هاشمی رفسنجانی در آستانه راهپیمائی 22
بهمن دیداری داشته با شماری از دانشجویان
دانشگاه بهشتی که از این دیدار، در مصاحبه
خود با روزنامه جمهوری اسلامی نیز یاد می
کند. (این مصاحبه همچنان در صفحه اول
امروز پیک نت نیز قابل مشاهده و مطالعه
است)
از دیدار هاشمی با دانشجویان دانشگاه
بهشتی، گزارشی در پایگاه اطلاع رسانی
هاشمی منتشر شده که خلاصه آن را میخوانید:
«دانشجوها بسیار پرحرارت شعار می دهند.
حتی شعارهایی که جای دیگر نمی توانند
بدهند.
آیت الله با لبخندی مهربان آنها را نگاه
می کند. گویی پدری است که میخواهد بغض
فرزندانش را بشنود. بغض فرزندانی که از
بگیر و ببندهای خلاف عرف خسته اند. از
بستن دهان خود رنجیده. از فسادهایی که
دیده اند بیزارند.از حامیان دولت گذشته،
طلبکارند. از عذرخواهی نکردن ها، از ملّت
ناراحتند.
شعار دادن که تمام می شود. حرفهای
دانشجویان شروع می شود. اولین میهمان
افسوس دارد. افسوس از بابت آنکه چرا
دانشگاهها از میزبانی آقای هاشمی محرومند؟
میهمان بعدی از مردمی میگوید که انقلاب
کرده اند و امروز گوش برخی بدهکار شنیدن
خواست آنان نیست. بعد هم می گوید آقای
هاشمی بغض داریم. بغضی گزنده، از 8 سال
مسیر اشتباهی که کشور رفت و جوانان باید
تاوانش را بدهند. روزگاری که غارتگران بیت
المال لباس ساده زیستی پوشیدند و تعریف
جاهلان بر کوه فسادهایشان سایه افکند. در
آخر هم می گوید عذرخواهی پیشکش، لااقل
دیگر راه ملّت را سد نکنند،
سخن دانشجویان که تمام می شود،
سخنان
هاشمی آغاز می شود:
او از انقلابی گفت که برخی تلاش میکنند
تاریخش را وارونه جلوه دهند و در دهه
فجرش، بزرگانش را سانسور کنند. این که
میخواهند تاریخ انقلاب را به حصر ببرند.
یعنی میخواهند تاریخ دیگری برای آن
بنویسند. تاریخی که انقلابیون قلابی را
نشاندار می کند.
هاشمی از یک خطر بزرگ می گوید. از خطر
نادیده گرفتن مردم. از خطر مایوس کردن
ملّت. از روحانیونی که در دوران مبارزه از
امام می پرسیدند جواب خون مردم را چه کسی
می دهد؟ و امروز اگر هزار نفر هم کشته
شوند چیزی نمی گویند!
می گوید باید جوانان در صحنه باشند تا کار
روز به روز بر افراط گرایان سخت تر شود.
غرق شدن افراط و تحجّر در اقیانوس مردم،
کار چندان سختی نیست، مشروط به آنکه
جوانان، صحنه را ترک نکنند. قهر مردم،
آرزوی افراطی هاست. حرف آخر هاشمی، پاسخ
به درخواستهای مکرر دانشجویان است برای
حضور پر قدرت در انتخابات خبرگان. پاسخ
او صریح است: «شما مطمئن باشید که کسی که
انقلاب را دیده، چیزی جز انقلاب ندارد، من
حتماً پای آن می ایستم و هرجا ضروری باشد
حضور پیدا می کنم.» |