|
|
|
|
|
درسال
1362 بود که به افتخار ورود دوستان عزيزی
ازايران، بعد از سفری آگنده از رنج وعذاب،
از عده ای از اعضای گروه هنری"گل سرخ3
سازمان دموکراتيک جوانان افغانستان تقاضا
کرديم با برگزاری بزم موسيقی رنج سفر از
تن و روح ياران رنجور ما بزدايند. وقتی
صبوری به خواهش من آهنگ زيبای «تو از بوی
گندم ...» را اجرا می کرد، زنده ياد"سياوش
کسرائی" درگوشی به من از لطافت کلام
ومحجوبيت شريفانه "صبوری" با محبت ياد کرد...
ادامه |
|
|
می خواهند قبر دو شهيد بزرگ
انقلاب مشروطه، یعنی ملک المتکلمين و صوراسرافيل را پارکينگ کنند!
ملكالمتكلمين
مجسمه تمام قد او را
در روز روشن ربوده اند
نعمت احمدی |
|
|
ديدار و گفتگو
با
سيمين دانشور
در يک بعد از ظهر
نيلوفرنياورانی-
لادن نيکنام |
|
|
خبر خوش شرکت ارتباطات نوين
فيلترينگ يکپارچه
در سراسر کشور!
|
|
|
گفتگو با سايت "قديمی ها"
ناصر ملک مطيعی
امير کبير سينمای ايران
در رويای
"سلطان صاحبقران" |
|
|
|
آهنگ درخواستی
با عقد نامه
ديشب کجا بوده؟
زيتون |
|
|
|
|
آفرین بر همت ازبک ها
ابوعلی سینا
دست نوشته های او
از پاریس به بخارا منتقل شد |
|
به پيش تا بهشت
به يک صف، در زنجير
احمد شيرزاد
گرومب، گرومب، گرومب
صدای چکمه هايشان ميآد
بيدار شويد، ای خفتگان
ما سربازان خدائيم
آمده ايم ببريمتان
تا بهشت، پای در زنجير
همگی به صف، به ستون يک
به فرمان من، نفس حبس
نگاه ها بالا. به پيش
هان صدا از که بود؟
رهايمان کن، آدميم
آن بهشتت ارزانی خودت
اگر نگهبانش توئی، ای زشت خوی
من اين دنيای پست را
با خدای مهربان خودم دوست
دارم
گناهکار و توبه کارم
چون آدم
با خدايم عشق بازی می کنم
هيچ خود را در آينه ديده ای؟
در آن بهشت اگر لطفی هست و
زيبائي
تو را توانی هست که تا کام
گيری؟
ساکت! به صف
شويد
ما ماموران خدائيم
آمده ايم، آدم عاصی را فرشته
ای فرمانبر سازيم
به پيش!
گوش به فرمان من |
|
|
|
|
|