در مذاکرات وین
گره روی گره
خورده و باز کردن
آنها بسیار دشوار
به نظر می رسد.
اسرائیل یا با
هدف ایران هراسی
و پیش بردن
استراتژی خود
برای عادی سازی
رابطه این کشور
با کشورهای منطقه
و حتی تبدیل آنها
به متحدان
اسرائیل در برابر
ایران اتمی، و یا
با هدف غرق کردن
منطقه در یک جنگ
ویرانگر، می گوید
این گره ها را
باید با دندان
باز کرد. یعنی
تاسیسات اتمی
ایران را بمباران
کرد. در حالیکه
بعید است اسرائیل
از آنچه در جلسات
مذاکرات وین می
گذرد بی خبر
باشد، هیچ خبر
رسمی در باره
آنچه در پشت
درهای بسته می
گذرد منتشر نمی
شود. نه تنها
خبری از داخل
جلسه منتشر نمی
شود، بلکه هم
هیات ایرانی و هم
هیات های دیگر
مذاکره کننده
بقول معروف "راست
حسینی" نمی گوید
گره اصلی در
کجاست؟ تا معلوم
شود مانع اصلی
چیست و مقصر
کیست؟
آنچه که بصورت
غیر مستقیم از
لابلای اظهار
نظرها استنباط می
شود آنست که
ایران نمی خواهد
به شرایط سال 94
و امضای برجام
باز گردد، زیرا
حاضر نیست از
توانمندی غنی
سازی خود صرفنظر
کند. طی سالهایی
که از امضای
برجام می گذرد
تحولات مهمی در
زمینه اتمی در
ایران روی داده
است. تحولات با
هزینه اقتصادی و
انسانی بسیار.
گویا امریکا و
طرف های اروپائی
حاضر نیستند این
واقعیت را قبول
کنند و به تفاهمی
بر اساس واقعیات
موجود تن بدهند و
یا لااقل تاکنون
تن نداده اند و
معلوم نیست در
برابر چنین
تفاهمی چه
امتیازی می
خواهند. از سوی
دیگر مسئله تحریم
های ناشی از
دوران خروج
امریکا از برجام
مطرح است که در
این زمینه نیز
ایران بدهکار
نیست، بلکه
طلبکار است. دو
طرف می گویند
مصمم به رسیدن به
تفاهم و توافق
هستند، بویژه
ایران که تاکنون
گفته می شد وقت
کشی می کند و نمی
خواهد به توافق
برسد و هنوز هم
بر همین طبل می
کوبند. اما این
چه وقت کشی است
که ایران بی وقفه
با دو طرف دیگر
مذاکره، یعنی
روسیه و چین مرتب
در حال گفتگو و
رایزنی است تا به
کمک آنها در
مذاکرات به نتیجه
برسد. حتی همزمان
با همین نشست ها
توسط باقری کنی
در وین،
عبداللهیان وزیر
خارجه دولت رئیسی
نیز روز گذشته در
یک گفتگوی تلفنی
با وزیر خارجه
کهنه کار روسیه
"لاوروف" رایزنی
کرد. لاوروف در
این گفتگو، بموجب
خبری که در ایران
منتشر شده گفته
است:
تحریمهای مغایر
برجام و قطعنامه
۲۲۳۱
سازمان ملل باید
برداشته شود. در
عین حال که
سازندگی و خلاقیت
دیپلماتیک طرفها
همراه با صبر و
حوصله برای
هماهنگی بیشتر؛
رمز موفقیت این
مرحله از مذاکرات
برای همه طرفین
است.
در صورت بدست
آمدن تفاهم اولیه
در وین و تشکیل
جلسات برجام با
حضور وزرای خارجه
همه کشورهای
مذاکره کننده، از
موضع گیری های
وزرای خارجه چین
و روسیه بیشتر می
توان آگاه شد.
فعلا گویا صحبت
اصلی بر سر غنی
سازی ها و
سانترفیوژهای
پیشرفته ایران
است که بعید است
در باره آن تفاهم
حاصل نشود.
تفاهمی بر مبنای
قبول سطح کنونی
غنی سازی
اورانیوم در
ایران و نه سطح
غنی سازی سال 94.
با آنکه درباره
فعالیت های موشکی
سخنی گفته نمی
شود، اما شک نیست
که این مسئله از
گرهی ترین مسائل
مذاکرات است.
قبول سطح غنی
سازی در حد کنونی
و زیر نظارت
سازمان بین
المللی انرژی
اتمی و نصب
دوربین ها برای
راستی آزمائی بی
وقفه، دور از
دسترس نیست، اما
مسئله موشکی گره
کور دومی است که
آن را هم باید با
دست باز کرد.
سپاه باید دست از
رجزخوانی ها
بردارد و فعالیت
موشکی و اتمی از
فعالیت دیپلماسی
و تبلیغاتی جدا
شود. مسئله موشکی
از عدم مراعات
همین نکته آغاز
شد و ادامه دارد.
حضور نظامی منطقه
ای جمهوری اسلامی
نیز عملا رو به
کاهش است. دولت
سوریه روز به روز
مستحکم تر شده و
آغوش کشورهای
عربی به روی آن
باز می شود و
نیازی به نیروی
زمینی سپاه در آن
کشور نیست، در
عراق هر دولتی که
در آینده تشکیل
شود، گروه های
شبه نظامی این
کشور را کنترل
کرده و بند ناف
این گروه ها با
ایران را قطع
خواهد کرد. جنگ
یمن نیز نمی
تواند ادامه
یابد، بویژه که
جمهوری اسلامی
عزم ترمیم
پیوندهای از هم
گسیخته اش با
عربستان و دیگر
کشورهای خلیج
فارس و منطقه
است. هر اندازه
تاخیر در این
عرصه، فرصت ها را
در اختیار
اسرائیل می گذارد. |