pyknet پيك نت

دادستان کل ج.ا در قم

جدال پشت صحنه

خنثی سازی انتقادهای

 هاشمی رفسنجانی در قم


 


سرنخ اتمی دست احمد جنتی است

دنبال نخود سیاه

وزیر خارجه در بروکسل

حسینی تاش در مسکو

       پیک هفته 59------------     2اسفند  1384 - 21 فوريه 2006

  infos@peiknet.com  

هنر و اندیشه

دو یادگار

فراموش نشدنی

در فستیوال فیلم برلین

فستیوال فیلم برلین، هر یادگاری از خود بر جای گذاشته باشد، فیلم "آفساید" را بعنوان یکی از دیدنی ترین فیلم های این فستیوال فراموش نشدنی ترین یادگار را از خود بجای گذاشت. فیلمی که دشوار بتوان تصور کرد در ایران اجازه نمایش عمومی آن داده شود. این فیلم، بعنوان بهترین  فیلم فستیوال برنده جایزه نقره ای شد. جایزه طلائی فستیوال را یک فیلم از بوزنین بُرد.

جایزه نقره طلانی به کارگران "آفساید" جعفرپناهی تعلق گرفت. وقتی خبرنگاران دوره اش کردند تا مصاحبه کنند، بیم زده چند جمله ای گفت، از جمله اینکه: ما وقتی دراینجا جایزه می گیریم و بر می گردیم به چشم جاسوس و مزد بگیر خارجی قلمداد می شویم. وقتی هم که فیلمی را می آوریم که جایزه نمی گیرد متهم می شویم که اشغال به فستیوال برده ایم و دست خالی برگشته ایم.

داستان این فیلم یک گروه دختر ایرانی است که با هر ترفندی شده خود را به داخل استادیوم فوتبال می رسانند تا بازی را ببیند.( پیش تر در پیک هفته درباره این فیلم نوشته ایم)

از یادگارهای دیگر فستیوال فیلم برلین، نمایش فیلم "به آهستگی" ساخته مازیارمیری بود. داستانی فیلم عبور از خط قرمزی است که نمایش آن در جمهوری اسلامی ناممکن است. زن و شوهری از میان مزدبگیران جامعه، که دور از هم زندگی می کنند و شوهر به سفر چند روزه همسرش به مشهد (شهر صیغه!) مشکوک می شود. مرد، در سرانجام همه جدال های درونی اش با این تردید کنار می آید تا با همسرش زندگی کند، اما محیط و سنت های آن با این تردید کنار نمی آیند. جدال بین فرد و محیط و سنت! مازیار 37 سال دارد.

 

سالروزتولد

صادق هدایت

درتهران

سالروز تولد صادق هدايت، با معرفي برگزيدگان چهارمين مسابقه‌ داستان كوتاه‌نويسي هدایت برگزار شد.

اين مراسم در خانه هنرمندان ايران برگزار شد و ناهيد كبيري اجراي برنامه را برعهده داشت و محمدعلي اسلامي ندوشن و محمد صنعتي از صادق هدايت سخن گفتند.

در بخش مسابقه داستان برگزيده، ‌«استار‌ت‌گاه» از خليل رشنوي معرفي شد و چهار داستان «تو مي‌ميري به همين سادگي» - حسين يعقوبي، «رفع ايرادات ظاهري ازتصاويرمورد‌دار» - مهدي باتقوي، «سپيدار و باد» - جواد پويان و «فيدل» - حامد حبيبي، تقدير شدند.

ناهید كبيري در سخنرانی خود از جمله گفت:

اسلامي ندوشن در این مراسم درباره ديدارش در زمان دانشجويي با هدايت گفت:

او در يك جهت در زندگي خيلي مرا كمك كرد و پرهيز از ابتذال را به‌من ياد داد. او به‌ همه‌ تعين‌هاي آن‌زمان اعم از مقام، پول و حتا شهرت پشت پا زد و اين پشت پا به ابتذال بود.

صادق هدايت شیفته ايران باستان، زبان پهلوي، فردوسي و شاهنامه بود. در عين حال با ادبیات خارجی آشنايي داشت.

هدايت پايه‌گذار داستان‌نويسي تحليلي در ايران بود. مسائل رواني و روان‌شناسي، مسائل اجتماعي در داستان های او جا داشت.

رگه‌هاي خوش‌بيني هدايت در «حاج‌آقا» منعکس است اما بزودي به بدبيني گذشته بازگشت و مقدمه‌اش بر «گروه محكومين» حاصل این بدبینی بود. وعده های سطحي حكومت را هرگز نپذيرفت.

تنهايي او بيش از همه در «بوف كور» منعكس است و بي‌پناهي در «سگ ولگرد». هدايت پايه نويسندگي را گذاشت كه بعد از او تقريبا هر كس داستان نوشت، تحت تاثير او بود.

محمد صنعتي نیز دراین مراسم گفت: نخستين سنگ بناي اسطوره درباره‌ هدايت انتشار «دارالمجانين» محمدعلي جمال‌زاده است كه هدايتعلي با شهرت «بوف كور» در دارالمجانين، قصه مي‌نويسد، آن‌ها را مي‌سوزاند و خود را مي‌كشد.

هدايت كه زماني نسخه‌هاي «بوف كور» را در اختيار محمدعلي جمال‌زاده مي‌گذاشت، در سال‌هايي از او گریخت و نوشت: عطايش را به لقايش بخشيدم.

هدايت روشنفكري اجتماعي، كافه‌نشين و بذله‌گو بود كه ديگران از او چهره‌اي عبوس ساختند يا دوستان روشن‌فكرش، او را به چنين انزوايي كشاندند.

بيانيه‌ هيأت داوران "مديا كاشيگر"، "بهناز عليپور گسكري" و "حسين قديمي" در پایان این مراسم خوانده شد و نفر اول، تنديس صادق هدايت و بقيه لوح تقدير گرفتند.


کانون نویسندگان

فراخوان

ضد سانسور

علیه استبداد

هوای ایران تاریک شده

گفتگو با سید علی صالحی


 

مصاحبه فرانکفورترآلگماینه با تونی بلر

ایران باید تمکین کند

راه حل قطعی خاورمیانه:

دمکراسی- صلح- حقوق بشر

ترجمه شاکرمحمدی- برای پیک نت


جان بولتون نماینده امریکا در سازمان ملل:

ايران همان راهی را باید برود که ليبي کرد


تكذيب اجازه غنی سازی محدود در ایران

سخنگوي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي گزارش‌هاي منتشر شده (عمدتا در مطبوعاتی نظیر کیهان و خبرگزاری ایران جمهوری اسلامی) را درباره‌ي قصد محمد البرادعي براي ارايه پيشنهادي مبنی بر اجازه غنی سازی محدود و تحت كنترل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در داخل ایران را تكذيب كرد.


احمد شیرزاد: بیم اینست!

"ايران حق غنی سازی ندارد"

یک تصمیم بین المللی شود


نوبت خاتمی هم خواهد رسید؟

محاکمات کودتائی

پس از رمضان زاده نوبت حجاریان شد


جمع آوری و دستگیری معتادان

در طرح "نجات معتادان ایران"


گزارش اتحادیه اروپا

ایران مقام او را در اعتیاد

جوانان به هروئین بدست آورد

دو دیدگاه برای یافتن چاره این بلای خانمان سوز


جلائی پور: با اعتیاد چه باید کرد؟

سیمای جمهوری اسلامی

سیمای واقعی جامعه نیست


دکتر یزدی

نسل امروز باید بداند

مردم علیه حکومت فردی انقلاب کردند


حماس درحاکمیت

راستگرائی در اقتصاد

سنت گرایان درمذهب
نوشته Alain GRESH

برگردان بهروز عارفی


لوموند دیپلماتیک فارسی فوریه منتشر شد

بخش اول مقالات ماه فوريه لوموند دیپلماتیک فارسی، با کمی تاخیر روی سايت این نشریه قرار گرفت. هیات تحریریه این نشریه نوشت: به دليل فيلتر شدن سايت ما در ايران از اين پس مقالات توسط ايميل ارسال خواهد شد، در پخش آنها به ما ياري رسانيد.

1- کدام اسپانیا؟ 2- نقش طبقات زحمتکش در مبارزه  با امپراتوری 3- چرا آذربایجان تغییر به خود ندید؟ 4- نقشه نگاري: گذاري ميان دانش و هنر و ترفند 5- درباره پيروزي حماس 6- مقاومت ها و هم سويي ها 7-  مقاومت صلح آميز «ماپوش»‌هاي شيليايي 8- زماني که رايگان بودن، فرهنگ را متحول  مي کند 9- محاکمه زکريا موسوي 10- دهقانان بدون زمين برزيلي در برابر بحران 11- ملغمه اي از روابط سياسي –اقتصادي  12- اروپا، براي چه مقصود؟  13- استعمار :در استدلال هاي متضاد


ماهواره‌ جدید جاسوسي اتمی برفرار ایران

 روزنامه اسرائیلی يديعوت آحارانوت نوشت: اسراييل تا ماه آوریل ماهواره‌ جاسوسي اتمی خود را برای عکسبرداری دقیق از پایگاه های اتمی ایران به فضا پرتاب خواهد کرد. اين ماهواره‌ "ايروس 2" نام دارد و قادر است با دوربين‌های خود از اجسام با طول كمتر از 70 متر که روي زمين در حركت هستند عکس برداری کنند.


برخلاف ارزيابي محمد خاتمي

فاجعه حکومت حجتيه

ريشه های 27 ساله دارد!


AHVAZ T.V

اولین تلویزیون ماهواره ای به دو زبان عربی و آشوری


مصاحبه محسن رضائی

خلع ید مجمع تشخیص مصلحت

از دخالت در سیاست اتمی ج.ا


اجازه ندارند بنویسند

لیست بلند و ادامه دار سانسور در مطبوعات ایران


مصاحبه پلیس امنیت تهران

چاپ و توزیع1000 و2000

تومانی های تقلبی درتهران


آیت الله منتظری یورش و تخریب حسینیه دراویش را محکوم کرد


مصوبه شورای شهر تهران

2 هزار مسجد برای تهران کم است!

هر محله باید یک مسجد داشته باشد


وزارت ارشاد اجازه انتشار

روزنامه به سازمان مجاهدین انقلاب نداد


دیدار و مذاکرات رهبران موتلفه اسلامی با احمدی نژاد


نامه مسيح علي‌‏نژاد به محمود احمدي‌‏نژاد

آقای احمدی نژاد

انتخاب 30 میلیون ایرانی نیستید، اما رئیس جمهور70 ایرانی هستید!


بده بستان های بزرگ جهانی برای تفاهم بر سر حمله به ایران

ایران - تایوان

معامله بزرگ چین با امریکا


احمد جنتی

از اول باید علاف نمی شدیم

و کار اتمی خودمان را می کردیم


به استقبال تحریم جهانی

قراردادهای بلندپروازانه نفتی میان چین وایران


موش و گربه بازی اتمی درجمهوری اسلامی


سخنرانی جنگی فرمانده ارتش

ارتش آماده مقابله جنگی در خلیج فارس شده است


اظهار نظر مضحک سردار ذوالقدر:

حادثه آفرینی در برابر سفارتخانه ها بدون مجوز رسمی مجاز نیست!


"حبس خانگی"

حکمی که تلویزیون برای ما زنان صادر کرده

نوشین احمدی خراسانی(وقایع اتفاقیه)


با 75 میلیون دلار بودجه فوق العاده

یورش تلویزیونی، امریکاپیش ازحمله آغاز می شود

پس از حمله، طرح لهستانیزه کردن ایران اجرا می شود


هرکس مخالف باشد حذف می شود!

پیام تهدید آمیز رهبربرای هاشمی رفسنجانی

انتشار هرنوع خبری درباره حمله ممنوع شده


کارشناس مغزشوئی در سپاه پاسداران

سخنان مالیخولیائی حسن عباسی تئوریسین سپاه، بسیج و حزب الله


سهم خود را در بهره گیري از این روزنت بپردازید

این یگانه منبع درآمد پیک نت براي ادامه انتشار است.


حساب بانکی

A.KH.P

ِDeutsche Bank

Konto Nr 4593745

BLZ: 10070024

Germany

آدرس پستی

Postfach 200208
  13512 Berlin

Germany


    

 

 

به چه زبانی باید گفت:

ما جنگ

نمی خواهیم!

معصومه ناصری

تلویزیون اين روزها تصويرهاي جنگ هشت‌ساله را زياد نشان مي‌دهد. تصوير جوان‌هايي كه خوش‌تيپي‌شان توي آن لباس‌هاي خاكي به چشم نمي‌آيد، در كنار تصوير چهره پيرزني كه يك كيسه بادام آورده تا براي رزمنده‌ها بفرستد و بچه‌هايي كه رنگ و رويشان داد مي‌زند سوءتغذيه دارند ولي آمده‌اند تا مثلا يك شيشه مربا اهدا كنند..

از قضا بار اصلي جنگ روي دوش همين جماعت بيچاره بود، كه هم بچه‌هايشان را دادند و هم ته‌مانده بضاعت‌شان را. گيلانه يكي از همين جماعت است كه رخشان‌ بني‌اعتماد فيلمش كرده. واقعيت اين است كه آن جنگ هشت‌ساله مردم ما را ملول و خسته كرد. يكي از آسيب‌هاي جنگ اين بود كه مناعت طبع مردم ما را گرفت. آدم‌هايي كه پيش از آن اگر دستشان هم تنگ بود براي مهمان سفره مي‌انداختند از اين سر تا آن سر، در روزگار آن جنگ لعنتي مجبور بودند براي يك قالب پنير و چند كيلو روغن و گوشت كوپني توي صف‌هاي طولاني بايستند. يك روزهايي فكر مي‌كردم اگر جنگي دربگيرد من هم حاضرم بروم ولي حالا كه بي‌تدبيري آقايان سايه سياه جنگ را روي سر خانه‌هايمان انداخته فكر مي‌كنم آقايان بازهم از قرارگاه‌هاي پشت جبهه فرمانده عملياتي مي‌شوند كه كيلومترها جلوتر، همين جوان‌هاي افسرده و خسته و فراري بايد برنده‌اش باشند. راستش گمان نمي‌كنم كسي سفره‌اش را به وعده آنها پهن كرده باشد و نشسته باشد منتظر كه پول نفت قاتق نانش شود ولي قطعاً هيچكس هم چشم به راه موشك‌هاي خارجي نيست. يكي دو هفته پيش كه تلویزیون يكي از همين فيلم‌هاي دفاع مقدس را نشان مي‌داد پدرم يادش افتاده بود به آن روزگار و قصه موشكي را تعريف مي‌كرد كه سر ظهر افتاده بود وسط سفره خانواده‌اي كه يك كوچه بالاتر از خانه عمه‌ام زندگي مي‌كردند. اهواز، خيابان منصوري كه حالا نمي‌دانم اسم كدام شهيد را گذاشته‌اند روي آن. و ما كلي در مورد بشقاب‌هاي بيچاره‌اي حرف زديم كه به اين ترتيب خالي شده‌ بودند تا تصوير آدم‌هايي را كه دور سفره نشسته‌بودند فراموش كنيم. راستش تهراني‌ها كه از وحشت شب‌هاي بمباران حرف مي‌زنند من دركشان نمي‌كنم. شايد بقيه كساني كه مثل من سال‌هاي جنگ را در شهرهاي نزديك به جنگ گذرانده‌اند بدانند منظورم چيست. راستش آن سال‌ها ما در برابر تركش‌هاي وحشت‌آفرين جنگ مقاوم شده‌بوديم. اگر بچه‌هاي تهراني با شنيدن صداي آژير قرمز به پناهگاه مي‌رفتند ما براي تماشاي ميگ‌هاي سياهي كه از آسمان رد مي‌شدند روي پشت‌بام مي‌رفتيم. اين تفريح ما بود. من غير از چند ماه اول جنگ بقيه آن سال‌ها اهواز زندگي كردم. ما و هم سن و سال‌هايمان زير آوار آسيب‌هاي جنگ له شديم و حالا نگرانم يك نسل ديگر هم بسوزد آن‌طور كه ما سوختيم.

من كه شخصاً توقعي از آنهائی كه دنياي سياست را با ميدان جنگ اشتباه گرفته‌اند ندارم ولي هيچكدام از آنهايي كه به اميد آمدن نان نفت سر سفره‌شان به اين آقا راي دادند نمي‌خواهند او را از توهم بيرون بياورند؟

naseria.blogspot.com

سوار برمینی بوس

در کنارگرُده خران

علی ملیحی

اول: پس از گذشت 8 سال از شبی که سفرای اروپایی سوار بر مینی بوسی سفید رنگ، بعد از چند ماه دوری از تهران به دلیل ماجرای دادگاه میکونوس  از هواپیما به سالن تشریفات مهر آباد انتقال داده شدند و در آنجا مورد استقبال کمال خرازی وزیر امور خارجه دولت خاتمی قرار گرفتند و گشایشی تازه و طولانی در روند روابط متلاطم ایران و اروپا حاصل گردید ، پرچم اسپانیا و فرانسه و دانمارک که در طول 8 سال اصلاحات نزدیکترین روابط را با تهران داشته اند  و آن دو تای اول میزبان رییس جمهور ایران نیز  بوده اند، بر گرده خران و در کنار پرچم انگلستان و امریکا در تهران گردانده می شود.

معترضان و تئوریسین های آنها، هم نوا با دولتمردان جدید کشور به بهانه انتشار کاریکاتورهایی بر ضد مقدسات اسلامی چنان بر طبل بنیادگرایی می کوبند و وعده نابودی نظامهای مادی و نظام سلطه جهانی یعنی همان نظام بین الملل را می دهند که انگار نه انگار دولت تهران  به طور اعم، و محمد خاتمی به طور اخص، 8  سال تمام  در گوشه و کنار اروپا بر گوش غربیان لجوج و سرد خلق این روضه را خوانده است که ایران عضوی مصلحت اندیش ، مثبت و قابل اعتماد در عرصه نظام بین الملل است و یا دستکم می خواهد که چنین باشد.

همین آقایان در طول 8 سال گذشته از عقد قراردادهای کلان نفتی و تخصیص اعتبار بیمه های اروپایی به کشورمان به وجد می آمدند و همین گروه هایی  که امروز پرچم فرانسه را بر پشت الاغ می بندند و بر سفارتش سنگ می زنند و در روزنامه ها و رسانه های خود بر این کار فخر می ورزند، در جریان منازعه شرکت فرانسوی توتال با امریکا و یا نزدیکتر از آن مخالفت فرانسه با جنگ عراق، این کشور را به مظهر مبارزه با استکبار جهانی و امپریالیسم بدل کرده بودند.

و اینک به روشنی می توان دید که 16 سال سیاست تنش زدایی و اعتمادسازی که موازی با آن نزدیک به همین تعداد سال( 18 سال) مخفی کاری در برنامه اتمی صورت گرفته است در عرض 16 هفته کاملا نابود شده است.

 

دوم: بهزاد نبوی و مصطفی تاجزاده اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در مصاحبه های آتشین خود در دوران اصلاحات که شاید در آن دوران بیشتر جنبه تخدیر جنبش اصلاحی را داشت به عنوان برگه آس خود، به این نکته اشاره می کردند که پیش از 2 خرداد موشکهای امریکایی به سوی ایران نشانه شده بود و این دوم خرداد بود که این موشکها را به سوی دیگر راند. دوستان اصلاح طلب پیشروی ما شاید دفع این خطر را از برکات مهم جنبش دوم خرداد بدانند اما غافل از اینکه عملکرد ضعیف  همین آقایان و سیاست نیم بند تنش زدایی شان و چشم فرو بستنشان بر روند رشد بنیادگرایان و تنها نالیدن از آن، و مدارا با قدرت لامهاری که گنجی امروز به جرم افشای آن به سوی مرگ می رود و عدم توجه به عواقب پیگیری برنامه مخفی هسته ای برای ایران، کشورمان را با چنان اجماع بین المللی روبرو ساخته است که حتی کشورهای اروپای شرقی مانند بلغارستان سودای رسیدن به غنایم نفتی ایران را در سر می پرورانند.


استثمار خاموش

یک میلیون

و 800 هزار

کودک ایرانی

طلعت تقی نیا

براساس گزارش وضعيت کودکان محروم در ايران، 14 در صدکودکان ايراني کار مي کنند 500هزار کودک زير خط فقر به سر مي برند 80 در صدکودکان خياباني کودکان کارند ، سالانه به طور متوسط 20 تا30 هزار کودک خياباني از سطح شهرهاي بزرگ جمع آوري وسامان دهي مي شوند.

کودکاني که در خانواده هاي فقير زندگي مي کنند ومجبورند از 7 سالگي به کارهاي سنگين ونامناسب در کار گاه ها وکارخانه ها بپردازند ، بدتر از اين کودکاني که به خاطر در آمد کوچکي در خيابان ها پرسه زده وبه کارهايي چون واکسي ، گل فروشي ، آدامس فروشي وفروش مواد مخدر وگدايي مشغولند . گريه کردن والتماس کردن براي دريافت پول اندکي تمام خواسته هاي اين کودکان است ! کودکان کار حتي از رنج هم چيزي نمي دانند مگر شادي هم در زندگي آنها جايي دارد ! تحقير هاي گوناگون  و ديدن بچه هاي هم سن سال با موقعيتي کاملا متفاوت، نگاه بغض آلود وخشم فروخورده جايي براي شادي نگذاشته. کودکاني که حق وحقوشان رعايت نشده و از آموزش، بهداشت وتفريح سالم بي بهره اند و در مقابل کودکي هاي از دست رفته خود و نداشته هاي کودکي به کجا شکايت کنند؟

یک عضو هيت مديره کانون حمايت ازحقوق کودکان می گوید:

يک ميليون و800 هزار کودک کار در اين مملکت وجود دارد که 400 هزار نفر آنها کمتر از 5 1 دارند .

اين کودکان مجبورند براي تامين مشکلات مالي وبه لحاظ فقر فرهنگي وخانوادگي در چرخه کار غير عادلانه اقتصادي قرار گيرند و به دليل نبود کار توليدي در کشور به سمت کارهاي سياه و خلاف خياباني کشيده می شوند و براي لقمه اي نان تن به هر استثماري می دهند.(تریبون فمینیستی)