محسنی اژه ای که
دو تشکل روحانی
طرفدار اصلاحات،
یعنی مجمع
روحانیون و مجمع
محققین و مدرسین
حوزه علمیه قم در
بیانیه خود به
مناسبات سالگرد
انقلاب 57
اقدامات او در
راس قوه قضائیه
را تائید و از آن
اعلام حمایت کرده
اند، در تازه
ترین اظهار نظرش
گفته است:
"وضعیت فعلی برای
ورود ایرانیان
خارج از کشور به
میهن مناسب نیست.
برخی افراد جرمی
ندارند و
میخواهند
برگردند اما
میترسند. باید
به آنها اطمینان
داد که مشکلی
برای ورود به
کشور ندارند.
برخی افراد نیز
دارای مشکلاتی
هستند ولی لزومی
ندارد که به
زندان بروند و
میتوانند مشکلات
خود را حل کنند.
برخی دلال ها و
واسطه ها نزد
برخی ایرانیان
مقیم خارج از
کشور رعب و وحشت
کاذب ایجاد می
کنند و آنها را
از بازگشت به
کشور می
ترسانند."
این آغوش گشائی
برای بازگشت
ایرانیان خارج از
کشور، که کلید آن
را
امیرعبداللهیان
وزیر خارجه حدود
یکماه پیش زد و
حالا محسنی اژه
آن را دنبال می
کند، قطعا یک
آغوش گشائی سیاسی
نیست، بلکه آغوش
گشائی برای
ایرانیانی است که
قدرت مالی برای
سرمایه گذاری در
ایران دارند و یا
شامل حال
ایرانیانی می شود
که تحصیلات سطح
بالا در دانشگاه
های مهم جهانی
کرده اند. اگر
غیر از این بود،
این آغوش را برای
آن دسته از
ایرانیان می
گشودند که در
داخل کشور هستند
اما اجازه هیچ
نوع فعالیت سیاسی
و حزبی ندارند و
با کوچکترین
تحریک سیاسی راهی
زندان می شوند.
اتفاقا "گره" کار
و بی پاسخ ماندن
دعوت از ایرانیان
خارج برای بازگشت
به میهن در همین
نکته نهفته است.
آنها که به این
آغوش گشائی پاسخ
مثبت نمی دهند،
از فضای بسته
سیاسی و
برخوردهای امنیتی
و در اساس حاکم
بودن امنیتی ها
بر کشور بیم
دارند و باز نمی
گردند. بی
اعتمادی نیز ناشی
از همین بی ثباتی
است. اگر ثباتی
برای فعالیت
سیاسی و قانونی
در کشور باشد،
بتدریج ایرانیان
دارای امکانات
اقتصادی و
ایرانیان دارای
تخصصی های عالی
در خارج از کشور
هم دل به دریا
زده و راهی ایران
می شوند. آقای
اژه ای بیهوده
"دلال" ها را
بعنوان مانع پیش
انداخته است.
دلال هائی که
معلوم نیست
کیستند؟ و اساسا
چنین دلال هائی
وجود دارند و یا
ندارند؟ و انگیزه
و سود چنین دلال
های فرضی چیست؟
اینها بهانه ایست
برای فرار از
قبول و اعلام
واقعیت و بیرون
آوردن دست همت از
آستین کوتاه عبا
برای رفع مشکلات
اساسی موجود بر
سر راه بازگشت
ایرانیان به
کشور.
در نظامی که یک
گوینده ورزشی
تلویزیون را تحمل
نمی کنند و نخست
وزیر و رئیس
مجلسش را در حصر
نگهداشته اند و
اجازه یک اظهار
نظر سیاسی به
آنها نمیدهند، در
نظامی که تا داخل
حمام و اتاق خواب
ها دوربین و شنود
امنیتی می گذارند
و یا پرستوها را
برای شکار به
سراغ این و آن می
فرستند، گاو
صندوق دزدی
امنیتی و سیاسی و
"لب تاپ" ربائی
سیاسی و دهها
دشواری دیگر برای
کشیدن نفس سیاسی
وجود دارد، آن که
پول و پله ای در
خارج دارد و یا
با خون دل در
دانشگاههای خارج
تحصیلات عالی
کرده به کشور باز
میگردد؟ باز می
گردد، درحالیکه
نمیداند فردا که
از خانه بیرون می
رود، وقتی باز
میگردد گاو صندوق
خانه اش هست یا
برده اند؟ در
غیاب او تا سوراخ
موش خانه را مجهز
به شنود و دوربین
کرده اند یا نه؟
مشکلات اینهاست،
نه دلال ها.
تازه، زیر فشار
همین مشکلات در
کنار مشکلات
اقتصادی و
فشارهای فرهنگی و
اجتماعی حکومت،
هم سرمایه دار و
هم تحصیل کرده و
نخبه اش، دنبال
فرصت می گردند که
از کشور خارج
شوند.
بنابراین، مسئله
را در داخل کشور
باید حل کرد نه
در خارج از کشور.
این مسئله هم
سیاسی است و هم
اقتصادی و تا
سیاست و اقتصاد
در ایران تحت
فشار امنیتی
است
کسی به دعوت های
وزیر خارجه و
رئیس قوه قضائیه
لبیک نخواهد گفت.
خواه پولدار باشد
و یا تحصیل کرده
و متخصص و یا
فعال سیاسی. |