شتابی که باند "جنتی- یزدی" اولی دبیر
شورای نگهبان و دومی عضو این شورا و دبیر
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم (و هر دو عضو
مجلس خبرگان) برای اعلام "ولایتی" بعنوان
کاندید مورد حمایت آنها درانتخابات 92 از
خود نشان دادند، حاصل واقعیتی است که
امروز به آن اعتراف نکرده اند، اما فردای
تاریخی که رقابت ها و تقابل های درونی
میان اعضای رهبری این باند بالا بگیرد، رو
خواهد شد. چنان که دلائل و انگیزه های رد
صلاحت هاشمی رفسنجانی.
آن واقعیتی که موجب شد ناگهان "ولایتی"
عزیز و نورچشمی جنتی و یزدی شود، وحشتی
است که پس از 3 مناظره دست و پاشکسته و
بشدت مهندسی شده در هرم حاکمیت ایجاد شده
است. در همین مناظره ها تسلط روحانی به
بحث و آگاهی او از پرونده و نظرات سیاسی
همه آقایان کاندیداها و تهاجم های سنجیده
او در این مناظره ها که خود نام آن را در
آخرین مناظره "صلابت" در سخن نامید و
تداعی کننده سخن گفتن آیت الله بهشتی و
مناظره های او بود، حجت را بر آنها که
بدنبال "مهندسی انتخابات، پیش از رای
گیری" بودند تمام کرد که صحنه را باخته
اند. نه جلیلی الکن در سخن گفتن و متحجر
در اندیشه (تا حد مصباح یزدی و فتوا
دهندگان قتل های زنجیره ای) اهل این میدان
است و نه سردار سرهنگ قالیباف فرمانده و
رئیس پلیس دوران ریاست جمهوری خاتمی با
پرونده ای که بابت سرکوب دانشجویان در زیر
بغل دارد و در آخرین مناظره گریبانش را در
همین ارتباط حسن روحانی گرفت. بدین ترتیب
نورافکن ها روی ولایتی متمرکز شد تا پیش
بینی پدرخوانده (دائی جان ناپلئون) تحقق
یابد! برای آنها طبیعی بود که از حداد
عادل مفنگی که پس از مناظره ها بسرعت
درمیان مردم تریاکی بودنش شایع شده و
دلقلک بازی های غرضی نیز آبی گرم نمی
توانست بشود. رضائی را نیز، هرگز هیچ طیفی
در هیچ انتخاباتی جدی نگرفته که دراین
انتخابات جدی بگیرد.
در همین شماره پیک نت خلاصه مقاله ای را
منتشر کرده ایم که روز گذشته در روزنامه
"شهروند نو" نزدیک به دار و دسته های جناح
راست و باندهای قدرت (از جمله دولت) منتشر
شده و در آن همان نتیجه ای در باره جلیلی
گرفته شده که در بالا اشاره کردیم.
از دیگر دلائل شتاب اعلام کاندیدای اصلح
از جانب باند "جنتی- یزدی" و البته پیش از
آنها، حزب موتلفه اسلامی، این نیز می
تواند باشد که آنها با اطلاع از روابط
نزدیک خامنه ای با ولایتی، بخواهند مجوز
تقلب در انتخابات را برای به ریاست جمهوری
رساندن او و جلوگیری از پیروزی حسن روحانی
جلب کنند. بویژه که علی خامنه ای در
سخنرانی سالگرد درگذشت آیت الله خمینی
اعلام کرده است، به هیچیک از 8 کاندیدای
ریاست جمهوری نظر خاصی ندارد. آنها این
خطر را پیش بینی می کنند که در صورت آراء
بالای روحانی در انتخابات، علی خامنه ای
با ابطال آراء او مخالفت کند و مانند
انتخابات دوم خرداد 1376 جلوی جنتی بایستد
و بگوید نتیجه انتخابات را اعلام کنید، من
خودم رئیس جمهور را مدیریت می کنم!
بر دلائل احتمالی این شتاب، این را نیز می
توان افزود که حسن روحانی و عارف در
سفرهای استانی خود (بویژه در رشت و
اصفهان) توانسته اند مردم را تشویق به
شرکت در انتخابات کنند و طبیعی است که
آنها که با تشویق این دو پای صندوق های
رای خواهند رفت، برای دادن رای به جلیلی و
5 کاندیدای دیگر جبهه راست نمی روند.
آخرین سخنرانی محمد خاتمی که تاریخ آن 18
خرداد است و در آن پای موسوی و کروبی را
برای شرکت در انتخابات به میان کشید نیز
دلیل دیگری است برای وحشتی که از باخت
انتخاباتی در جبهه راست بوجود آمده است.
سخنان تهدید آمیز و آب نکشیده سردار
جزایری نیز برای گرفتن دُور افشاگری های
روحانی و عارف و گل کردن بیشتر آنها در
میان مردم، روز گذشته در مطبوعات داخل
کشور منتشر شد که خلاصه آن را هم در همین
شماره پیک نت می خوانید. همچنان که خلاصه
سخنان 18 خرداد محمد خاتمی را. |