|
|
مصدق میدانست
سپهبد زاهدی
سرگرم كودتاست،
سكوت كرد تا او
كارش را تمام
كند. بعد هم آمد
دربار و به من و
محمدرضا گفت: من
باتوده ايها
همكاری نكردم تا
به سلطنت خيانت
نكنم. بگذاريد من
با شهامت راستش
را بگويم: فقط
توده بلشويكها
دنبال ملی كردن
نفت و بيرون كردن
انگليسها بودند.
مصدق السلطنه آدم
خوبی بود. گاهی
ناهار با ما در
كاخ میخورد.
بزرگترين خدمتی
كه به ايران كرد
آوردن
امريكائیها و
كوتاه كردن دست
انگليسها بود.
آن موقع دعوا بين
كاشانی و مصدق،
در حقيقت دعوای
انگليس و امريكا
بود.
حسنعلی منصور
دراصل "ايرانی
امريكائی» بود و
با طرحهای
امريكائی آمده
بود سركار. وقتی
انگشت كرد در
سوراخ
مار(انگلستان)
ترور شد. ( توسط
فدائيان اسلام) |
|
|
|
دكتر مصدق |
سرلشكر زاهدی |
حسنعلی منصور |
حوادث آن هفته
(از 21 تا 28
مرداد 1332) باعث
شد كه توده ایها
كه ازقبل درارتش
سازمان افسری
درست كرده بودند
دست به كار كودتا
شوند وهدفشان
ساقط كردن سلطنت
پهلوی بود اما
آمريكائیها مصدق
را ازنقشه توده
ایها مطلع كردند
و مصدق با توده
ایها همكاری
نكرد. ما بعد
فهميديم كه توده
ایها حتی چند
روزقبل از28
مرداد 1332
ازطريق جواسيس
خود ازنقشه
فضلالله زاهدی
برای قلع وقمع
مخالفان و بازگشت
محمدرضا و ثريا
از رُم مطلع شده
بودند واطلاعات
واخبارخود را به
مصدق داده و
خواسته بودند
مصدق فضلالله
زاهدی را كه
درخانه مرحوم
موتمن الملك
درشمال تهران
پنهان شده و
برنامه ريزی
میكرد به اتفاق
عدهای از افسران
وفادار به
محمدرضا
دستگيركند؛ اما
مصدق عمدا تعلل
كرده و خود را به
تجاهل زده بود تا
زاهدی كارخودش را
انجام دهد. |
بعدا آمد پيش
من ومحمدرضا و
ازهمه ما حلاليت
طلبيد و گفت با
توجه به قول وقسم
كه دربرابررضا
شاه ادا كرده
بوده است نه تنها
در صدد تعطيل
سلطنت برنيامده،
بلكه ازهمكاری با
توده ایها برای
اعلام جمهوری
واعلام انحلال
سلطنت پهلوی
خودداری كرده
است. راست هم
میگفت. وقتی حزب
توده ايران قوت
گرفت هم ما به
وحشت افتاديم وهم
دوستان انگليسی
وآمريكائی وحتی
منطقهای ما! |
محمد رضا
میگفت: بايد
احترام خودمان را
نگهداريم، وقتی
امريكائیها رسما
از ما اطلاعات
میخواهند بايد
بدهيم.
ژيسكاردستن و
راكفلر خوره
قاليچههای
گرانقيمت ايرانی
بودند، هر وقت
میآمدند ايران
عدل عدل بار
میكردند و با
خودشان میبردند
فرانسه و امريكا.
به علی امينی
گفتم، اگر خيلی
راست ميگی و
همانطور كه قبل
از نخست وزيری
وعده داده بودی
ملك و املاك
مادرت
"فخرالدوله" را
بين مردم تقسيم
كن. گفت:
سياستمداران خيلی
حرف میزنند،
خيلی كم عمل
میكنند!
برای پرفسور عدل
2 هزارتومان
ماليات بريده
بودند، با آن
ثروت افسانهای
كه داشت، خودش را
به در و ديوار زد
كه اين 2 هزار
تومان را ندهد.
شوهرم (رضا)
هميشه میگفت:"
پول است، نه جان
است كه آسان
بتوان داد."
هر وقت ميهمانی
بزرگ میداديم و
امثال حبيب آقا
ثابت، رضائی و
ژنرالها و سران
مملكت دعوت
داشتند، يك چيزی
از دربار
دزدیده
می شد. حتی يك
دفعه يك ژنرال را
موقعی كه داشت
قاشق طلای دربار
را میدزديد
گرفتيم.
هويدا حالت
مردانگی نداشت.
هروقت ميهمانی
دربار بود، همه
خانمهای زيبا را
ول میكرد و
میرفت میچسبيد
به مستخدمها و
مردان گردن كلفت.
ليلی امامی را
گرفت كه از قضا
زن خوبی هم بود،
اما او هم متوجه
شد و طلاق گرفت.
هويدا يك هديه
بود برای ما.
چهار زبان عربی،
انگليسی، فرانسه
و آلمانی را
میدانست. خودش
هيچ دين و ايمانی
نداشت، اما پدرش
بهائی بود. البته
اسرائيلیها خيلی
از او حمايت
میكردند. در
جريان جنگ عدهای
يهودی لهستانی را
از چنگ هيتلر
نجات داده بود.
محمد رضا میگفت
عضو همان حزب
پايه گذار
اسرائيل
(صهيونيسم) بود....
ادامه خاطرات تاج
السلطنه |
|
|
|
"با
ياد تو"
ترانه آذربايجانی
با صدای ماندگار
مونيكا جليلی
|
مونيكا
جليلی
از
صداهای
ماندگار
نسلی
است
كه
يا
درمهاجرت
بدنيا
آمده
و یا در
مهاجر
قد
كشيده
است.
از
پديدههای
خوب
صداهای
كلاسيك
اين
نسل
يكی
هم
آنست
كه
در
حصار
موسيقی
كلاسيك
غرب
نمانده
و در
ادامه
جستجوی
هويت
و
...
ادامه |
|
|
|
|
|
حمايت اداره سياسی سپاه
از دولت احمدی نژاد |
اداره سياسی سپاه چرا حمايت
نمی كند؟
تظاهرات كارگران دربرابر
وزارت صنايع |
|
كارگران شركت
پوشينهبافت شهر
صنعتی البرز در
استان قزوين، در
اعتراض به عدم
دريافت حقوق و
مزايای خود مقابل
ساختمان وزارت
صنايع و معادن
جمع شدند.
كارخانه
پوشينهبافت
قزوين مهرماه سال
گذشته به بخش
خصوصی واگذار شد
و اكنون هفت ماه
است كه كارگران
اين واحد حقوق
نگرفته اند.
رييس كارخانه 150
ميليون تومان از
موجودی صندوق
قرضالحسنه
كارخانه بلند
كرده كه اكنون
زندانی است. 750
كارگر در اين
كارخانه كار
میكنند اما
توليد كارخانه از
خردادماه متوقف
شده است. كارخانه
پوشينهبافت
دارای تجهيزات
پيشرفته است.
ارزش واقعی
كارخانه 50
ميليارد تومان
برآورد شده است
اما به قيمت 600
ميليون تومان به
بخش خصوصی واگذار
شده است. اين
دومين تجمع و
تحصن كارگران
پوشينه باف است.
قبلا آنها در
مقابل مجلس دست
به تحصن زده
بودند كه
بیفايده بود.
(معلوم نيست چرا
اداره سياسی سپاه
پاسداران كه در
نقش پوليت بوروی
يك حزب سياسی
بيانيه صادر
میكند و برای
دولت احمدی نژاد
دسته گل
میفرستد، درباره
تشديد بحران در
صنايع و
كارخانهها و
فرار سرمايهها
از كشور چيزی نمی
گويد؟!) |
|
|
|
|
نبود همتی در زير
پوست خبرنگاری؟
خفتگان اين
گورستانها
بيدارترين زندگان
بودند |
|
|
امام زاده طاهر نه قبل از
انقلاب اسم و رسم داشت و نه
بعد از انقلاب. قبرستانی
بودبینام و نشان كه در
مغضوب ترين گوشه آن كه امروز
مشهورترين گوشه اين گورستان
شده، نه مردم شهريار مردگان
خود را دفن میكردند و نه
مردم كرج. شاملو كه در آنجا
به خاك شد زمين قيمت يافت. و
بعدها كه احمد محمود، صفرخان،
بنان، گلشیری، بهاری، فروهر و
ديگر قربانيان قتلهای
زنجيرهای و ... به خاك آن
سپرده شدند بر اين قيمت، شهرت
نيز افزوده شد، تا جائی كه
امروز گران ترين گوشه اين
قبرستان، همان قطعه ايست كه
هنر و پايمردی و ميهن دوستی
در آن خفته است. ايكاش دراين
سالها، دل چند عكاس و خبرنگار
هوائی میشد و يك هفتهای
میزدند به گورستانهای قديمی
و با نام تهران: امام زاده
عبدالله، باغ طوطی، قطعه
هنرمندان بهشت زهرا و بالاخره
ظهيرالدوله در شميران. آنجا
كه سردار مشروطه( ستارخان در
باغ طوطی) خفته اند،
شاهان قاجار در خاك اند، به
خون غلتيدگان ترورهای تاريخی
(از كسروی تا رزم آراء)، آنجا
كه هر پائيز چنارها برگ بر
سنگ ابوالحسن صبا و فروغ
میريزند (ظهيرالدوله) و
آنجا که درختهای نونهال (امام زاده
طاهر) به عمر ما آنقدر قد
خواهند كشيد كه سايه بان سنگ
شاملو و احمد محمود و
صفرخان شوند.
|
|
|
|
|