خلاصه فارسی دو لینک دو مقاله تحلیلی

تفسیر یک استراتژی در دو مقاله تحلیلی

همانگونه که پیش بینی کرده بودیم، یکی از خوانندگان پیک نت، خلاصه ای از دو مقاله ای که در مطلب "موزائیکی کردن ایران" به آن اشاره کرده و لینک انگلیسی آن را در اختیار خوانندگان خود گذاشته بودیم را ترجمه و دراختیار ما قرار داده است. این ترجمه بر محور مسائل ایران و پاکستان و افغانستان خلاصه شده است.

در فاصله ای 24 تا 48 ساعته، برخی فرضیاتی که در تفسیر حوادث اخیر زاهدان در یادداشت سردبیری پیک نت طرح شده بود، در برخی تفسیرهای منتشر شده در پاکستان و هندوستان، بعنوان سمت و سوی حوادث آینده پاکستان، افغانستان و ایران انتشار یافت. یادداشت سردبیری پیک نت در شماره سه شنبه 29 تیرماه (اینجا) انتشار یافت.

 اکنون مستند به دو لینکی که از اینجا و از اینجا قابل دریافت و مطالعه است ( به زبان انگلیسی) برخی مفسران حوادث منطقه در هندوستان و پاکستان به نکاتی اشاره می کنند، که همخوانی دارد با آنچه پیک نت بعنوان فرضیات مطرح کرده و نسبت به آن هشدار داد. متاسفانه به این دلیل که دو مترجم انگلیسی پیک نت در مرخصی تابستانی هستند، ترجمه دو تفسیر مورد نظر ممکن نشد. شاید یکی از خوانندگان، جای خالی دو مترجم انگلیسی زبان ما را پر کرده و هر دو مطلب را ترجمه و ارسال کرد که دراینصورت آن را فورا منتشر خواهیم کرد.

همزمان با این دو تفسیر و یادداشت سردبیری پیک نت، گزارش هائی از افغانستان و از حاشیه کنفرانسی که در کابل جریان دارد نیز به ما رسیده است که بموجب آنها، مقدمات استقلال منطقه ای پشتونستان فراهم شده است. این استقلال در گام اول شبیه خودمختاری کردستان عراق خواهد بود و شامل پشتوهای دو طرف مرز "تالوگ" میان پاکستان و افغانستان می شود و باحتمال زیاد مرکز آن "وزیرستان" خواهد بود. این خط مرزی از زمان تشکیل پاکستان و استقلال هندوستان تاکنون از سوی افغانستان به رسمیت شناخته نشده و همیشه میان افغانستان و پاکستان مورد مناقشه بوده است. با تشکیل دولت مستقل در پشتونستان، که بی شک طالبان و القاعده در آن به حاکمیت خواهند رسید، گام بعدی در باره بلوچستان پاکستان برداشته خواهد شد که در گذشته نیز برای چند سال دولتی خودمختار و مستقل به رهبری "بزنجو" داشته است. اما این بار صحبت از بلوچستانی بزرگتر است که منطقه بلوچ نشین ایران را نیز شامل می شود. از این مرحله به بعد است که حوادث اخیر زاهدان معنائی دیگر پیدا می کند. چنان که حتی می توان حدس زد در ماجرای "ریگی" نیز امریکا و پاکستان توانستند مقامات امنیتی و سپاه پاسداران ایران را به یک بازی خطرناک بشکند. یعنی ریگی را تحویل دادند تا در جمهوری اسلامی اعدام شود و سپس از واکنش نسبت به آن در بلوچستان ایران، برای گسترش تنش ها و انفجارها و حتی اقدامات مسلحانه بهره برداری کنند.

فرضی که در یادداشت سردبیری پیک نت مطرح شده، آنست که در حاکمیت و دولت کنونی جمهوری اسلامی، دست هائی درهمکاری آکاهانه و همسوئی غیر مستقیم و غیر آگاهانه – با ماجراجوئی های نظامی- عملا به همان چاله ای ایران را هدایت کنند که استراتژی موزائیکی کردن ایران نام دارد.

نکات مربوط به پشتونستان و سرنوشت طالبان و القاعده را می توانید در تفسیرهائی که به زبان انگلیسی است و در آنها به گفته های سفیر سابق امریکا در هندوستان اشاره می کند، بیابید!

میرحسین موسوی:
ریشه دروغگویان حکومتی
به قتل های زنجیره ای وصل است

ما باید بدانیم رواج دروغ  با پول ملت و دلارهای نفتی نمی تواند پایه های یک نظام را استحکام بخشد. همه باید در مرور ادعاهای اقتدارگرایان در باره افراد و زندانیان و شخصیت ها سوظن داشته باشند. ما نباید برنامه های هویت و چراغ و قتل های زنجیره ای یادمان برود. مبدا این جریان سیاه، همان حوادث و روش هاست.

ین هر دو عیسی سحرخیزاند. دست چپ پیش از بازداشت و دست راست پس از بازداشت و زندان کودتا. عکس درحاشیه دادگاهی که برای او ترتیب دادند گرفته شده است. مدیرکل مطبوعات داخلی دولت خاتمی، از دادگاه به زندان بازگردانده شد! موسوی در سخنان روزگذشته خود به این عکس اشاره کرده است.

چند سند تاریخی به نقل از وزیر سپاه "رفیقدوست"
8 سال جنگ برای فتح بغداد
هرسال 15 هزار کشته روی دست ملت گذاشته شد

این فتوا، روز گذشته در شماری از سایت های خبرگزاری های داخلی منتشر و سپس حذف شد. این که بدستور چه ارگانی آن را حذف کردند مهم نیست، این که چرا انتشار چنین فتوائی را صلاح ندانستند مهم است. فتوائی که بموجب آن علی خامنه ای خود را جانشین پیامبر اسلام میداند و فرامین خود را فرامینی الهی که باید از آن پیروی شود و هرکس قبول نداشته و پیروی نکند، ولایت فقیه – یعنی خود ایشان- را قبول ندارد و در دفاعیات عیسی سحر خیز و دیگر زندانیان سیاسی پس از کودتا بخوانید که بازجوها، قبول نداشتن فرامین علی خامنه ای را جرم می دانند! هیچ سندی بهتر و دقیق تر از این فتوا – که البته میلیون ها مردم ایران دراعتراض به کودتای 22 خرداد نشان دادند که تره هم برای آن خُرد نمی کنند- گویای آن باد فرعوتی نیست که در سر خامنه ای پیچیده!

گفتگوی محمد رضا شکوهی فرد با دکتر خزعلی
جنبش سبز، حتی تا خانه
کودتاچی ها ریشه دوانده

گفتگوی هفته نامه آلمانی اشپیگل با "محمد البرادعی"
مردی که می خواهد میرحسین موسوی مصر شود.
دو فرعون
در برابر مردم مصر و ایران
ترجمه رضا نافعی

البرادعی: 30 سال است که با قوانین اضطراری بر این مصر حکومت می شود .سازمان های امنیتی  قدرت مطلق دارند، رفتار پلیس خودسرانه است. یک فرهنگ وحشت در مصر بوجود آمده است. اشپیگل: مبارک نزدیک به 30 سال  از کاخ خود چون فرمانروای مطلق حکومت می کند، بسیاری از مصری ها لقب ”فرعون” به او داده اند. شما او را چگونه می بینید؟ البرادعی: مبارک یک نمایش یک نفره است، بدون نظم ونسق، فاقد تماس واقعی با مردم. رئیس جمهوری است که اجازه داد مصر تبدیل به یک کشور پلیس زده شود. حکمرانی  است که سخت سقوط کرده و نفوذ خود را بشدت از دست داده است. سیاست جهانی و سیاست داخلی را دیگر نمی توان از هم جدا کرد. کشوری که بخواهد وزنی بین المللی داشته باشد، باید جامعه ای مدنی و باز داشته باشد. من واقعا بیم دارم  که رژیم مبارک شانس عبور مسالمت آمیز به تحول را از دست بدهد. من از آغاز در گیری می ترسم و دقیقا به همین دلیل هنوز مردم را به نافرمانی مدنی فرا نخوانده ام. رژیم باید بداند که می توان بسیاری از تظاهر کنندگان را دستگیر کرد ولی همه مردم را نمی توان. تا همین چندی پیش من حتی نمی دانستم تویتر و فیس بوک چیست .حالا از این رسانه های نو استفاده می کنم. هم اکنون وبسایت ما سی هزار مراجعه کننده مستمر دارد و دوگروه هوادار در فیس بوک  با 250 هزار کاربر. مردم در میهن من به جنبش در آمده اند. پسر 47 ساله مبارک "جمال" را چند بار دیده ام. نمی توانم بگویم که او انسان ناخوش آیندی است، ولی هیچ نشانی به چشم نمی خورد که او از پدرش بهتر خواهد بود . برای آن که انسان بتواند  کاتالیزاتور(هموار کننده) یک تحول باشد، نباید حتما  صاحب مقام باشد. من در نوشته های خود در اینترنت نوشته ام: ما بر ترس خود فائق خواهیم آمد، جامعه مدنی دست به عمل خواهد زد و دیوار را فرو خواهد ریخت. اشپیگل: اگر شما اجازه شرکت در انتخابات را نیابید؟ البرادعی: خواستار تحریم خواهم شد. (متن این مصاحبه را در پیک نت نیز می توانید از اینجا بخوانید.)

کیفرخواست محسن کدیور، علیه علی خامنه ای

دیدار مصباح یزدی با گروهی از فرماندهان سپاه و بسیج،

 پس از کنگره سپاه در تهران
مصباح یزدی:
به 70 سالگی رسیده ام
اما آیت الله خمینی را نشناخته ام

یک فرمانده با غیرت و جسور در آن جمع نبود که برخاسته و بپرسد:

1- حاج آقا! اگر مرگ و خون و شهادت ارزش و اعتبار الهی دارد، چرا حضرتعالی حتی یکبار در طول جنگ 8 ساله با عراق سر به جبهه های جنگ نزدید؟

2- حاج آقا! چگونه بپذیریم، کسی که خود می گوید نه پیش از انقلاب و نه بعد از انقلاب آیت الله خمینی و افکارش را درک نکرده و اکنون رسیده به سن 70 سالگی، اکنون مفسر افکار آیت الله خمینی باشد و موسسه خودش را زیر پوشش نام او اداره کند؟