در جنوب مانور بود، در تهران واقعيت 11 سپتامبر
ديروز در تهران تكرار شد
عكاس خبرگزاری فارس، قبل از پرواز گفته بود، هواپيما نقص فنی
دارد
هواپيمای خبرنگاران بدستور برج
مراقبت، قصد داشت از
مسيرهواپيمای احمدی نژاد فاصله بگيرد
تصميم امنيتی، به
بهانه آلودگی هوا
ايران سه روز تعطيل اعلام شد
انگيزه اصلی دولت از اين تصميم، جلوگيری از انتشار اخبار و
گزارشهای فاجعه سقوط هواپيمای نظامی سی 130 است.
16 آذر
مرده اش خوبه، زنده اش خطرناك!
مراسم فاتحه خوانی دولتی
سر قبر 16 آذری ها
در امام زاده عبدالله از آنجا كه
حضور در دانشگاه اين روزها دل شير و يا خاتمي
را میخواهد، سخنرانی احمدی نژاد در اميركبيرهم لغو شد
تهران 15 و 16 آذر
درمدار خفگی قرار میگيرد
اگر كار ضروری نداريد، در اين دو روز به 3 منطقه فاطمی، اقدسيه
و بازار نرويد! و بيماران ريوی و قلبی نيز دراين روزها، اگر
كارضروری ندارند، در خانه بمانند بهتر است.
مصطفی تاج زاده و محسن رهامی
در سمينار"فراز و فرود جنبش دانشجوئی” اجازه ندهيد 18 تير
فراموش شود
متهم جنايت حمله به كوی، تاج زاده
را
به محاكمه كشاند و 100 هزار تومان جريمه كرد.
برخی
میگويند:خوب، اگر گنبد طلای حرم -
حرم حضرت معصومه درقم- خراب شده، چه
لزومی داشت كه مجدد طلاكاری شود و آيا
نمی شد كه در بازسازی آن كاشی به كار
میرفت؟
پاسخ اينست كه اولا ما نسبت به اهل
بيت هميشه بايد تعظيم و تكريم
كنيم.۲۱۰سال پيش ازاين، پادشاهانی
آمدند و اينجا را طلاكاری كردند، حالا
ما بياييم طلاها را برداريم و كاشی
جايش بگذاريم؟۱آيا نخواهند گفت كه چرا
جمهوری اسلامی اينگونه عمل كرد. ثانيا
ان كسانی كه پول برای اينجا دادند
گفتند: اگر برای طلای گنبد میخواهيد
ما پول میدهيم، اما اگر برای مصرف
ديگری میخواهيد، ما يك ريال هم نمی
دهيم!با اين موارد ما چه كنيم؟»
آيت الله مسعودی. توليت آستانه حرم
حضرت معصومه.همشهری ۱۳ آذر ۸۴.شماره
۳۸۶۵:
گنبد طلای حرم حضرت معصومه با مبلغی
بيش از ۳۵ميليارد ريال و با استفاده
از ۲۴۰ كيلوگرم طلابازسازی شده است.
در مورد بيانات آقای مسعودی چند نكته
به ذهنم رسيد.ايشان اينگونه اقامه
دليل نموده اند كه به اين علت برای
بازسازی گنبد از طلا بهره برديم تا
نسبت به اهل بيت تكريم و تعظيم
نماييم. حال جای اين پرسش است كه آيا
اگر گنبد كاشی بود تكريم و ارادت به
اهل بيت ابراز نمی شد. آيا تنهاصورت
وظاهر امر مورد توجه است و" الاعمال و
بالنيات" نيست. بارها شنيده ايم چراغی
كه به خانه رواست به مسجد حرام است.
در پس اين سخن دنيايی معنی وجود دارد.
يعنی خداوند حق نفس و حق الناس را بر
حق خود مقدم میداند. ميليارها پولی
كه صرف عرض ارادت شد اگر خرج درمان
معضلات مردم قم ميشد بهتر نبود؟ در
ادامه عرض میكنند كه پادشاهان چنين
كردند و ما اگر نكنيم چنان میگويند.
اگر آن پادشاهان اعمالشان صحيح و از
روی نيت پاك بوده چرا امروز مورد نفرت
و مزمتند. آنها هم اشتباه كردند. در
حالی كه مردم از فقر تنگ دستی به ستوه
آمده بودند و كشور در منجلاب عقب
ماندگی دست پا ميزد اين امور زايد و
غير ضروری بود. مطمئن باشيد اين
عملشان يا از روی جهل بوده و يا از سر
ريا. بهترين افتخار برای جمهوری
اسلامی بايد اين باشد كه به سيره اين
بزرگان رفتار كند. وگرنه حرم های اين
بزرگان را آب طلا بگيريد آنگه كه قدمی
در راه خلق خدا برنداريد، تا زمانی كه
عدالت مستقر نباشد، به ظلم حكم داده
شود ذره ای اثر نخواهد داشت.
در ادامه اضافه نمودند كه پول را برای
طلای حرم دادند وگرنه ريالی نمی
دادند. خودت حديث مفصل بخوان از اين
مجمل. آيا نيت آنان كه اين سخنان را
گفته اند مشخص است. اين جملات برای
ذهن هر انسان منصفی اين سوال را در پی
میآورد كه كدام مومنی برای مقبره ای
اين هزينه را میكند در حالی كه
برادران و خواهران هم كيشش در فقر تنگ
دستی به سر میبرندو اين وضعيت عامل
بسياری از مفسدها نيز شده است بازهم
تاكيد دارم كه اگر قصد ثواب است
مصداقش نه طلا كاری گنبد كه صرف اين
هزينه در راه حل مشكلی از مردم قم
بود. میتوانستند اين كار را هم به
نام آستان حضرت معصومه انجام دهندكه
اثر به مراتب از اين طلا كاری بيشتر
بود. با خود بيانديشيد مردمی كه به
نان شب محتاجند چه فكر میكنند اگر
بدانند برای گنبد طلا ميلياردها هزينه
میشود و آنگاه بسياری طرحهای عمرانی
به علت كمبود اعتبار چند ميليونی
انجام نمی پذيردمن خواستم اينگونه به
زبان خود اين دوستان به نقد اين عمل
بپردازم. وگرنه در دايره عقل و منطق،
بدون در نظر گرفتن تعصبات و اعتقادات
مشكوك و مجعول مذهبی، برخی امور صورت
گرفته به نام حضرات منتسب به عنوان
اهل بيت جای شبهات بسياری دارد.
كروبی
سياسی ترين
شيخ شيعه
درايران
ابطحی ـ
واقعا آقای كروبی آدم شجاع و پی گيری
است. ديروز به بهانه سالروز مرحوم
مدرس، جلسهای در محل آينده روزنامه
اعتماد ملی برگزار كرده بود تا اثبات
نمايد كه جدی است. نيروهای سياسی و به
خصوص نمايندگان دوره های قبل مجلس را
دعوت كرده بود. انصافا جسارت و
هوشمندی و خصوصيات ويژه ای كه در آقای
كروبی هست، میتواند او را يادآور
مدرس كند. راهاندازی حزب اعتماد ملی
هم از كارهايی بود كه عزم آقای كروبی
برای ادامه كار فعال سياسی را نشان
میدهد. فضای جلسه خيلی صميمی بود.
قبل از جلسه بين من ، آقای كروبی و
آقای موسوی لاری شوخی ای در مورد مدرس
رد و بدل شد كه آقای كروبی گفت شايد
اگر مدرس میدانست چنين میشود شعار
معروفش در مورد سياست و دين را نمی
داد! آقای شكوری از دوستان اهل فكر و
محقق تاريخ داستانهای زيبايی از مدرس
تعريف كرد كه به تناسب فضای فعلی كشور
به نوعی تفسير سياسی میشد!
در مورد مجلس هفتم آن دوران ياد كردند
و يادآوری نمودند كه مدرس وقتی ديده
هيچ رأيی از صندوقها برای مدرس بيرون
نيامده، گفته بود همان يك رأيی كه
خودم به خودم دادم هم در ميان آراء
وجود ندارد. افرادی كه در جلسه بودند
و خيلی ها در مجلس هفتم اين دوران ردّ
صلاحيت شده بودند فضای جلسه را به هم
زدند و میگفتند گويا اين از خصوصيات
مجلس هفتم همه دوران هاست! ماجرايی را
از مدرس نقل كردند كه در مورد
كانديداهای آن دوران گفته بود ما تخم
كبوتر گذاشتيم ولی از تخم، كلاغ در
آمد. آقای كروبی به شكل تابلويی به
زانوی آقای موسوی لاری كه در دوران
انتخابات اخير مجلس وزير كشور بود زد
و همه زدند زير خنده! نمی دانم
منظوری داشت يا نه؟!
بلند گو هم مشكل سنتی مجالس رسمی
ايران را داشت. هر كسی در ابتدا چند
تا پف غليظ میكرد ولی افاقه نمی
نمود و قطع و وصل میشد. آقای كروبی
هم برای تسلای خاطر گفت گويا بلند گو
در كنسرت آقای شجريان هم خراب بوده!
بعضی چيزها ظاهرا درست شدنی نيست.