pyknet پيك نت

۱۰-۱۱ مهر

خبرهای
سیاسی - اجتماعی

۱۰-۱۱ مهر

رویدادهای
منطقه و جهان

۱۰-۱۱ مهر

منتخب اخبار
هنری و فرهنگی

۱۰-۱۱ مهر

منتخب اخبار
شهرستان ها

۱۰-۱۱ مهر

منتخب اخبار ورزشی

۱۰-۱۱ مهر

منتخب اخبار اقتصادی

عنوان اول پیک نت ۱۱ مهر

همه فرصت ها برای

تغییرات درحاکمیت ازدست رفته؟

روزنامه کیهان با انتشار عکسی از ساختمان این موسسه نوشت «روز شنبه تعدادی از تروریست‌ها و اراذل اجاره‌ای با در دست داشتن انواع سلاح سرد به دفتر روزنامه کیهان حمله کرده و ضمن شکستن شیشه‌های روابط عمومی و پنجره‌های بیرونی به بخش‌هایی از ساختمان این موسسه آسیب رساندند. گفتنی است که یکی از شیشه‌ها نشانه‌ای از شلیک گلوله دارد."

کیهان سپس این اقدام را وصل کرده است به تظاهراتی که در شهرهای ایران جریان دارد و مدعی شد که مهاجمین آموزش دیده بودند و آنهائی بودند که دست به تخریب و آتش‌زدن اموال عمومی از شعب بانک‌ها گرفته تا ساختمان‌های اداری و انتظامی، خودروهای امدادی و شخصی می زنند. آنها با تجمع مقابل ساختمان موسسه کیهان ابتدا با پرتاب کوکتل مولوتف و استفاده از موانع بتنی بدنبال مسدود کردن خیابان بودند و سپس با فحاشی و سردادن شعارهای تند علیه کیهان و حسین شریعتمداری مدیرمسئول آن، قصد ورود به ساختمان روزنامه را داشتند که با دخالت نیروهای حراست موسسه و نیروهای اعزامی سپاه محمد رسول‌الله و بسیج نتوانستند موفق به ورود به ساختمان شوند!»

تا اینجا، گزارشی را خواندید که خود کیهان نوشته است. اما حتی اگر همه این ماجرا واقعیت باشد، تازه همان حادثه ای روی داده که در فاصله بازگشت آیت الله خمینی به ایران و سقوط رژیم شاه، بارها از سوی یاران جوان آن روزهای امثال حسین شریعتمداری با شعار "حزب فقط حزب الله" با یورش به موسسه کیهان انجام شد. در واقع باید گفت "چیزی که عوض دارد، گله ندارد!". آنها در اواخر سال ۵۷ قصد تسخیر کیهان را داشتند و اینهائی که شنبه گذشته به کیهان حمله کردند نیز قصد تصاحب آن را داشتند.

روی دیگر این ماجرا، خشم و نفرتی است که حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان سالها به آن و در نتیجه در جامعه دامن زده است. از قتل عام زندانیان سیاسی تا قتل های زنجیره و از قتل های زنجیره ای تا جنبش ۸۸ . هر جنبش اعتراضی مردم را کیهان با خشن ترین و توهین آمیز ترین جملات وابسته به خارج معرفی کرد و مردم را وابسته به خارج و ضد انقلاب و .... آن که باد می کارد، نباید منتظر درو کردن توفان باشد؟ به هیچ شکایت و فغانی علیه شریعتمداری و کیهان رسیدگی نشد و او در راس روزنامه کیهان باقی ماند. آنقدر ماند که حالا اگر دست مهاجمین به موسسه کیهان به او رسیده بود، خودشان او را از کیهان بیرون می کشیدند. از نشانه های عقب نشینی حکومت از برابر مردم معترض، یکی هم تغییر مدیریت روزنامه های آتش بیار و دامن زننده به خشونت در جامعه است. روزنامه هائی که وابسته به نهادهای امنیتی اند و مورد حمایت حکومت. در تمام جنبش های اعتراضی سالهای گذشته حکومت تن به این عقب نشینی نداد و در فاصله تسلط بر خیابان تا شروع جنبش اعتراضی و خیابانی دیگر فرصت سوزی کرد. آیا اینبار هم با تسلط بر خیابان چنین فرصتی را از دست خواهد داد؟ بیش از ۳ سال پیش آیت الله خوئینی ها نایب رئیس اسبق مجلس و از نزدیک ترین شاگردان آیت الله خمینی که بسیاری در زمان حیات آقای خمینی تصور می کردند او جانشین وی خواهد شد، طی نامه ای سرگشاده و محترمانه خطاب به علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی نوشت که دیگر نمی توان مانند سه دهه گذشته حکومت کرد و باید در شیوه حکومتی ۳ دهه گذشته تجدید نظر اساسی کرد. او نوشت و منتشر کرد و بی سر و صدا، به خلوت خود بازگشت. نه تنها به آن نامه توجهی نشد، بلکه همین حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان با همان بی شرمی همیشگی شروع کرد علیه این نامه و نویسنده آن مقاله نویسی!

حمله به ساختمان کیهان، بازتاب فرصت سوزی های گذشته برای تغییرات اساسی در سیاست داخلی اعمم از اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و خسته شدن مردم از ادامه دیدن امثال احمد جنتی و احمد خاتمی و حسین شریعتمداری و دهها چهره دیگر در راس ارگان های تبلیغاتی و حکومتی است. همه این افراد و از جمله امام جمعه ها، نقش مهمی در دامن زدن به خشم مردم داشته اند. این خشم متراکم امروز در خیابانها سر باز کرده و بسیار طبیعی و حتی قطعی است تلاش عوامل نفوذ اسرائیل و امریکا و انگلیس برای هدایت این اعتراض به آن سمت و سوئی که در برنامه دارند. به همان اندازه که این نفوذ در میان معترضین می تواند قطعی باشد، نفوذ در تمامی ارگان های امنیتی و نظامی و سیاسی حکومت که زمینه ساز خشم مردم بوده اند نیز قطعی است. این نفوذ دو طرفه کار را به امروز و با هدف تسلیم اتمی و نظامی و بازگشت از سمت گیری به سمت جبهه شرق و نقش داشتن در تغییر و تحولات مهم و آینده ساز جهان رسانده است. بارها نوشته ایم که این سمت گیری بدون تغییرات اساسی در سیاست های اقتصادی و اجتماعی، در داخل کشور نمی تواند به نتیجه برسد و از جمله وظائف شبکه های نفوذی در حاکمیت و در میان جمعیت جان به لب رسیده متوقف کردن همین روند گرایش به شرق و تسلیم ایران به امریکا و اسرائیل و انگلستان است. نمی توان با اندیشه های عقب مانده ۱۴۰۰ سال پیش، درجبهه ای حضور داشت که می خواهد بشریت را از چنگال جهان تک قطبی به رهبری امریکا خارج ساخته و جهانی چند قطبی را به آینده عرضه کند.

گزارش دریافتی از تهران

مردم از حکومت خسته شده اند

و خواهان تغییرات اساسی اند!