع دیگر. هنر آنست که ما این دو را از هم تفکیک کنیم و ضمن محکوم کردن حکومت بخاطر سرکوب مذهبی و قومی مردم بلوچ، از توطئه های جهانی هم غافل نشده و از آن هم یادی کنیم. دست از این اصطلاحات "پان فارس" و "پان ترک" و هر پان دیگری بردارید و به عمق فاجعه بیاندیشید.

احمدی نژاد آسان آمد
اما به آسانی نخواهد رفت!.

گزارش دریافتی از صدا و سیما
در جستجوی عامل افشای
هویت امنیتی فیلمبردار پناهنده