اجلاس شانگهای
روز چهارشنبه در
شهر سمرقند
ازبکستان تشکیل
می شود. قرار است
در این اجلاس
روسای جمهوری
روسیه و چین با
یکدیگر دیداری دو
به دو داشته
باشند اما اعلام
نشده که دستور
کار این دیدار
چیست. دراین
زمینه خبری منتشر
نشده اما قطعی
است که جنگ ناتو
با روسیه در
اوکراین و مقدمه
چینی های نظامی
امریکا برای
برپائی جنگ در
تایوان در مرکز
این گفتگو خواهد
بود و درحاشیه آن
مسائل اقتصادی و
همیاری های نظامی
دو کشور برای
مقابله با جنگ
افروزی امریکا و
تشکیل ناتوئی
تازه با شرکت
انگلستان،
امریکا، ژاپن،
کره جنوبی و
استرالیا. در
همین اجلاس قرار
است عضویت کامل
ایران در پیمان
شانگهای پذیرفته
شده و اعلام شود.
رئیس جمهور ایران
و همراهانش از
جمله برای امضای
این پذیرش به
سمرقند می رود.
ماریا زاخارووا،
سخنگوی وزارت
امور خارجه روسیه
در همین ارتباط
گفت:
در نشست سمرقند
در ازبکستان قرار
است ایران،
تعهدات برای به
دست آوردن عضویت
سازمان همکاری
شانگهای را امضا
کند که به این
کشور اجازه می
دهد به اسناد
موسس و معاهدات
بین المللی این
سازمان بپیوندد.
همچنین
روند پیوستن
بلاروس به سازمان
همکاری شانگهای
در اجلاس سران
سازمان همکاری
شانگهای در
سمرقند نیز آغاز
خواهد شد.
پذیرش ایران در
شانگهای یک گام
بلند و مثبت به
سود ایران است،
اما آیا آپارات
(دستگاه) ضعیف و
آشفته دولتی
دارای توان بهره
گیری از این
عضویت هست؟ بازار
آشفته سیاست و
تبلیغات در
جمهوری اسلامی که
هر سردار و هر
امام جمعه ای یک
گوشه آن را می
کشد و مجلس
ناتوان و
ناکارآمدی که در
باتلاق حکومتی
دست و پا می زند
و مافیاهای
اقتصادی که چون
بختک روی نظام و
مردم افتاده اند
اجازه این بهره
برداری را خواهند
داد؟ در این
آشفته بازار
سیاسی، نظام با
پنهانکاری و حرکت
با چراغ خاموش می
خواهد اتحاد با
روسیه و چین را
تعمیق بخشیده و
گردش به شرق را
هدایت کند. بی آن
که مردم در این
گردش به شرق سهمی
از آگاهی و اطلاع
را داشته باشند و
دلیل آن را
بدانند. همین
بازی چند طرفه و
توام با مخفیکاری
درباره مذاکرات
اتمی، قرار داد
۲۵ ساله با چین و
قرار داد ۲۰ ساله
با روسیه، خرید
هواپیماهای نظامی
از روسیه، ساختن
هواپیماهای عادی
و مسافری به کمک
متخصصانی از جبهه
شرق و انگیزه و
دلائل رد
پیشنهادهای اتمی
امریکا را
بدانند.
درمذاکرات اتمی
حکومت نه تنها
خود به مردم نمی
گوید اختلاف بر
سر چیست و حتی
نمی گوید امریکا
از ایران چه می
خواهد؟ همه امور
سیاسی و اقتصادی
و نظامی در
تاریکخانه ها پیش
برده می شود و در
همین تاریکخانه
ها، به یکدیگر
تنه می زنند و سد
راه هم می شوند.
اگر در برخی
روزنامه ها هم
اشاراتی بصورت
"بگو اما نگو"
مطرح می شوند، در
فضای مجازی
ناپدید است و آن
جمع اندکی که
هنوز روزنامه می
خرند و روزنامه
می خوانند نیز به
آنها توجهی
ندارند و در واقع
نمی فهمند معنای
این اشارات چیست
و نویسنده اش چه
می خواهد بگوید؟
گویی از دو طرف
یک پرده، در
حسینیه ای که برق
آن رفته چند نفری
با اشاره چشم و
ابروئی که دیده
نمی شود می
خواهند به یکدیگر
بگویند چه کسی و
یا کسانی پایشان
را روی سیم برق
گذاشته اند. |