پيک هفته

   

تاج الملوک:
مردم عزادار و خشمگین شعار می‌دادند:
اگردرکربلا قزاق بودی -  حسین ‌بی‌یاور و تنها نبودی!
رضاخان
روی شانه عزاداران خشمگین
از توهین به مرقد حضرت محمد
شاه و دیکتاتور شد

درایام عزاداری آن سال در تهران شایع گردید که وهابی‌های حجاز به مرقد )مطهر( حضرت محمد) ص( حمله وآنجا را ویران کرده اند. مردم خشمگین وعصبانی مشت‌های خود را رو به هوا تکان داده و مرتب فریاد می‌زدند یا محمدا، یا محمد!! مردم همانطورکه رضا را روی دست بلند کرده بودند به نفع قزاق‌ها شعارهای مختلف داده و تصورشان این بود که قزاق‌ها می‌توانند بروند حجاز(عربستان) ازمتجاوزین به حریم مرقد مبارک حضرت رسول)  ص( انتقام گرفته وآنها را گوشمالی بدهند. به همین جهت نوع شعارها عوض شد و جنبه حمایت ازقزاق‌ها وعلی الخصوص رضا را گرفت.


دو نامه و یک عشق از فروغ
برای دوست داشتن
این دنیا
چقدر کوچک است!

"... آرزوی من آزادی زنان ایرانی و تساوی حقوق آنها با مردان می‌باشد. من به رنج‌هایی که خواهرانم دراین مملکت دراثربی عدالتی‌های مردان می‌برند کاملا واقف هستم و نیمی ازهنرم را برای تجسم دردها و آلام ... ادامه


گفتگو با جواد مجابی
دهه فاجعه آمیز 60
10 سال شعر ایران
هنوز منتشر نشده

شعرایران در دو دهه‌ اخیر، نه تنها بحران نداشته، بلکه تدام منطقی شعر دهه‌های 40 و 50 بوده است. در دوره‌هایی ارتباط قطع شده، اما کسانی مثل منوچهر آتشی، محمد حقوقی، محمدعلی سپانلو یا محمد شمس لنگرودی ... ادامه


کارانقلاب در 28 سالگی به اینجا کشید
مبارزه ضد امپریالیستی!
نام شیرینی دانمارکی
شد شیرینی "گل محمدی"

یکی از آزادگان هشت سال دفاع مقدس در نامه‌ای به وزارت بازرگانی پیشنهاد کرده است که برای مقابله با اهانت‌های مطبوعات برخی کشورهای غربی به‌ویژه دانمارک به پیامبر بزرگ اسلام و به منظور ترویج نام و فرهنگ ناب محمدی، طی ابلاغیه‌ای به اتحادیه قنادان، نام شیرینی دانمارکی را به نام شیرینی «گل‌محمدی» تغییر دهند.
بر اساس این گزارش این نامه از سوی مسوولان وزارت بازرگانی امروز در حاشیه‌ نشست مطبوعاتی وزیر بازرگانی که در خصوص همین موضوع برگزار شده بود در بین خبرنگاران توزیع شد.


چه کسی میداند؟
منوچهر شیبانی
چرا از قبیله شاعران کوچ کرد؟

منوچهرشیبانی، درگوشه ای از امریکا، پیرانه سر در چه حال و روزاست؟ نمیدانیم. تنها این را می‌دانیم که هست. نیما برای ادامه "شعر نیمائی" بسیار براو امید بسته بود. بر همه آنها که بعدها بزرگان شعر نوین ایران شدند پیشی داشت. هیچکس نمی داند چرا و به کدام دلیل یکباره شعر را رها کرد. صدائی خسته و گرم داشت. چند ترانه ای خواند و سپس هیچ. پیش از بستن دفتر شعر، چند مجموعه از شعرهائی که در مطبوعات وقت منتشر کرده بود نیز منتشر ساخت. شعرقندیل‌ها را که می‌خوانید از جمله اشعار نیمائی منوچهر شیبانی است، که در مطبوعات 1325 با نام "معجر" منتشر شده بود.

 

گوئی مرده‌ها،
با تنهای استخوانی خود،
درپیش کبریا،
درحالت رکوع،
یا حالت سجود،
بخاک اوفتاده اند
 

ازانتهای مبهم سردابه‌های تار،
تا ساخت ضریح،
یک گوشه عدم،
دامن کشیده است.
ازسکوت مرگ... تا غوغای زندگی،
ومردم،
ازپرتو حیات بیزارو منزجز؛
با شهوتی شدید،
ازپشت چشمه‌های تیره معجر،
برمرگ،
چشم دوخته!

معجر،
سرحد زندگی وعدم!

8/4/1325

 

معجر

درنورپرتقالی قندیلهای صحن،
زنهای چادری،
مردان با عبا،
پیرو جوان وخرد،
محزون واشکبار،
پیوسته با تضرع، برمعجر ضریح،
کوبند سر...

افتد بروی نقش ونگارکتیبه‌ها،
زانان، بطور درهم وکج، سایه‌های چند؛
این سایه‌ها، رقصان؛
هموزن رقص نقش حاشیه‌ها؛
آن ساقه‌های قوسی نیلوفر لطیف،
که لغزان وپیچ پیچ، چنان مار‌های نرم،
دریکدیگر میلولند؛
یا، چون خطوط کوفی بنوشته برضریح؛
خشک وشکستنی،
اندوهگین ومبهم
مقدس!!!

 


 19 بهمن 1384 

شماره 59                   
پيک هفته

سالروز خاموشی کسرائی
مرگ ستاره‌ها را
هرگز باور نکرد

19 بهمن سالروز سفر ‌بی‌بازگشت سیاوش کسرائی است. چشم  انتظار بازگشت به ایران بود، اهل دوری از ایران نبود و غصه دوری و قصه جدائی چون موریانه  وجودش را از درون خورد. قلبش تاب آن همه ناجوانمردی را نیآورد. نه یک ستاره که صدها ستاره را به زمین کشیدند و او نمی خواست مرگ هیچیک از آنها را باور کند. آنقدر، تا خود از پای درآمد و باور را با خود برد. بشنوید!


پدر سندیکای نویسندگان وخبرنگاران ایران!
«مهدی بهشتی پور»
یک جهان شور و امید
به ناکامی در خاک شد
 من این آقا (حسین شریعتمداری) را در زندان دیده بودم. با مشت و لگد باید می‌نشستی و یا می‌ایستادی
 و حرفهایش را گوش می‌کردی!


منصور شکی
ملاقاتی دوباره
با مهاجرین 28 مرداد


آن "تختی" که من دیدم
پهلوان‌های مردم
هرگز نمی میرند!
جمال میر صادقی
به .ه.آ. سایه


احمد کسروی:
حکومت مشعشیان
خوزستان
پایتخت مهدی گرایان


«درکوچه وخیابان» - عباس منظرپور
تهران و تهرانی‌ها
آنگونه که بود و بودند


موسیقی ایرانی
در چهار سوی این ملُک
نغمه‌ها برآمده
از گلوی مردمش
دو ترانه بختیاری وطالشی( گیلان) را می‌شنويد
که درمتن گزارش شرح آنها آمده است