عنوان
اول پیک
نت 18
شهریور
نفوذ
فاجعه
ساز
از چه
زمانی در
ج.
اسلامی
آغاز شد
"رائفی
پور" در
دولت
ابراهیم
رئیسی
بسیار
فعال شد.
ادای
سخنرانی
های حسن
عباسی و
علی
شریعتی
را در می
آورد و
با اندک
اطلاعاتی
که دارد،
بی وقفه
در
سخنرانی
هایش
تاریخ را
تحریف
کرده و
تحلیل
های
عوامفریبانه
به خورد
مخاطبانش
می داد.
در کلاب
هاووس ها
نیز فعال
بود، اما
یک تنه
حرف می
زد و تن
به سئوال
و پاسخ
نمیداد.
ما یکبار
همه این
نکات را
درباره
رائفی
پور و
افرادی
نظیر او
که مثل
قارچ،
ناگهان
سبز می
شوند و
نیروهای
جوان و
کم اطلاع
مذهبی را
به
بیراهه
می
کشانند
نوشتیم و
حتی
تاکید
کردیم که
سر نخ
این
افراد به
محافلی
در خارج
از کشور
وصل است
و نفوذی
اند.
حالا،
سردار
جباری
فرمانده
حفاظت
بیت
رهبری در
جریان یک
سخنرانی
در کنگره
ای در
آذربایجان
گفته است:
«بیم
آن
میرود،
رائفی
پور با
واسطه و
یا بی
واسطه
هایی
متصل به
سرویس
های
جاسوسی
بیگانه
باشد.»
این که
فرمانده
ای در
چنان
موقعیتی
دست به
چنین
افشاگری
بزند
قطعا
مثبت است
اما
زمانی
مثبت تر
است که
دلیل و
نتیجه
تحقیقات
و
اطلاعاتش
در باره
رائفی
پور را
برای
مردم و
بویژه آن
نیروهای
جوان
مذهبی که
امثال
رائفی
پور عقل
آنها را
می
ربایند
بیان کند
و چشم و
گوش ها
را باز
کند.
امثال
رائفی
پور در
جمهوری
اسلامی
کم
نیستند.
از
ابتدای
تاسیس
جمهوری
اسلامی
بوده اند
و قطعا
در 4 دهه
گذشته نه
تنها رشد
کرده اند
بلکه با
تجربه و
آگاه و
مطلع،
شبکه های
پیچ در
پیچ خود
را هم
بوجود
آورده و
در محافل
گوناگون
نفوذ
دارند.
از حوزه
علمیه تا
شبکه
مداحان،
از داخل
برخی
مطبوعات
تا صدا و
سیما، از
مجلس تا
دسته
بندی
هائی
مانند
جبهه
پایداری،
از قوه
قضائیه
تا قوه
مجریه،
از بیت
رهبری تا
کاخ
ریاست
جمهوری،
از
نهادهای
کمتر
شناخته
شده اما
بسیار
موثر در
سپاه تا
بسیج و
نهادهای
امنیتی.
ترور
قاسم
سلیمانی،
ترور
فخری
زاد،
ترور
دانشمندان
اتمی
ایران،
ترور
امثال
سپهبد
صیاد
شیرازی و
بالاخره
ترور
"هنیه"
از دل
همین
شبکه ها
بیرون
آمده و
در آینده
هم خواهد
آمد. تا
تصفیه
کاملی در
این عرصه
ها انجام
نشود و
اطلاعات
آن به
آگاهی
عمومی
نرسد،
این شبکه
ها مانند
عنکبوت
در حکومت
تار
تنیده و
به شکار
ادامه
خواهند
داد. سنگ
بنای این
کج راهه
در همان
ماه های
اولیه
دولت
مهندس
بازرگان
شکل
گرفت.
همان
دورانی
که افراد
دوره
دیده
اسرائیل
و
انگلستان
در اداره
هشتم
ساواک
تحت نام
ضد
جاسوسی
به خدمت
در
جمهوری
اسلامی
دعوت
شدند.
حتی برخی
از آنها
که درجات
سرتیپی
ساواک را
داشتند
از زندان
مستقیما
به نخست
وزیری
برده شده
و در
کنار
امثال
سعید
حجاریان،
به بهانه
ضد
جاسوسی
که از
نظر آنها
کانون آن
سفارت
اتحاد
شوروی
بود فعال
شدند.
شاید
انگشت
شمارانی
از آن
افراد در
قید حیات
باشند و
در ایران
مانده
باشند.
از آنها
دیگر
کاری
ساخته
نیست،
اما
اسرائیل
و
انگلستان
بذر نفوذ
را بدست
آنها
پاشیدند.
آن بذرها
به
کشتزارهای
گسترده
نفوذ و
یارگیری
هائی
انجامید
که امثال
رائفی
پور
نمونه
آنست.
کافی است
خانه
تکانی از
همین
جبهه
پایداری
آغاز شود
تا سرنخ
های مهمی
بدست
آید. بند
ناف
رائفی
پور به
همین
جبهه وصل
است. این
خانه
تکانی را
باید با
گشودن
دفتر
نفوذ از
همان
آستانه
سقوط
رژیم شاه
آغاز کرد
و پرونده
همه
ترورها،
انفجارها،
اعدام ها
و تصفیه
ها را
بار دیگر
گشود و
واکاوی
را توسط
یک تیم و
سازمان
برگزیده
آغاز
کرد.
فاجعه به
اقدامات
سازمان
مجاهدین
خلق
خلاصه
نمی شود
که
اتفاقا
نفوذ در
خود همین
سازمان
هم صورت
گرفت و
آن را به
آلت
اقداماتی
تبدیل
کردند که
خود توان
اجرای آن
را
نداشتند.
به كانال
تلگرام
پيك نت
بپيونديد:
https://telegram.me/pyknet |