عنوان اول پیک نت ۲۸ شهریور

دو حاکم

در اقلیم خراسان نمی گنجند!

خراسان از دیرباز دو حاکم داشته است. منظور از این دیرباز، زمان حاکمیت امام رضا نیست، بلکه منظور دوران قاجارها و ابتدای سلطنت رضا شاه است. معمولاً یک قدرت "حاکم" و بعدها "استاندار" بوده و قدرت دوم "تولیت" آستانقدس. اولی متکی به دولت مرکزی و ارتش بوده و دومی متکی به ثروت امام رضا و فراش های پر شمار اما غیر مسلح آستانقدس. چیزی شبیه واتیکان. خزانه دولت های مرکزی نیز همیشه محتاج آستانقدس بوده است.

رضا شاه با بهانه قرار دادن ماجرای مسجد گوهرشاد، این دو قدرت را یکی کرد و یک نماینده از طرف خود  برای خراسان و آستانقدس تعیین کرد که هم استاندار بود و هم تولیت.

تا قبل از ماجرای مسجد گوهرشاد، یکی از چهره های مذهبی، پاکدست و مشهور خراسان بنام "آقا اسدی" تولیت آستانقدس را داشت و با حکومت مرکزی هم در ارتباط سیاسی و اقتصادی بود. این رابطه رضا شاه را راضی نمی کرد و در جستجوی بهانه ای بود تا کار را تمام کند و کرد. برخی اعضای خانواده اش را به بهانه زیارت به مشهد فرستاد و آنها به پیروی از کشف حجاب اجباری دوران رضا شاه، نه با حجاب معمول، یعنی چادر سیاه، به زیارت رفتند. هنگامی که برای شنیدن روضه به مسجد گوهر شاد رفتند، شیخی که بالای منبر بود به خُدام (ماموران ویژه آستانقدس) دستور داد آنها را بدلیل بی حجابی از مسجد اخراج کنند. چنین کردند و چنین شد و بلافاصله ماجرا تلگرافی به اطلاع رضاشاه در تهران رسانده شد. رضاشاه به فرمانده ارتش خراسان دستور مقابله داد و از تهران هم یک واحد کمکی فرستاد. استاندار خراسان در آن زمان سرلشکر "پاکروان" بود. قوای نظامی وارد مسجد شد و شیخی که دستور اخراج خانواده سلطنتی از مسجد را داده بود را همانجا به نیمکت بستند و شلاق زدند. در این ماجرا عده ای کشته شدند که درباره شمار آن جمهوری اسلامی اغراق می کند و روغن داغ روی این آش ریخته است، درحالیکه اصل ماجرا همان هدف رضاشاه برای تسلط بر ثروت آستانقدس بود و حجاب و بی حجابی بهانه. شیخ ماجراجوئی بنام "بهلول" که مشکوک بود و  محرک مردم برای شورش، پس از سرکوب مردم از ایران گریخت و خود را رساند به هرات در افغانستان. پس از انقلاب سر و کله اش در ایران پیدا شد و برخی روزنامه ها با او بعنوان "آیت الله بهلول" مصاحبه کردند تا ماجرای مسجد گوهر شاد را شرح بدهد که او هم چند لا و پهنا چیزهائی سر هم کرد و گفت. این درحالی است که شرح دقیق واقعه را "مجید فیض فیاض" در دو جلد کتاب خاطرات خود بنام "از کاخ قصر تا قصر آرزوها" نوشته است. او که در خردسالی شاهد وقایع بود، شرح دردانگیزی را درباره دستگیری و تیرباران آقا اسدی بدستور رضا شاه نوشته است. ماجرای اعدام آقااسدی که با فروغی نخست وزیر دوست بود و به یکدیگر دختر داده و پس گرفته بودند، موجب قهر و خانه نشینی فروغی شد که تا سقوط رضا شاه ادامه یافت، چرا که مخالفت خود را با اعدام آقا اسدی به رضاشاه بیان کرده بود. مجید فیض فیاض حقوقدان بود و بعدها وکیل یکی از معروف ترین ثروتمندان (زمین و املاک) و عتیقه دوستان خراسان بنام "حاج حسین آقا ملک" شد که موزه ای از عتیقه های او در مقابله پارک شهر تهران ساخته شده است.

رضاشاه، پس از سرکوب شورش مسجد گوهرشاد، سرلشکر پاکروان را در سمت استانداری خراسان ابقاء  و به تولیت آستانقدس برگمارد و از این طریق ثروت آسانقدس را در اختیار گرفت. در دوران سلطنت محمد رضا نیز کنترل آستانقدس از طرف دربار همینگونه ادامه یافت. استاندارانی برای خراسان تعیین می شدند که نایب تولیه آستانقدس هم بودند. از جمله "ولیان" که مقتدرترین استاندار و تولیت آستانقدس بود و بانی بسیاری از تعریض های محوطه حرم و برخی تصمیمات برای آبادانی مشهد بود. او ابتداء سرگرد شهربانی بود، از شهربانی بیرون آمد و وزیر کابینه هویدا شد اما زیر باز او نمی رفت و سرانجام به فرمان شاه استاندار و تولیت خراسان شد.

این شرح بسیار مختصر را با این هدف در اینجا آوریم که بنویسیم در جمهوری اسلامی نیز دو قدرت در خراسان بار دیگر شکل گرفت. این بار امام جمعه و نماینده ولی فقیه در برابر تولیت آستانقدس. آقای خمینی پس از انقلاب آیت الله واعظ طبسی را که روحانی با سابقه ای در خراسان بود تولیت مادام العمر آستانقدس اعلام کرد که پس از درگذشت آقای خمینی هم همچنان تولیت خراسان باقی ماند و عضو مجلس خبرگان هم بود تا درگذشت. علم الهدا تصور کرده بود با درگذشت آیت الله طبسی که اعتباری برای علم الهدا قائل نبود، او تولیت آستانقدس هم خواهد شد اما چنین نشد. آقای خامنه ای ابراهیم رئیسی را تولیت آستانقدس کرد. اقدامی زیرکانه، زیرا رئیسی داماد علم الهدا بود و علم الهدا نمی توانست علیه او کارشکنی کند.

زمانی که مجلس خبرگان رئیسی را بعنوان یکی از نامزدهای مجلس خبرگان برای رهبری به علی خامنه ای معرفی کرد، رئیسی که پیش از تولیت آستانقدس دادستان دادگاه ویژه روحانیت و معاون اول قوه قضائیه بود، برای آشنائی با امور مملکت داری ریاست جمهوری شد. حجت اسلامی بنام "مروی" جانشین رئیسی در تولیت آستانقدس شد و علم الهدا فرصت کشیدن آجر از زیر پای تولیت جدید را پیدا کرد. تضاد و مقابله پنهان میان دو قدرت آغاز شد. مروی که شیخ است و روحانی کم حرف اما اهل عمل و مدیریت، زیر فشار علم الهدا که سید است و عمامه سیاه سیدی دارد قرار گرفت. چرا این مرور گذشته لازم آمد؟ به این دلیل که این روزها فاش شده که "مروی" را علم‌الهدا ممنوع التصویر و ممنوع الخبر کرده و هیچ خبر و فیلم و عکسی از او در تلویزیون (سیمای مرکزی و سیمای محلی)  و مطبوعات پخش و منتشر نمی شود.

(عکسها: سرلشگر پاکروان ، آقا اسدی بدون کراوات، ولیان با کراوات و بهلول. هر کدام از آنها سرگذشت و سرنوشتی متفاوت یافتند که جای آن در این عنوان اول نبود)

دیوار نگاره میدان ولیعصر

علیه بنگاهداری بانکها به روز شد!

سیلی بُرد و باخت

امیرحسین زارع در فینال مسابقات جهانی کشتی آزاد با شکست ۱۱-۰ پتریا شولیِ کشتی گیر گرجستانی قهرمان جهان شد. درپایان این مسابقه، کشتی گیر گرجستانی در یک  اقدام غیر اخلاقی و غیر ورزشی به صورت زارع سیلی زد. زارع سیلی پیروزی را خورد و پتریا شولی سیلی باخت ۱۱ بر صفر خود را زد!

این مسابقات در صربستان (یوگسلاوی) سابق برگزار شد.

در پایتخت کوبا

نشست سران «گروه ۷۷+چین»

با شعار"علیه ثروتمندان متحد شوید"

"کورچونوف" رئیس شورای قطب شمال

روسیه آماده مقابله با

اهداف ناتو درقطب شمال است

نخست وزیر مجارستان

اروپا در حمایت از اوکراین

به زانو در خواهد آمد!

عنوان اول پیک نت ۲۷ شهریور

عبورحکومت ازسه"خوان"
در روزهای گذشته!

روزنامه وابسته به سپاه

گشت ارشاد به ضد خود تبدیل شد!

اتحاد سه کشورافریقائی علیه

دخالت نظامی فرانسه در کشورشان

خبر گزاری ریا نووستی- نعمت بوستانی

کشف ۶ هزار "شوکربرقی" در جنوب

قاچاق محموله های نظامی

با هدف جنگ داخلی در ایران