«اسماعیل
بخشی»
نماینده
کارگران
هفتتپه
پس از
آزادی از
زندان
نامه ای
خطاب به
وزیر
اطلاعات
نوشته که
خلاصه ای
از آن را
می
خوانید.
آنچه او
در این
نامه به
آن اشاره
می کند،
سرگذشت
40 ساله
همه
زندانیان
سیاسی در
جمهوری
اسلامی
است. این
سرگذشت و
سرنوشت
از
رهبران و
فعالان
احزاب
سیاسی،
روشنفکران،
روزنامه
نگاران و
حتی برخی
روحانیون
عبور کرد
و
کارگران
و معلمان
و
حقوقدانان
را شامل
شده است
و این
آسیاب با
باد
استبداد
و
خودکامگی
هنوز می
چرخد:
جناب
آقای
علوی
وزیر
اطلاعات!
۲۵
روز در
بازداشت
وزارت
اطلاعات
بودم. در
روزهای
اول بدون
دلیل یا
هیچ حرفی
تا سر حد
مرگ مرا
شکنجه
کردند و
زیر مشت
و لگد
گرفتند
که تا
۷۲
ساعت در
سلولم از
جایم
نمیتوانستم
تکان
بخورم.
امروز پس
از گذشت
تقریبا
دو ماه
از آن
روزهای
سخت در
دندههای
شکستهام،
کلیهها،
گوش چپم
و
بیضههایم
احساس
درد
میکنم.
شکنجهگران
خود را
سرباز
گمنام
امام
زمان
مینامیدند.
نمیدانم
چه بر
سرم
آوردند
که هنوز
دستهایم
میلرزد،
منی که
زمین زیر
پایم
میلرزید،
تحقیر
شدم و به
شخصیت
دیگری
بدل شده
بودم و
هنوز با
وجود
قرصهای
اعصاب و
روان
گاهی
دچار
حملههای
شدید
عصبی
روحی و
روانی
میشوم.
بازجویم
میگفت
ما از
همه چیز
تو خبر
داریم
حتی
میدانیم
همسرت
چند بار
بخاطر
مبارزاتت
با تو
دعوا
کرده
است.
گفتم از
کجا
میدانید؟
گفت
مدتها
تماسهای
تو
«شنود»
میشد که
باعث
عصبانیت
شدید من
حین
بازجویی
شد. حال
پرسش
بنده و
خانوادهام
از شما
بعنوان
وزیر
اطلاعات
و یک
شخصیت
روحانی و
مذهبی
این است
که: آیا
«شنود»
خصوصیترین
مکالمات
انسانها
از نظر
اخلاقی،
حقوق
بشری و
دین
اسلام
رواست؟
|