جمهوری اسلامی در
8 سال دولت محمد
خاتمی و 8 سال
دولت روحانی فرصت
های بسیاری برای
رفع تنش با
کشورهای همسایه
داشت که همه این
فرصت ها با
اقدامات تخریبی
آنها که اکنون
مجلس و دولت را
در اختیار دارند
از دست رفت. هشت
سال ریاست جمهوری
احمدی نژاد که
بین دو دولت
روحانی و خاتمی
بر سر کار بود،
سهم خود را برای
تخریب مناسبات با
کشورهای همسایه
بخوبی اجرا کرد.
در ابتدای دولت
اول روحانی،
هاشمی رفسنجانی
بارها گفت که اگر
رهبری موافقت کند
برای رفع تنش با
عربستان به آن
کشور خواهد رفت و
با توجه به
مناسباتی که با
پادشاه عربستان
دارد مسئله را حل
خواهد کرد، اما
بجای قبول این
پیشنهاد، پیاده
نظام آنها که
اکنون دولت رئیسی
و مجلس حداقلی را
دراختیار دارند،
سفارت عربستان را
آتش زدند و به
کنسولگری آن کشور
در مشهد حمله
کردند تا بقایای
پل نیمه ویران
مناسبات عربستان
و ایران را تخریب
کنند که کردند.
حالا ابراهیم
رئیسی به کمک
امیرعبدالهیان
وزیر خارجه اش که
در توان سیاسی
فاصله ای نجومی
با جواد ظریف
وزیر خارجه
روحانی دارد، می
خواهد پل تخریب
شده میان ایران و
عربستان را ترمیم
کند. موفق خواهد
شد؟
پاسخ به این
سئوال بسیار
دشوار است زیرا
جمهوری اسلامی
اکنون دارای ضعف
های مهم اقتصادی
و مشروعیتی در
داخل و خارج از
کشور است و درگیر
مذاکرات اتمی و
اسرائیل بی وقفه
بر آتش ایران
هراسی میان
کشورهای
خاورمیانه ادامه
میدهد. از سوی
دیگر، طالبان در
افغانستان دولتی
شکننده تشکیل
داده که حدس زده
می شود بزودی
با
نیروهای مسلح
شبکه حقانی که
پیاده نظام فتح
کابل بوده اند
روبرو خواهد شد.
جنگ قدرتی که اگر
به سود شبکه
حقانی تشکیل شود،
القاعده و داعش
بر افغانستان
مسلط شده و بسرعت
در مرزهای غربی
آن کشور که
مرزهای شرقی
ایران است صف
آرائی خواهد کرد.
در عراق نیز
موقعیت کنونی
جمهوری اسلامی
نمی تواند پر
دوام باشد، بویژه
اگر درگیری های
نظامی در شمال و
شرق و جنوب ایران
آغاز شود. شاید
باهمین پیش بینی
است که جمهوری
آذربایجان پس از
مانور نظامی با
پاکستان و ترکیه
و فتح قره باغ،
حالا رودربایستی
را کنار گذاشته و
به تندی با
رهبران جمهوری
اسلامی سخن می
گوید. ترکیه نیز
از مدت ها پیش،
با پیش بینی
حوادث آینده
مرزهای خود با
ایران را دیوار
کشی کرده است.
روز گذشته سعید
خطیبزاده سخنگوی
وزارت امور خارجه
که نقش ماله کشی
بر واقعیات را
دارد گفت: ما با
دولت آذربایجان
مناسبات خوبی
داریم و شیوه
جدید این کشور
تعجب آور است. او
به روی خود
نیآورد که جمهوری
آذربایجان نه
تنها مناسبات
وسیع نظامی با
اسرائیل دارد،
بلکه پایگاه هائی
را هم گفته میشود
دراختیار آن کشور
قرار داده است.
خطیب زاده گفت که
مانور نظامی اخیر
جمهوری اسلامی در
مرزهای شمال غربی
که همزمان با
مانور نظامی
ترکیه، آذربایجان
و پاکستان بود یک
موضوع حاکمیتی
است و برای آرامش
و ثبات کل منطقه
انجام شد! البته
روشن است که
ایران حضور هر
چند نمایشی
اسرائیل در
نزدیکی مرزهای
خود را تحمل
نخواهد کرد و در
این رابطه هر
اقدامی را که
برای امنیت ملی
خود لازم بداند
انجام خواهد داد.
از خطیب زاده که
در نشست خبری
هفتگی اش شرکت
کرده بود در باره
موضع گیری های
جدید امارات
متحده عربی بر
جزایر سه گانه
تنب بزرگ و کوچک
و ابوموسی
پرسیدند. او گفت:
جمهوری اسلامی
چنین اختلافی بین
ایران و امارات
را به رسمیت نمی
شناسد. این سه
جزیره بخش جدایی
ناپذیر خاک ایران
بوده اند و هر
گونه ادعای خلاف
آن بطور قاطع رد
می شود.
امارات متحده در
گذشته نیز بارها
ادعای مالکیت سه
جزیره را داشته،
این بار، درحالی
این ادعا را
تکرار کرده که
مناسبات سیاسی
کامل با اسرائیل
برقرار کرده،
سفارت اسرائیل در
امارات گشایش
یافته و سیل
توریست های
اسرائیلی خود را
به این کشور
رسانده اند. قطعا
در میان آنها سیل
ماموران اطلاعاتی
و نظامی اسرائیلی
نیز خود را به
خلیج فارس رسانده
اند. همین موقعیت
را پادشاهی بحرین
نیز پیدا کرده
است. یعنی
مناسبات وسیع
سیاسی و اقتصادی
ونظامی با
اسرائیل. بدین
ترتیب است که
وقتی گفته می شود
از چهار گوشه
مرزهای ایران خطر
می بارد، نگرانی
بی جائی نیست! |