در پی فشارهای تبلیغاتی که غرب در واقع با هدف تسلیم اتمی ایران اما به بهانه حمایت از اعتراضات مردم راه انداخته، روز گذشته بصورت غیر رسمی اعلام شد که برخی کشورهای اروپائی صدور ویزای شنگن برای سفر به اروپا را برای ایران به حال تعلیق در آورده است. رییس انجمن صنفی دفاتر مسافرتی ایران در این ارتباط گفت: برخی سفارتخانه‌های اروپایی، بویژه در حوزه شنگن، بدون اطلاع رسمی و در تصمیمی که بیشتر شکل غیررسمی دارد، رسیدگی به درخواست ویزا را فعلا متوقف کرده و صدور ویزای شنگن را به حالت تعلیق درآورده‌اند. در همین ارتباط سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی نیز اعلام کرد: تاکنون گزارشی مبنی بر به تعویق افتادن ویزای شنگن توسط برخی از سفارتخانه‌های اروپایی، دریافت نکرده‌ایم. پیش از این محدودیت جدید، شماری از کشورهای اروپائی با هدف جنگ روانی- تبلیغاتی و تداعی وخیم تر شدن و حتی جنگ داخلی در ایران از اتباع خود در  ایران (که چندان هم نیستند) خواستند که از ایران خارج شوند!

بهانه همه این فشارها بویژه پس از آشکار شدن نقش پهپادهای ایران در جنگ اوکراین و حضور غیر مستقیم ایران در این جنگ و تسلیم نشدن به خواست های اتمی امریکا، تحت عنوان حمایت از اعتراضات مردم ایران صورت می گیرد و در آینده تشدید نیز خواهد شد. مدیران و گردانندگان پشت پرده سه تلویزیون فارسی زبان لندن که باصطلاح انقلاب و سرنگونی و عراقی شدن ایران را دنبال می کنند نیز در خدمت همین جنگ روانی هستند. این باور را باید فراموش کرد که آنها در صورت عقب نشینی اتمی و عقب نشینی از اوکراین و سوریه و یمن و همسو شدن با سیاست های استراتژیک و جهانی امریکا و ناتو، این جنگ روانی و باصطلاح حمایت از جنبش اعتراضی مردم را ادامه خواهند داد. بنابراین، ما با دو مقوله روبرو هستیم: جنبش اعتراضی و مطالباتی مردم ایران که تقریبا همه اقشار و طبقات ایران را شامل می شود و درحال حاضر عمدتا توسط جوانها علیه فشارهای اجتماعی حکومت طی سالهای گذشته جریان دارد از یکسو و اشک تمساح امریکا و غرب از سوی دیگر برای این جنبش اعتراضی و ادامه فشارهای اقتصادی و تحریمی برای رسیدن به اهداف خودشان . البته این بدان معنی نیست که نظر حاکمیت برای پیوند زدن جنبش اعتراضی به قدرت های خارجی پذیرفته شود. حکومت که متهم اصلی این وضع است همچنان می خواهد در گذشته خود باقی بماند و طبیعی است که عوامل نفوذی در حاکمیت و بویژه مافیاهای اقتصادی که مخالف سیاست خارجی کنونی جمهوری هستند از این خواب زدگی استفاده کرده و بر تنور شعارها و تخریب ها می دمند و وعده انقلاب را به مردم میدهند. گره اصلی مشکلات از همینجا،؛ یعنی تغییر سیاست ها و تصفیه عوامل نفوذی در دل حاکمیت از یکسو و تغییر سیاست های اقتصادی و اجتماعی از سوی دیگر باز می شود.