|
نه قدس
و
قدس بازی
اين اشك و اين چفيه به دل مینشيند! |
عرفات ديگر سخن نخواهد گفت. آنچه بايد
میگفت، گفت و رفت. آنكه میگريد، جوان تر
از آنست كه عرفات را در كنار عبدالناصر
ديده باشد و يا قتل عام"ديرياسين" را بياد
داشته باشد. ناصر زودتر از حافظ الاسد
رفت. پيش از او عبداكريم قاسم درعراق به
خاك افتاده بود. ام كلثوم ديگر نيست تا در
غم مرگ عرفات نيز برای ملت عرب بخواند و
آنها را به آينده، به فردای سربلندی ملت
عرب فرا بخواند. عبدالوهاب نيز خاموش شده
است. آنها جاودانههای 5 دهه تاريخ
خاورميانه بودند. "ابوعمار" خميده و شكسته
رفت. همين دو هفته پيش از زندان خانگی اش
به فرانسه منتقل شد و حالا خوابيده و
بینفس بازگشته است. ديگر سخن نخواهد گفت.
گفتنی ها، گفته شده. شايد فرصتی برای
گريستن باشد، اما زمانی برای از پای در
نشستن نيست. نسل جديدی آينده فلسطين را
رقم خواهد زد كه نه دستش جلوی روحانيون
حاكم در ايران دراز خواهد بود و نه به
فرمان اين و آن ماشه خواهد كشيد، نه خود
را میكشد و نه از پای مینشيند. آينده
فلسطين و آرمانهای عرفات را اين نسل به
گونهای ديگر رقم خواهد زد. امان دهيد تا
اسرائيل در مرداب بحرانهای داخلی خود دست
و پا بزند و ماجراجويانی كه بنام جهاد
خنجر به پهلوی عرفات فرو كردند از نفس
بيفتند. آنگاه نوبت به اينان خواهد رسيد.
آن قدس و قدس بازی كه امروز درتهران و
برای نمايش نفرات به امريكا و طلب سازگاری
او با رهبران كنونی جمهوری اسلامی راه
انداختند، هرگز اين سوز نهان را در دل
نداشت و نمی توانست داشته باشد. آرمان يك
ملت، درسينه آن ملت است، نه در خيابان و
مسجد كشور و حاكميتی كه برای تحكيم حاكميت
خود هر آرمانی و آرمانخواهی را به بازی
گرفت و با جان آرمان گرايان نيز بازی كرد!
(اين عكس، در مجموعه عكسهای مربوط به
اعلام خبر درگذشت ياسرعرفات وبازتاب آن در
فلسطين به سراسر جهان مخابره شده است.) |
|
|
|
ميان هند
و
پاكستان
اين رقابت
ارتباطی به رقابت اتمی ندارد |
شايد دليلی داشته باشد، شايد
هم همينطوری پيش آمده باشد.
اما بهرحال مدتی است كاشفان
مانكنها و هنر پيشههای
موسياه، رفته اند سراغ
كشورهای مسلمان. هفته پيش
برايتان از سينمای هند نوشتم.
اين دفعه يك قدم رفته ام
آنطرف مرز هندوستان. يعنی
پاكستان.
دو كشوری كه ميليون در ميليون
مسلمان دارند، باهم سر جنگ هم
دارند و رقابت اتمی هم با هم
دارند. اين جنگ در جنگ، به
رقابت سينمائی و زيبائی با
زيبائی هم كشيده شده است.
چشمهای درشت و تيره كشميری و
موهای رنگ شبق، فقط زينت بخش
فصول خبری تلويزيون سی ان ان
نيست، بلكه مجلات معتبر و پر
خواننده اروپا هم برای چاپ و
انتشار اين ...
ادامه |
|
|
|
ژان ژاك
گلدمن و سلين ديون
|
ترانه های آنان ماندگار شد |
|
|
|
ژان ژاك گلدمن شاعر، آهنگساز و خواننده فرانسوی سازنده
بسياری از زيباترين و ماندگارترين ترانههای فرانسوی
زبان است. مشهورترين ترانههای سلين ديون، پاتريسيا
كاس و حتی خالد خواننده الجزايری تبار فرانسوی از
ساختههای اوست. از ميان آنان مي توانم به ترانه
"نمی دانم" با صداي سلين ديون اشاره كرد كه آهنگ و
ترجمه شعر آن را در ادامه مي شنويد و مي خوانيد.
ژان ژاك گلدمن فرزند آلتر گلدمن و روث امبرون دو
لهستانی است كه در دهه سی به فرانسه مهاجرت كردند. پدر
و مادر گلدمن به حزب كمونيست فرانسه پيوستند و در
جريان جنگ جهانی دوم در جبهه مقاومت ملی برضد فاشيسم
نقشی مهم برعهده داشتند. به پاس اين نقش پس از پايان
جنگ به آنان افتخارا مليت فرانسوی اعطا شد. ...
ادامه
|
|
|
برای شنيدن موسيقی شما نياز به برنامه ريل پلير داريد.
اين برنامه را با کليک بر روی نشان آن در زير
تهيه کنيد
. پس از کلیک، در صفحه بعد نزدیک ترین کشور به محل
اقامتتان را انتخاب کنید. |
|
|
|
|
|
|
|